سروش جمشیدی این روزها حسابی معروف شده است. اما او به تازگی بازیگر نشده و سال‌هاست که در تئاتر و تلویزیون استان یزد بازیگری می‌کند. او متولد 58 است و دارای همسر و یک فرزند به نام سیاوش است. پیش از این در مجموعه‌های تلویزیونی «متهم گریخت» و «در حاشیه» و نیز در سریال شبکه خانگی «عطسه» نقش‌هایی ایفا کرده بود اما با مجموعه دورهمی دیده شد و گل کرد. گفت‌وگوی بنیتا با این بازیگر شیرین و طناز را بخوانید.
آقای جمشیدی ظاهرا از ابتدای کارتان در مجموعه‌های کمدی بازی کرده و به این ژانر علاقه دارید.
بله؛ در دوران دانشجویی هم در تلویزیون و هم در رادیوی یزد کار می‌کردم. این کارها اغلب کمدی بودند چون از همان زمان به این ژانر علاقه داشتم. البته نه اینکه به کارهای جدی علاقه نداشته باشم ولی هنگام بازی در آثار کمدی هم حال خودم بهتر است و هم فکر می‌کنم در آن موفق‌تر هستم. ضمن اینکه مردم ما هم کمدی را خیلی دوست دارند. همیشه دغدغه کار کمدی را داشته و دارم و کارم را هم با بازی در تئاترها و برنامه‌های کمدی آغاز کردم. می‌توانم بگویم عاشق کمدی هستم.
قبلا هم تیپ‌هایی مانند «قیمت» در مجموعه‌های تلویزیونی یا تئاتر بازی کرده‌اید؟
بله شخصیتی به نام «پیله» که برنامه‌اش از تلویزیون یزد پخش می‌شد و هنوز هم در یزد من را با اسم آقای پیله می‌شناسند (می‌خندد). احتمالا اگر تا سال‌ها بعد شخصیت‌های دیگری را هم بازی کنم مردم یزد همچنان من را با همان کاراکتر آقای پیله به یاد می‌آورند.
چطور شد با مهران مدیری آشنا شدید و به این گروه پیوستید؟
اواخر شهریور 93 وقتی مشغول بازی در تله فیلمی به مناسبت عید غدیر بودم خانم درخشان که در آن کار دستیار کارگردان بودند به من گفتند مهران مدیری پس از سال‌ها قرار است به تلویزیون برگردد و به دنبال چهره‌های جدید برای بازی در سریالش است و اگر دوست داشته باشی می‌توانم تو را معرفی کنم. من هم به ایشان گفتم آقای مدیری همیشه دوستان و بازیگران گروه خودشان ر ا برای کار دعوت می‌کنند و گمان نمی‌کنم جایی برای من باشد. اما خانم درخشان به من گفتند برای تست بروم و من هم با خانم مظفری دستیار آقای مدیری قرار گذاشتم.
برخورد اولتان با مهران مدیری چطور بود؟
روز اول که برای صحبت با ایشان به دفترشان رفتم به محض ورود به من گفتند «قند بیا تو» (می خندد). آن روز را هرگز فراموش نمی‌کنم .خیلی برایم خاطره‌انگیز و فراموش‌نشدنی بود. آقای مدیری من را دلگرم کردند و گفتند امیدوارند اتفاقی که منتظرش هستم در سریال «در حاشیه» بیفتد. همین جمله کافی بود تا به من انرژی و انگیزه بدهد. آنقدر در این سال‌ها فرم پر کرده بودم و انتظار کشیده بودم که خسته شده بودم، به همین خاطر وقتی از من در مورد سابقه‌ام پرسیدند خیلی دلی جواب دادم و گفتم سال‌هاست در عرصه بازیگری مشغولم و سال‌هاست در انتظار یک اتفاق خوب هستم.
تکیه کلام‌هایتان در مجموعه «دورهمی» چطور شکل گرفت؟
تکیه کلام «گل من» که اینقدر گل کرده اصلا قرار نبود تکیه کلام باشد. در یکی از قسمت‌ها قرار بود قیمت متنی از کتاب «شازده کوچولو» را بخواند و جمله گل من هم در آن متن بود. من فکر کردم چطور این جمله رابیان کنم که بانمک و شیرین شود. بعد مدل دستم را طراحی کردم و تماشاگران آنقدر خوششان آمد که این جمله را تکرار کردم. حالا هم هروقت بخواهم خودم را برای کاراکتری که سیامک انصاری نقش بازی می‌کند لوس کنم به او می‌گویم گل ِمن (می‌خندد). این تکیه‌کلام سر زبان‌ها افتاده و هرکس می‌خواهد خودش را لوس کند یا توقع کاری از کسی دارد به او می‌گوید گل من.
واکنش مردم به برنامه «دورهمی» چطور است و در برخورد با شما چه می‌گویند؟
پیام‌هایی که از مردم می‌گیرم هم برایم خیلی دلگرم‌کننده است. مردم ما خیلی زیرک و فهیم هستند و اصلا راحت نمی‌خندند به همین خاطر اگر به روز نباشیم و شان آنها را حفظ نکنیم ما را پس خواهند زد. من فکر می‌کنم یکی از دلایلی که مردم خیلی از «دورهمی» اسقبال کردند این بود که ما همه تلاشمان را کردیم که از لودگی پرهیز کنیم و شان مخاطب را در نظر بگیریم.
شخصیت بامزه «قیمت» چطور شکل گرفت؟
با مشورت و صحبت با عوامل و نویسنده‌ها و آقای مدیری. دوست دارم این را هم بگویم که نقش قیمت کلی جای کار دارد برای شلوغ‌بازی و ورجه ورجه کردن روی سن و ادا درآوردن و خنده گرفتن از مخاطب، اما آقای مدیری موافق این کارها نیستند و معتقدند به این شکل به مخاطب بی احترامی می‌شود. درواقع همه کارهای آقای مدیری سطحی دارند که در این کار هم حفظ شده است.
به موازات برنامه شما، مجموعه پرطرفدار «خندوانه» هم پخش می‌شود. این برنامه را می بینید؟
بله گاهی می‌بینم و دوست دارم. ما چون خودمان در بطن چنین کارهای روتینی هستیم می‌دانیم چقدر رساندن این برنامه‌ها به پخش سخت و استرس‌زا است و بچه‌های این مجموعه هم تلاش بسیار زیادی می‌کنند تا برنامه را به موقع و به بهترین شکل به پخش برسانند. می‌دانم همه‌شان از رامبد عزیز گرفته تا همه همکارانش از دل و جان مایه می‌گذارند و دم همه‌شان گرم.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. برایتان آرزوی موفقیت‌های بیشتر و اتفاق‌های بهتر داریم.
