ماهان شبکه ایرانیان

نامه ی فرشته طائرپور در اعتراض به پخش فیلمش از صدا و سیما

پس از اینکه صدا و سیما فیلم «وقتی همه خواب بودند» به کارگردانی «فریدون حسن‌پور» را پخش کرد، «فرشته طائرپور» تهیه‌کننده‌ی این فیلم نامه‌ای را در اعتراض به این اقدام صدا و سیما نوشت. در ادامه با بنیتا همراه باشید.

پس از اینکه صدا و سیما فیلم «وقتی همه خواب بودند» به کارگردانی «فریدون حسن‌پور» را پخش کرد، «فرشته طائرپور» تهیه‌کننده‌ی این فیلم نامه‌ای را در اعتراض به این اقدام صدا و سیما نوشت. در ادامه با بنیتا همراه باشید.

وقتی همه خواب بودند

فیلم وقتی همه خواب بودند

در متن این نامه که طولانی نیز هست، طائرپور به نامه‌ای که چندی پیش برخی از سینماگران برای اتمام حجت با مخاطبان اینترنتی فیلم‌های ایرانی نوشته بودن نیز اشاره کرده است. همچنین او نسبت به عدم همکاری صدا و سیما در تبلیغ فیلم‌های سینمای ایران اعتراض کرده است. وی به اذعان خود صدا و سیما به اینکه فیلم وقتی همه خواب بودند، یک سر و گردن از فیلم‌های مذهبی دیگر بالاتر است، اشاره کرد و این سازمان را به خاطر حمایت نکردن از این فیلم به باد انتقاد گرفت. متن کامل این نامه را در ادامه  می‌خوانید.

«در شرایطی که مدتی است جمع کثیری از سینماگران -در داخل و خارج- دست به دست هم داده‌ایم و وکیل استخدام کرده‌ایم تا شکایت قانونی خود از نمایش غیرقانونی آثارمان را در محاکم قضایی ایران، اروپا و کانادا پیگیری کنیم، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در جوار خودمان، با بی‌اعتنایی عمدی به حقوق مسلم و مصرح مالکان آثار، فیلم‌های ما را بدون داشتن قراردادی معتبر، بارها از شبکه‌های مختلف خود پخش می‌کند و مخاطبانش را پای سفره‌ای حرام، به تماشا می‌نشاند.

در شرایطی، که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در طول این ایام، از تمام تریبون‌های صوتی و تصویری خود، درباره سوء مدیریت و رفتار غیرشرعی و غیرعادلانه کلیدداران کعبه  داد سخن داده و می‌دهد، خود در مناسبتی مقدس مانند "عید قربان"، برای چندمین بار در سال‌های اخیر، بدون کمترین اعتنا به اعتراضات مکرر مکتوب و شفاهی این‌جانب به‌عنوان تهیه‌کننده فیلم "وقتی همه خواب بودند،تماشاگران مسلمان و غیر مسلمانش را، به زیارت فیلمی می‌برد که درباره سفر حج یک زائر مشتاق و محروم از زیارت خانه خدا، ساخته شده است.

در شرایطی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مالکان آثار را در ازای پخش خلاصه تیزرهای ده ثانیه‌ای و گران‌قیمت خود ملزم به امضای تعهداتی مبنی بر عدم استفاده مطلق از شبکه‌های غیرقانونی و پذیرش پیشاپیش خسارت‌های سنگین تخلفشان از این تعهد می‌کند، خود از همه قوانین شرعی و مدنی و احتیاط‌های واجب در رعایت حق‌الناس عبور کرده و نسخ امانی فیلم‌های موجود در آرشیوش را اموال مصادره شده‌ای فرض کرده که برای انواع جرح و تعدیل‌ها، یا نمایش‌های تلویزیونی و ویدیوئی، در موردشان اختیار تام دارد.

این سازمان خودمختار و فعال مایشاء، عملاً در تمامی این سال‌ها، هر زمان که در بزنگاه تعامل با سینماگران مستقل قرار گرفته، معامله‌گری بدحساب شده و نه تنها از درک تکالیف حمایتی خود عاجز مانده بلکه در مراحل تبلیغ، اکران و خرید حقوق تلویزیونی فیلم‌ها، جز عسرت مضاعف، چیزی نصیب سینماگران ایرانی نکرده است... و با بی‌اعتنایی فاحش به اصول اخلاقی-حرفه‌ای و رسالت فرهنگی‌اش و نادیده گرفتن حقوق معنوی و مادی صاحبان آثار، پس اندازهای حرام اندوخته تا صرف ساخت فیلم‌هایی کند که قابل نمایش در چنین ایامی نیستند.

اگر "وقتی همه خواب بودند"علی‌رغم تیغی که ممیزان شبکه‌های مختلف سازمان، بر صوت و تصویر آن کشیده‌اند، همچنان فیلمی شایسته نمایش در مناسبت‌های مذهبی است (که هست)، چرا در مراحل ساخت آن و آثاری مشابه آن، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، هیچ نقش حامیانه‌ای ایفا نکرده و نمی‌کند؟!...اگر "وقتی همه خواب بودند" یک سر و گردن از همه تولیدات مذهبی سازمان عریض و طویل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بالاتر است (که هست)، چرا سازمان بجای حمایت و تشویق سازندگان آن جهت ادامه تولید آثاری از این دست آن، سالی چند نوبت با پخش غیرقانونی آن از شبکه‌های مختلفش و حتی استفاده از نوار صدای کامل فیلم در برنامه‌های رادیویی‌اش، بر زیان‌های اقتصادی و انباشته این فیلم، رقمی دیگر می‌افزاید؟!

