به خاطر من، اژدها را بکش (۲)

بخش دوم- چگونه می توانیم بفهمیم با چه کسی باید ازدواج کنیم؟ چه علائم و نشانه هایی وجود دارند که به کمک آنها تشخیص دهیم با فرد مورد نظر خود می توانیم رابطه ای نزدیک و صمیمانه برقرار کنیم یا نه؟

به خاطر من، اژدها را بکش (2)

 

هم فهمی عمیق، باعث می شود جزئیات احساسات و رفتارهای طرف مقابل برایمان کاملا  قابل درک باشد و حتی به سادگی بتوانیم پیش بینی کنیم که در فلا ن وضعیت، نظر یا احساس طرف مقابل مان چیست، معمولا  این درک و پیش بینی زمانی میسر می شود که مشابهت عمیقی در این زمینه بین ما وجود داشته باشد.

تمایلات و تنفراتمان شبیه به همدیگر باشند و ارتعاشات خود ما هم هم راستا و همسو با طرف مقابل باشد. در بستر این هم فهمی و درک عمیق، شرایط رشد و ارتقای آگاهی و حرکت در جهت تعالی (یا در جهت رسیدن به اهداف) میسر و ممکن می شود.

عشق کوره رفته

یکی از دام ها و خطراتی که در تشخیص هم خوانی حقیقی میان دو نفر وجود دارد این است که گاهی در اثر هم خوانی در یک بعد از وجودمان، با یک بعد از وجود طرف مقابل، به طور کاملا  مقطعی و گذرا دچار این توهم بشویم که جفت حقیقی خود را پیدا کرده ایم، در واقع در این حالت همخوانی در یک رفتار یا زاویه را، با همخوانی کلی تر و فراگیرتری اشتباه می گیریم و با چشمان نیمه بسته، می خواهیم وارد رابطه ای کامل شویم و اینجاست که پای عشق و محبت کوره رفته و پخته، به عنوان معیار و مهکی برای سنجش هماهنگی حقیقی به میان می آید.

اینک ببینیم عشق و محبت کوره رفته به چه معناست؟ هر چه از کوره بیرون می آید، پخته، محکم و آبدیده می شود. اصلا  کوره برای پختن و آبدیده کردن است. برای تثبیت کردن و از حالت تغییر پذیری خارج کردن.

اگر چیزی بتواند حرارت سوزنده کوره را تحمل کند، وقتی بیرون آمد دیگر خیالمان راحت است که سختی ها، ضربات و گرماهای کمتر را به راحتی تحمل خواهد کرد و به اندک فشار، گرما یا ضربه ای نخواهد شکست و تغییر حالت نخواهد داد. از یک دیدگاه می توان گفت آن چه می خواهد پخته و آبدیده شود، باید بهای سنگین در کوره رفتن و سوختن را بپردازد، حاضر شود در سخت ترین شرایط قرار بگیرد و حرارت دائمی و سوزنده ای را تحمل کند.

تنها در این حالت است که می توان اعتماد لا زم را نسبت به او پیدا کرد. البته منظورم این نیست که ما باید انسان های شکاک و بدگمانی باشیم و مدام محبت و عشق یکدیگر را محک بزنیم و حرارت بدهیم و بسوزانیم!

بلکه می خواهم بگویم برای رهایی و مصونیت از همه تبعات ناهماهنگی در ازدواج، ناچاریم برای یک بار هم که شده، عشق و محبت مان را به کوره ببریم و بیازماییم، یک بار هم که شده ببینیم آیا خود و طرف مقابلمان، با همه ادعایی که بر عشق و محبت و هم خوانی و کشش داریم، حاضریم بهای سنگین و بزرگی را برای با هم بودن بپردازیم یا نه؟ و مطمئن باشید تنها در صورت قبول پرداخت این بها و تحمل حرارت کوره است که ضریب اطمینان به یک حد نسبتا قابل قبول می  رسد.

حتما شنیده اید که در داستان های قدیمی، پادشاهان برای شوهر دادن دخترانشان شرط های سختی مانند کشتن اژدهای سیاه، جنگ با دشمن خونخوار، فرماندهی یک سپاه بر علیه دیو سیاه و گذر از آزمون های ریز و درشت را قرار می دادند. به این امید که تنها کسی حاضر به انجام چنین آزمون های کشنده و خطرناکی خواهد بود که عاشق حقیقی باشد، عاشق حقیقی دختر پادشاه.

محبت کوره رفته هم محبتی است که باید با یک کار بزرگ مثل کشتن یک اژدها، یا فدا کردن و قربانی کردن چیزی که برایمان عزیز یا پرارزش است، به اثبات برسد. این قربانی دادن یک طرفه نیست، هر دو طرف باید حاضر به انجام آن باشند. یعنی هر دو باید حاضر به انجام کاری سخت و دادن قربانی بزرگ باشند تا ادعای عشق و محبت شان اثبات شود، اثبات برای خودشان، نه فقط برای طرف مقابل.اگر فرد، عادی و بالغ باشد تنها در صورت وجود آن هماهنگی و هم خوانی درونی، حاضر خواهد شد بهایی گزاف بپردازد و حرارت سوزنده کوره را تحمل کند و بعید است بدون وجود هماهنگی، هیچ انسان عاقلی،  حاضر به سوختن باشد.

برای خواندن بخش اول- به خاطر من، اژدها را بکش- اینجا کلیک کنید.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان