فرزین پورمحبی
«مشکل جسارت زنهاست یا مردها؟!»
سلام خانم هنرپیشه مهربان. با عرض معذرت از ورود به حریم شخصی شما، باید بگویم عکسهایتان را به اتفاق بقیه مردم کشور دیدم. چقدر لباس عروس بهتان میآمد، امیدوارم این بار دیگر به پای هم پیر بشوید. از اینکه میخواستید با انتشار عکسهایتان امثال من را از افسردگی نجات بدهید ممنونم اما جسارتا باید بگویم: «در خانه ماندن من از بیچادری است». بهعبارتی دلیل ازدواج نکردنم، این نیست که معنای عشق و امید را کسی به من یاد نداده، بلکه دلیلش خیلی ساده است: من خواستگار ندارم! یقین بدانید اگر سر و کله خواستگار مناسبی پیدا شود بدون هیچ رودرواسی حتما راه شما را پیش خواهم گرفت.
اتفاقا کاملا آماده شنیدن یک قصه تازه و مرد سوار بر اسب سفید هستم اما داستان ما دختر جماعت پیچیدهتر از این حرفهاست. یکیش اینکه با توجه به مشکلات کار و مسکن جوانان، پسران خیلی هم آماده پذیرش مسئولیت نیستند و فقط به خواستگاری کسانی میروند که یا هنرپیشه باشند و یا بابایشان هنر پولدار شدن را بلد باشد. در اصل این روزها پسرها میخواهند شوهر کنند و آنهایند که به دنبال نانآور هستند! خلاصه اینکه من حتی به پوشیدن یک بار لباس سفید هم رضایت میدهم (دوبارش پیشکش) تا زندگی دروغین و ماکتواری نداشته باشم – البته اگر بیشوهری را دروغین و ماکتوار بدانیم - اما صد افسوس که آب نیست وگرنه شنای من خیلی هم بد نیست.
تصادفا «جسارت» من هم در این زمینهها خیلی خوب است اما مشکل، «جسارت» من و امثال من نیست بلکه مشکل جسارت پسرانی است که جرات و جربزه قبولی مسئولیت را حالا به هر دلیلی نداشته و ندارند. پس جسارتا پیشنهاد میکنم در صورت امکان، یک دوره آموزشی جرات و جسارت هم برای پسران بگذارید چون در این صورت احتمال اینکه ما را در لباس سپید ببینید بیشتر است.
دیگر عرضی ندارم به امید سپیدبخت شدن شما و همه ما