در بایگانی دفاتر جناب آقایان ضرغامی، دارابی، رمضانی و پورمحمدی، بی تردید سوابق متعدد شکایت و دادخواهی این‌جانب موجود است... جز دستور آقای ضرغامی به آقای دارابی جهت حل ماجرا و رسیدگی به این شکایت (که آن‌هم عقیم ماند و به جایی نرسید)، هیچ نشانه دیگری تاکنون از سوی مدیریت‌های ارشد سازمان نسبت به سوء مدیریت "واحد تأمین و برنامه" سازمان و شبکه‌هایی که این فعل حرام را مرتکب شده و می‌شوند دیده نشده، تا احساس شود اساساً کسی اندکی دغدغه نسبت به خطاها و جفاهای زیر مجموعه‌اش نسبت به تولیدات سینمای ایران دارد؛ انگار قلب سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چنان زنگار بسته که نارضایتی‌های سازندگان و بینندگان و شنوندگان، هیچ طنین و تپشی در آن ایجاد نمی‌کند.

بی‌تفاوتی حیرت برانگیز به حقوق فیلم‌سازان و تماشاگران، وجوه شرع و اخلاق، شئون حرفه و هدف و... گویی رسم و روش غالب سازمان در مناسباتش با دیگران شده است. انبوه شکایت‌های کتبی، مصاحبه‌های مطبوعاتی و برگزاری جلسات کارشناسی درباره این‌گونه مشکلات، در بهترین شکل صرفاً ختم به وعده‌های "دفع وقتی" مسئولان جدیدی می‌شود که خود به سرعت در چرخه استحاله این دیپلماسی تضعیفی و تخریبی، شبیه دیگران شده و وعده‌هایشان از یادشان می‌رود.

مدیران ذی‌ربط سازمان حتی اگر شاکی و مدعی را به میدان چانه‌زنی‌های غیرمنصفانه و سخیف بکشانند و شرایط خود را به وی تحمیل کنند، باز همچنان نتیجه‌ای حاصل صاحب اثر نمی‌شود... و روزگار می‌گذرد تا باز به عیدی یا عزایی دیگر برسیم و صدا و سیما، فیلمی مناسب‌تر و مجانی‌تر از فیلم‌های ما برای پخش، نداشته باشد... و باز داغ دل ما تازه شود از ظلم سازمانی که قرار بود دانشگاهی باشد برای الگوسازی و فرهنگ پروری

در میان تولیدات من، آثار دیگری نیز بوده‌اند که به کرات مشمول همین رفتار مصادره‌ای برای پخش از شبکه‌ها و یا حتی توزیع غیرقانونی در حوزه نمایش خانگی شده‌اند و علیرغم آنکه به دلیل قیمت توهین آمیز واحد تأمین برنامه، با عقد یا تمدید قرارداد آن‌ها رسماً و صراحتاً مخالفت کرده‌ام، بارها و بارها از شبکه‌های مختلف سراسری و استانی پخش شده‌اند... اما آنچه زشتی این رفتار را بیشتر به رخ می‌کشد این است که "وقتی همه خواب بودند" فیلمی است درباره مؤمنانی که واجبات شرعی‌شان را نه در زمان و مکان، بلکه در جغرافیای دل و ایمان و معرفت بجای می‌آورند...و چنان مقبول حق قرار می‌گیرند که اگر خود نتوانند به حج بروند، حج به دیدار آن‌ها می‌آید.

و در خاتمه؛

1- کوچک‌ترین امیدی به حرکتی جبرانی و مثبت  از سوی صدا و سیما در پاسخ به این نامه ندارم؛ آقایان گرفتارتر از آن هستند که گامی برای احقاق حقوق پایمال شده فیلم‌سازان توسط تشکیلاتشان بردارند

2- بزرگ‌ترین امیدم این است موسسه‌ای که در مراحل آغازین تولید این فیلم، با مشارکتی 49 درصدی به یاری من آمد، این یادداشت را بخواند و بداند که تمام نمایش‌های سال‌های اخیر این فیلم از شبکه‌های تلویزیونی کشورمان، (دقیقاً مانند سایت‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای)، غیرقانونی و برخلاف میل بنده به‌عنوان تهیه‌کننده بوده و هیچ حق و حقوقی بابت آن به این‌جانب پرداخت نشده تا سهم آن موسسه را از محل آن تسویه کنم.

-3 دعا می‌کنم مدعی العموم هوشمند و دغدغه مندی باشد که کراهت و خسارت این وضعیت را نسبت به سایر مواردی که این روزها به خاطرشان، فیلم‌سازان ایرانی تحت فشار مراجع قانونی و قضایی قرار گرفته و می‌گیرند، مشفقانه درک کند و منصفانه از خود بپرسد کدام جرم سنگین‌تر و کدام فعل حرام‌تر است؟ آگاهی رسانی خودخواسته و بی هزینه یک شبکه خارجی به هم‌وطنان ایرانی در مورد تولیدات مجاز ایرانی که منجر به رونق بازار سینمای ملی ایران می‌شود؟یا پخش غیرقانونی فیلم‌های خوب ایرانی که منجر به ورشکستگی سینماگران ایرانی می‌شود؟  

تسویه حساب ما، با صدا و سیما، بماند برای آن دنیا؛ که نه سازمان این‌همه دستش باز است و پشتش گرم و حکمش نافذ... و نه ما این‌همه دستمان بسته و پشتمان خالی و حرف حقمان، تف سر بالا!

یا حفیظ و یا امین»


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان