درآمد
شاخص در لغت به معنای بلند و برآمده است. (معین،1380: 603)؛ امّا در مفهوم کاربردی آن، صفات برجسته ای هستند که فرد با کمک آنان می تواند اطلاعات بی شمار در باره یک پدیده را (چیزی یا اتفاقی یا روند حرکتی) طبقه بندی کند و با استفاده از آن، با سرعت و دقّت بیشتر، به بررسی تحوّلات پدیده یادشده بپردازد.
جوان به معنای هر چیزی است که از عمرش، زمان بسیاری نگذشته باشد، انسان یا حیوان یا نبات؛ در مقابل پیر و شیخ.(معین،1380: 360)؛ در اصطلاح قرآن مجید و روایات به دو معنا آمده است:
1.قرآن برای پایان دوران جوانی از سن چهل سالگی سخن گفته است: (وَ وَصَّینَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهًا وَ وَضَعَتْهُ کرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً) (الأحقاف:15)؛ و ما انسان را به نیکی در حقّ پدر و مادر سفارش کردیم که مادر با تحمّل رنج به او باردارشد و زایمان کرد و سی ماه مدّت حمل و شیرخواری بود تا وقتی که به حدّ رشد و جوانی رسید، سپس آدمی چهل ساله گشت.
2.قرآن از افراد با ایمانی که دارای «فتوّت» و «جوانمردی» و «رشادت» هستند، با لقب «جوان» یاد می-کند: (إِنَّهُمْ فِتْیةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَاهُمْ هُدًی) (الکهف:13)؛ آنان جوانانی بودند که به آفریدگار و پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.
امام صادق(ع) می فرماید:«أَنَّ أَصْحَابَ الْکهْفِ کانُوا کلُّهُمْ کهُولاً، فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ فِتْیةً بِإِیمَانِهِمْ)(عیاشی،1380ق:ج2،323)؛ اصحاب کهف پیرمردانی بودند که خدا به سبب ایمانشان آنان را جوان نامید؛ یعنی مؤمنان قلب های جوانی دارند و ایمان در زمینه مساعد و با برکت روح جوان، شکوفا می شود.
بهره برداری از شاخص ها و کارکردهای یاران جوان حضرت مهدی (ع) که در روایات اشاره شده، برای برنامه ریزی و هم رنگ کردن خود با یاران آن حضرت بسیار سودمند است. نخستین اثرش به دست آوردن خشنودی خداست؛ دوّمین اثرش ایجاد آمادگی لازم برای حضور در رکاب آن حضرت است.
با توجّه به کمبود پژوهش های مستند در زمینه روایات عصر ظهور، تحقیق مبتنی براصول و قواعد فهم حدیث، با جداسازی احادیث صحیح از ضعیف و مطالب مستند از نامستند اهمیّت دارد، چون افزون بر پالایش معارف مهدویّت از خرافات، زمینه های سوء استفاده از این موضوع نیز از میان برداشته می شود.
دراین نوشتار تلاش خواهد شد که با اعتماد به روایات معتبر، تصویری منسجم و معقول از روایات عصر ظهور درباره شاخص ها و کارکردهای یاران امام مهدی (ع) ارائه و مطالب مستند از مطالب نامستند جدا گردد. گفتنی است که روش علمی درست در این پژوهش حدیثی بر این پایه ها استوار است:
1.بررسی سند و مجموع قرائن درون متنی؛ شاید سند حدیثی ضعیف؛ ولی در حقیقت به دلیل محتوای درست و عالی معتبر باشد.
2.به نظر نگارنده، استناد به «تسامح در ادله سنن» درباره کلیّات علائم ظهور، روا نیست؛ هرچند در جزئیّات آن ها اشکال ندارد.
3.ابهام و اجمال در روایتی، با تفسیر و تفصیل در روایتی دیگر می تواند برطرف گردد.
4.بررسی جداگانه روایات عصر ظهور خسارت بار است، چون با ایجاد هیجان و احساس کاذب در منتظران ظهور امام عصر(ع) ممکن است پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد.
براین اساس، باید به دستور پیشوایان معصومان (علیهم السلام) همواره ظهور را نزدیک دانست و در عین حال، از تعیین وقت قطعی در زمان ظهور پرهیز کرد.
در این مقاله هفده شاخص و سه کارکرد از پیشگوئی های عصر ظهور درباره یاران جوانان (با استناد به نمونه هائی از روایات مرتبط و متناسب، نه همه آن ها) از نگره سندی و دلالی بررسی و تحلیل خواهد شد؛ هرچند جا داشت (به دلیل روایات گوناگون و متعدد) پیشگوئی های بیشتری بیان شود تا حقّ مطلب بهتر ادا گردد.
ماهیّت یاران خاص
أَخْبَرَنَا عَلِی بْنُ الْحُسَینِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ الرَّازِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الصَّیرَفِی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی هَاشِمٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ ظَبْیانَ عَنْ أَبِی تحیی [تِحْی ] حُکیمِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیاً (ع) یقُولُ: «إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا کهُولَ فِیهِمْ إِلَّا کالْکحْلِ فِی الْعَینِ أَوْ کالْمِلْحِ فِی الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح» (ابن أبی زینب، 1397ق: النص، 315) یاران حضرت مهدی (ع) جوانانی هستند که میان آنان پیرمرد به چشم نمی خورد؛ مگر خیلی اندک مانند سرمه در چشم و نمک که کمترین چیزی است در غذا ریخته می شود.
بررسی سندی
1.حکیم بن سعد؛ از اصحاب امام علی(علیه السلام) و از شرطة الخمیس حضرت بوده و کنیه اش ابویحیی است.(طوسی،60:1373؛ذهبی،1417ق:ج، 105)
2.عمران بن ظبیان؛ ذهبی یکی از برجسته ترین علمای عامه(م748 ق) می نویسد: «عِمْرَانُ بنُ حِطَّانَ بنِ ظَبْیانَ السَّدُوْسِی البَصْرِی مِنْ أَعْیانِ العُلَمَاءِ، لَکنَّهُ مِنْ رُؤُوْسِ الخَوَارِجِ.» (ذهبی،1417ق:ج4، 214)؛ عمران بن حطان بن ظبیان سدوسی بصری از علمای برجسته؛ امّا از سران خوارج است.
3.عمرو بن أبی المقدام؛ جناب کشی(ره) او را توثیق کرده است.(کشی،1409ق:233) برپایه دیدگاه آیت الله خویی(ره) اگر عمرو بن ثابت که کنیه او ابوالمقدام است، همان «میمون» باشد، نویسنده کتاب مسائل مؤثق است که خبر امیرمؤمنان (ع) به مرد یهودی در آن آمده است. (خویی،1372: ج13،74و129)
4.محمّد بن علی صیرفی معروف به احول و ملقب به مؤمن طاق که از ثقات و برجستگان اصحاب امام صادق (ع) است.(طوسی،147:1373؛نجاشی،125:1365)
5.محمّد بن حسان رازی که وثاقتش ثابت نیست. آیت الله خوئی(ره) می نویسد: « فالرجلُ لمْ تثبتْ وثاقته و إنْ کان ضَعفه لَم یثبتْ أیضاً و تضعیفُ ابن الغضائری لایعتمد علیه؛ لأنَّ نسبة الکتاب إلیه لمْ تثبت.» (خویی،1372: ج15،191)؛ ابن غضائری به ضعف وی تصریح دارد، هرچند به کتاب ایشان و مطالبی که به ایشان نسبت می دهند، نمی توان اعتماد کرد و تضعیف محمّدبن حسان رازی به استناد حرف او نیست؛ بلکه وثاقتش برای ما ثابت نشده است. افراد دیگر سند: علی بن الحسین و محمّدبن یحیی العطار و عبدالرحمن بن أبی هاشم ناشناخته هستند، پس روایت ضعیف است.
تحلیل دلالی
یکی از شاخص های مهم یاران حضرت مهدی(ع) جوان بودن آنان است. بر پایه این روایت، شمار یاران غیر جوان امام به مقدار سرمه در چشم و نمک در وسایل سفر است. بی شک این تعبیر به کثرت یاران جوان در حکومت جهانی امام مهدی (ع) اشاره دارد. براین اساس، افراد کهنسال در یاران امام کمتر است؛ ولی در روایات به چرائی آن اشاره نشده است. از سوی دیگر، جوان بودن یاران، ویژه سپاه امام مهدی(ع) نیست؛ وقتی با پیروان انبیای گذشته نیز آشنا باشیم، به روشنی درمی یابیم که بیش ترشان جوان بودند. در جوان شور و خروش بیشتر است، جوان محافظه کاری و احتیاط کمتری دارد و برای تلاش آمادگی بیشتری دارد. دل کندن و جدا شدن از زندگی و دنیا برای جوان راحت تر است.پیامبر اعظم (ص) می فرماید: «أوصیکمْ بِالشُّبّانِ خَیراً فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً؛ اِنَّ اللّهَ بَعَثَنی بَشیراً وَ نَذیراً فَحالَـفَنِی الشُّبّانُ و خالَفَنِی الشُّیوخُ ثُمَّ قَرَأ: (فَطالَ عَلَیهِمُ الاَمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ) (الحدید: 16)» (ثعالبی، 2008م: ج1، 364؛ انصاری،1371:ج7، 471)؛ شما را به نیکی با جوانان سفارش می کنم، چون آنان دل های رقیق تری دارند، بی شک خدا مرا بشارت ده و هشدار دهنده برانگیخت، جوانان با من هم پیمان شدند و پیران با من به مخالفت برخاستند. آنگاه این آیه را خواند: و عمر آنان به درازا کشید و دل هایشان سخت گردید.
شاخص های یاران جوان
اکنون بـا تـوجّـه بـه روایاـت، مـی تـوان گـفت که هسته مرکزی و ستاد فرماندهی تشکیلات حکومت جـهـانـی مـهـدی موعود (ع) چـه شاخص هایی خواهند داشت: روایت یکم: أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ ابْنُ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ سَعِیدٍ قَالا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ عُثْمَانَ عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ هَارُونَ الْعِجْلِی قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِ اللَّهِ (ع) یقُولُ: إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ مَحْفُوظَةٌ لَهُ أَصْحَابُهُ؛ لَوْ ذَهَبَ النَّاسُ جَمِیعاً أَتَی اللَّهُ لَهُ بِأَصْحَابِهِ وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: (فَإِنْ یکفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکلْنا بِها قَوْماً لَیسُوا بِها بِکافِرِینَ) (الأنعام: 89) وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ فِیهِمْ: ( فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَایخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ) (المائدة:54). (ابن أبی زینب،1397ق: 316)سلیمان بن هارون می گوید که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: « یاران صاحب این امر نگهداری شده اند، اگر همه مردم نیست شوند، خدا یارانش را به او می رساند و خدای والا در باره آنان فرمود: «اگر مشرکان بدان کفر ورزند، بی گمان گروهی دیگر را بر آن می گماریم که بدان کافر نباشند.» (انعام: 89) کسانی که خدا در باره آنان فرمود: «به زودی خدا گروهی دیگر را می آورد که آنان را دوست می دارد و آنان نیز او را دوست می دارند، اینان با مؤمنان فروتن و در برابر کافران سرفرازند، در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند؛ این است فضل خدا، آن را به هر که بخواهد می دهد و خدا گشایشگر داناست.
بررسی سندی
1.سلیمان بن هارون عجلی از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) است. (برقی،1342: 13و17؛ طوسی،1373: 137و216)
2.حماد بن عثمان؛ ثقه إمامی (نجاشی، 1365: 143) و از اصحاب اجماع است.(کشی،1409ق: 357)
3.علی بن الحسن بن الفضال؛ فطحی مذهب و به امامت « عبدالله بن جعفر الصادق» معتقد بود. نجاشی ضمن بیان شرح حال علی بن فضال می نویسد: « و لا أستحلّ أن أرویها عنه.» (نجاشی،1365: 257) روایت احادیث از وی را روا نمی شمرم. علامه حلّی می نویسد: «کان مذهبه فاسداً.» (علّامه حلّی،1411ق:93)
4.احمد بن محمّد بن سعید ابن عقده؛ نجاشی او را ثقه جلیل و زیدی جارودی معرفی می-کند.(نجاشی،1365: 94)بر اساس قواعد و موازین، کسی که شیعه ائمه اثنی عشر (هر یک را که درک کرد) نباشد، گمراه شده و گمراه گر و احادیث او از درجه اعتبار ساقط است.
افراد دیگر سند: محمّد بن حمزه و محمّد بن سعید ناشناخته اند، پس روایت ضعیف است.
تحلیل دلالی
با توجّه به این آیات و روایات، در آخرالزمان، دوره ارتدادی برای جوامع اسلامی و مسلمانان رخ می دهد و در نقطه مقابل به جای افرادی که مرتد شده اند، انسان های دیگری با شاخص هایی که در آیه آمده، جایگزین می شوند. ارتداد به معنای فقهی و برگشت از اصول اعتقادی نیست؛ بلکه در اصطلاح قرآنی یعنی برگشت از ارزش ها. بر همین اساس می توان نسبت به جامعه دینی آخر الزمان دو نتیجه گرفت:
یکم. مؤمنان حقیقی برای گریز از آفت ها و آسیب ها، از خودشان حراست می کنند.
دوم. برای آنان زمینه پیش بینی و زمان شناسی فراهم می شود. در روایات از یک سو آسیب هایی آمده که در آخرالزمان متوجّه مقدّسات و ارزش هایی چون امر به معروف و نهی از منکر و قرآن و اذان و برخورد با علما و... می شود؛ همچنین برای آحاد جامعه مانند عالمان و حاکمان، پدران و مادران و فرزندان، زنان و مردان پیش می آید. از دیدگاه دیگر می توان به موضوع این گونه نگاه کرد: آسیب هایی ممکن است از نظر اقتصادی و سیاسی و اخلاقی و اعتقادی گریبانگیر مردم شود که دانستن آن ها افقی را پیش روی انسان باز می کند که مراقبت جدّی نسبت به خودش داشته باشد و وظیفه اش را بهتر تشخیص دهد.
جانشینان مرتدان دارای این شاخص ها هستند:
شاخص یکم: دوستداری متقابل آنان و خدا
پیوند عاطفی دو سویه میان این گروه از مؤمنان و خدا وجود دارد: (یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَهُ) برپایه کاربرد مطلق «حبّ»، حبّ خدا متعلّق به ذات ایشان است، بدون تقیید به وصفی؛ امّا دوست داشتن آنان نسبت به خدا یعنی پروردگارشان را بر هر چیز دیگری مانند مال و جاه و خویشاوندان مقدّم می دارند. براین اساس، قومی که خدا وعده آمدنشان داده، کسی از دشمنان خدا را دوست نمی دارند.
شاخص دوم: فروتنی در برابر مؤمنان
این صفت نشان دهنده ارتباط سالم اجتماعی میان این گروه است. همچنین کنایه از شدّت تواضعشان در برابر مؤمنان؛ تواضع بیانگر بزرگداشت خدایی که ایشان نیز اولیای اویند: (أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ)
شاخص سوم: خشن و قدرتمند در برابر ستمکاران
در برابر بیگانگان فکری و دارندگان افکار ناسالم که در حدّ کفر و نفاق هستند، موضع گیری سختی دارند و هیچ نرمشی در برابر آنان نشان نمی دهند: (أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ)
شاخص چهارم: جهاد در راه خدا
در مسیر خدای والا از مال و جانشان مایه می گذارند. روحیّه جهادی و بسیجی دارند و در مسیر خدا از همه هستی خودشان می گذرند: (یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ)
شاخص پنجم: استوارگامی و بی باکی از ملامت کنندگان
جانشینان گروه مرتد از سرزنش سرزنش کنندگان نمی هراسند و در برابر جنگ روانی دشمن مقاومت دارند و میدان را خالی نمی کنند: (وَ لَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِم) در پایان خدای والا می فرماید: به دست آوردن این امتیازات (افزون بر کوشش) وامدار فضل الاهی است که به شایستگان داده می شود: (ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ) ؛ این عطای فضل نیز بر پایه وسعت رحمت خداست: (وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)
اوصاف پیش گفته با یاران حضرت مهدی (ع) مطابقت کامل و روشنی دارد، چنانکه در روایت آمده است. روایت دوم: وَ مِنْ ذلِک یرْفَعُهُ إِلَی الْفُضَیلِ بْنِ یسَارٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام، قَالَ: «...رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَایشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اللَّهِ؛ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ؛ لَوْحَمَلُوا عَلَی الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا؛ لَایقْصُدُونَ بِرایاتِهِمْ بَلْدَةً إِلَّا خَرَّبُوهَا؛ کأَنَّ عَلَی خُیولِهِمُ الْعِقْبَانَ یتَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الْإِمَامِ (ع) یطْلُبُونَ بِذَلِک الْبَرَکةَ؛ وَ یحُفُّونَ بِهِ یقُونَهُ بِأَنْفُسِهِمْ فِی الْحُرُوبِ وَ یکفُونَهُ مَا یرِیدُ فِیهِمْ؛ رِجَالٌ لَاینَامُونَ اللَّیلَ؛ لَهُمْ دَوِی فِی صَلَاتِهِمْ کدَوِی النَّحْلِ؛ یبِیتُونَ قِیاماً عَلَی أَطْرَافِهِمْ وَ یصْبِحُونَ عَلَی خُیولِهِمْ؛ رُهْبَانٌ بِاللَّیلِ لُیوثٌ بِالنَّهَارِ؛ هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیدِهَا؛ کالْمَصَابِیحِ کأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِیلُ؛ وَ هُمْ مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ؛ یدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ یتَمَنَّوْنَ أَنْ یقْتَلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ شِعَارُهُمْ یا لَثَارَاتِ الْحُسَینِ؛ إِذَا سَارُوا یسِیرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُمْ مَسِیرَةَ شَهْرٍ؛ یمْشُونَ إِلَی الْمَوْلَی إِرْسَالًا بِهِمْ ینْصُرُ اللَّهُ إِمَامَ الْحَق.»(بهاء الدین نیلی نجفی، 1426ق: 96؛ مجلسی،1403ق: ج52، 307)امام صادق (ع) می فرماید: «...مردانی که دل هاشان مانند پاره های آهن است. در دل این مردان شک در ذات الاهی راه نیافته و سخت تر از سنگ است. اگر به کوه ها حمله ور شوند، آن ها را متلاشی می سازند، با پرچم هایشان آهنگ هیچ دیاری را نکنند جز آن که ویرانش سازند، گویا بر اسب هایشان عقابانند. برای برکت به زین اسب امام (ع) دست می کشند و گرداگرد او می گردند و در نبردها با جان خویش یاریش می کنند. شب را به عبادت می گذرانند و روز را بر اسبان خود، زاهدان شب و شیران روزند. اطاعت پذیرتر از کنیز به سرور خویشند. چونان چراغ روشن و روشنگرند؛ انگار در دل هایشان چلچراغ هایی فروزان است و از ناخشنودی خدایشان هراس دارند. برای شهادت دعا می کنند و آرزوی کشته شدن در راه خدا را در سر می پرورانند. شعارشان این است: ای خون خواهان حسین! آنگاه که به راه افتند، ترس و وحشت پیشاپیش ایشان به سرعت یک ماه را بپیماید. متوجّه مولای خود می شوند و به حرکت درمی-آیند. خدای والا به ایشان، امام حق را یاری می رساند.
بررسی سندی
فضیل بن یسار؛ هنگام غسل دادن پیکر فضیل اتفاقی افتاد که با رسیدن خبرش به امام صادق(ع) فرمود: «رَحِمَ اللهُ الفُضیلَ بنِ یسار وَ هو مِنا أهلَ البیت.» (کشی،1363:ج2،473) خدا رحمت کند فضیل را، او از ما اهل بیت است.جناب فضیل از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام)(طوسی،1373: 143و269) و اصحاب اجماع است. (کشی،1363:ج2،507) همه رجال شناسان شیعه بر وثاقت و دانش او تأکید دارند؛ کشّی او را در زمره کسانی قرار داده که تمام عالمان و فقیهان شیعه بر عدالت و وثاقت او اتّفاق دارند و روایات او را صحیح می دانند و ایشان را افقه اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) به شمار آورده اند.(کشی،1363: ج2، 507) شیخ مفید وی را در گروه فقیهان بزرگ شیعه نام برده است که شیعیان برای فراگرفتن احکام دین به آنان رجوع می کردند و هیچ کس آنان را مذمت نکرده است. (خویی، 1372: ج13، 336) این روایت مشکل سندی دارد، چون مرفوع است و از مراسیل به شمار می رود.
تحلیل دلالی
در این روایت، امام صادق (ع) شاخص های نورانی یاوران جوان حضرت مهدی(ع) را بیان کرده است که نمایانگر بخش بزرگی از فضایل عالی الاهی در انسان ملکوتی است که با نشستن برای طهارت دل در سرچشمه جوشان این فضایل، برازنده خلعت خلّت و نصرت آن حضرت می گردد. اکنون شاخص ها را برمی رسیم:
شاخص یکم: ایمان عمیق و استوار
«رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ »؛ مردانی که دل هایشان مثل پاره های آهن است. در دل این مردان شک در ذات الاهی راه نیافته و سخت تر از سنگ است. در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) عنصری که بیش از دیگر عناصر اهـمـیـّت دارد و مـی تـوانـد مـثـل کـلیـدی قـفـل هـای بـسـتـه را بـاز کـنـد، ایـمـان عمیق و استوار است که هم همّت را بر می انگیزاند، هم بـازوان و گام ها را محکم می کند، هم دل ها را استحکام می بخشد؛ به گونه ای که حوادث دنـیـا نمی تواند هیچ تزلزلی در آنان پدید آورد.
جنگ با مستکبران عالم و در افتادن با کفر و شرک و نفاق تحمّلی بسیار بالا می خواهد. باید کسانی باشند که از زیر بار مشکلات خم به ابرو نیاورند. یـاران جوان حـضـرت دلی دریـایـی دارنـد، امـواج مـتـلاطـم سـخـتـی هـا دل آنان را نمی لرزاند. در اعتقاد خودشان چنان اخلاص دارند که لحظه ای تردید در دلشان سایه نمی گستراند و کُنج قلبشان را تسخیر نمی کند، بلکه با همه وجودشان امام خود را درک کرده و در همه حال، خود را در حضور او می یابند.
شاخص دوم: شکست ناپذیری
«لَوْ حَمَلُوا عَلَی الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا لَا یقْصُدُونَ بِرَایاتِهِمْ بَلْدَةً إِلَّا خَرَّبُوهَا»؛ سخت تر از سنگ اند. اگر به کوه ها حمله ور شوند، آن ها را متلاشی می سازند، با پرچم هایشان آهنگ هیچ دیاری را نمی کنند جز آن که ویرانش می کنند. یاران حضرت مهدی (ع) در راه پیشبُرد اهداف خود چنان با اراده هستند که اگر بر کوه ها یورش برند، از بُن بَرمی کَنند. این است اکسیر تقوا که زندگی قدرتمندانه را به ارمغان می آورد: « مَنِ اتَّقَی اللَّهَ عَاشَ قَوِیاً» (قطب الدین راوندی،1407ق: 292)؛ بدیهی است که هیچ قدرتی بی فیض علم تحقّق نمی یابد، پس یاران آن حضرت از لحاظ دانش نیز در مرتبه والای هستند.
شاخص سوم: ولایت مداری
«کأَنَّ عَلَی خُیولِهِمُ الْعِقْبَانَ یتَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الْإِمَامِ علیه السلام یطْلُبُونَ بِذَلِک الْبَرَکةَ یحُفُّونَ بِهِ یقُونَهُ بِأَنْفُسِهِمْ فِی الْحُرُوبِ»؛ گویا بر اسب هایشان عقابانند؛ بر فراز اسب های خود دست بر زین اسب امام (ع) می کشند و تبرّک می جویند. پروانه وار شمع وجود امام (ع) را در میان گرفته و او را با جانشان حفاظت می کنند. یاران حضرت، امام خود را به شایستگی می شناسند و به او اعتقاد دارند. این معرفت، از گونه شناسنامه ای نیست، بلکه شناخت به حق ولایت است، ازاین رو، به امامشان عشق می ورزند و دل های آنان از محبّت او لبریز است. بر لوح دل آنان جز الف قامت امام مهدی (ع) نوشته ای نیست. ایـن شـیـدایـی بـه حـدّی اسـت کـه برای تبرّک دست بر زین اسب امام می کشند و بدان تبرّک می جـویند. آنان هنگام نبرد پروانه وار شمع وجود امام را در میان می گیرند و از او حراسـت مـی کـنـنـد.
شاخص چهارم: داشتن کفایت کافی
«یکفُونَهُ مَا یرِیدُ فِیهِمْ »؛ یاران حضرت مهدی (ع) کفایت فوق العاده برای انجام وظایف دارند، چون کفایت، از زلال علم به وجود می آید و یاران آن حضرت چون از مَشرب تقوای بی بدیل و خالص سیراب شده اند، به اقتضای (وَاتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُکمُ اللَّهُ) ( بقره:282) دانش هر کاری را دارند و هر آن چه حضرت از آنان بطلبد، آن را به نحو احسن و اتم انجام می دهند.
شاخص پنجم: شب زنده داری
«رِجَالٌ لَا ینَامُونَ اللَّیلَ لَهُمْ دَوِی فِی صَلَاتِهِمْ کدَوِی النَّحْلِ»؛ شب ها نمی خوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گوش می رسد.پشتوانه انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع) معنویّت است. ایشان درباره یاران خود روی قدرت معنوی و اراده برآمده از ایمان و انسانیّت تکیه می کند و به آن اهمیّت مـی دهـد، از ایـن رو در هر موقعیّتی آنان را به تعبّد و تضرع سفارش می کند تا هدف را فـرامـوش و مـقـصـد را گـم نـکـنـنـد و پیروزی های پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نـسـازد. هـمـواره پیروزی را از خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او بدانند. امام باقر(ع) می فرماید: چون حضرت مهدی (ع) بر فراز نجف برآید، به یارانش خطاب می کند: «تَعَبَّدُوا لَیْلَتَکُمْ فَیَبیتُونَ بَیْنَ راکِعٍ وَ ساجِدٍ یَتَضَرَّعُونَ اِلَی اللّهِ.» (بحرانی،1384: 172)؛ امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگـاه خـدا تـضـرّع مـی کـنند.
عبادت و بندگی؛ نماز و روزه، ذکر خدا، تلاوت قرآن، شب زنده داری، تضرّع و راز و نـیاز با خدا، ارتباط دل ها با خدای والا، خدا را هدف قرار دادن، فریب ظواهر را نخوردن، دلبـسـتـگـی پـیـدا نـکـردن بـه زر و زیـور و زخـارف دنـیـا و. .. معرّف بنیان معنوی یک انسان یا مجموعه ای از انسان-هاست.
بر پایه ایـن گـونـه روایـات، یـاران مـهـدی موعود (ع) در انـقـلاب جهانی اش، عاشوراییانی هستند که عرفان و معنویت را با حماسه در هم آمیخته اند.
شاخص ششم: زاهدان شب و شیران روز
«رُهْبَانٌ بِاللَّیلِ لُیوثٌ بِالنَّهَارِ»؛ یاران امام مهدی (ع) شیران روز و نیایش گران شب اند. بر عکس شب زنده داران دنیوی روز را در خواب و غفلت نمی گذرانند، بلکه از هرگونه بطالت و اهمال و لهو و لعب دورند. روح بندگی و راز و نیاز، با جانشان درهم آمیخته، همواره خود را در محضر خدا می بینند و از یاد او لحظه ای غفلت نمی ورزند.
شاخص هفتم: اطاعت محض
«هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیدِهَا »؛ یاران امام زمان (ع) در برابر فرمان امامشان از برده مطیع، فرمانبردار ترند. بر اطاعت بی چون و چرای مولای خود کمر بسته اند و دل در رضای او سپرده اند و هر چه او بخواهد، آن را حق محض شمرند. اینان ولایتمداران بی همتایند که به هیچ رو از فرمان ولیّ خود سربر نمی تابند و سالک نستوه صراط مستقیم هستند: (أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ). (نساء: 59)
شاخص هشتم: بصیرت
«کأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِیلُ»؛ گویا دل های آنان مشعل نورانی است. یاران حضرت مهدی (ع) از شمّ سیاسی بالا، آگاهی به زمان و مکان، تـحـلیـل سـیـاسـی از مـسـایـل جـهـانـی و در یـک کـلمـه از بـصـیـرت و روشـن بـیـنـی قابل توجّهی برخوردارند.آنـان بـه سبب چـنـیـن بصیرتی از رفتن کسی وحشت، و از آمدن کسی به جمع خود پایکوبی نمی کنند: «...لا یَسْتَوحِشُونَ اِلی اَحَدٍ وَ لا یَفْرَحُونَ بِاَحَدٍ دَخَلَ فیهِمْ...» (مقدّسی شافعی سلمی، 1428ق: 91)
شاخص نهم: خدا ترسی
«وَ هُمْ مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ»؛ آنان از خشیّت حضرت حق چون بید می لرزند، چون بصیرتشان کامل است و اعتقادشان خالص و شهودشان حق الیقین و در این مرتبه است که نیران صاعقه جلال و هیبت و قهّاریّت خرمن هستی را می سوزاند و ترس بر وجود، سیطره مطلق می یابد به گونه ای که: «قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْی الْقِدَاحِ ینْظُرُ إِلَیهِمُ النَّاظِرُ فَیحْسَبُهُمْ مَرْضَی وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ یقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِیم» (شریف الرضی، 1414ق: 304)؛ به سوهان ترس چونان تیرهای نازک تراشیده شده اند؛ تا جایی که نظاره گر، بیمارشان می پندارد، در حالی که بیماری ندارند و می گوید: اینان دیوانه اند؛ در حالی که امری عظیم از خود بی خودشان ساخته است.
شاخص دهم: داشتن روحیّه شهادت طلبی
«یتَمَنَّوْنَ أَنْ یقْتَلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ یاران حضرت مهدی (علیه السلام ) شیفته لقای الاهی و عاشق شهادت اند و پیوسته آرزو مـی کـنـنـد کـه در راه خـدا بـه شـهـادت بـرسـنـد.
شاخص یازدهم: داشتن روحـیـّه حـمـاسی و سلحشوری
«شِعَارُهُمْ یا لَثَارَاتِ الْحُسَینِ إِذَا سَارُوا یسِیرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُمْ مَسِیرَةَ شَهْرٍ یمْشُونَ إِلَی الْمَوْلَی إِرْسَالًا»؛ یاران امام مهدی (ع) بـرای درهـم کـوبیدن ظلم و استکبار و با شعار انتقام گیری از خون امام حسین (ع) به راه مـی افـتـنـد. ابـّهـت و آوازه آنان جـلوتـر و سریع تر از خـودشـان حـرکـت مـی کـنـد و در دل دشـمـنـان اسلام رعب می افکند.
شاخص دوازدهم: یاری امام حق
«بِهِمْ ینْصُرُ اللَّهُ إِمَامَ الْحَق»؛ خدا به وسیله آنان امام زمان (ع) را یاری می کند، بنابراین، رسیدن به منزلت واسطه گری و نصرت قائم آل محمّد (صلی الله علیه و آله) برترین کمال ها را می طلبد و باید در بی بدیل ترین فراز کمال و عشق بود تا به این خلعت عالی مخلع گردید.
کارکردهای یاران جوان
برخی روایاتی که به تبیین کارکردهای یاران جوان در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) پرداخته اند، به قرار زیر هستند:
کارکرد یکم: جنگ تمام عیار با مستکبران عالم
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّیبَانِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکوفِی عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ الْآدَمِی عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِی قَالَ: قُلْتُ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ مُوسَی ع إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ تَکونَ الْقَائِمَ مِنْ أَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ الَّذِی یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَقَالَ ع یا أَبَا الْقَاسِمِ مَا مِنَّا إِلَّا وَ هُوَ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هَادٍ إِلَی دِینِ اللَّهِ... فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا کمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یزَالُ یقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ حَتَّی یرْضَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ » (ابن بابویه، 1395ق: ج2،377)عبد العظیم حسنی می گوید که به امام جواد (علیه السّلام) گفتم: امیدوارم شما قائم اهل بیت محمّد (صلی الله علیه و آله) باشید؛ کسی که زمین را پر از داد می کند، چنان که آکنده از ظلم باشد. حضرت فرمود: «ای أبو القاسم! هیچ یک از ما نیست جز آن که قائم به امر خدای والا و هادی به دین الهی است...و چون این تعداد از اهل اخلاص گرد او درآیند، خدای والا امرش را ظاهر سازد و چون عقد (ده هزار مرد) کامل شد، به اذن خدای والا قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خدای والا خشنود گردد.
بررسی سندی
1.حضرت عبد العظیم حسنی؛ در جلالت و منزلت و وثاقت، علم و کمال این بزرگوار جای هیچ گونه تردیدی نیست.(خویی،1372: ج10، 46و49)
2.سهل بن زیاد؛ ایشان مورد اختلاف است؛ امّا با توجّه به کثرت روایت از او در کتب اربعه، دیگر نیازی به تقویت ایشان نیست.
3.محمّد بن احمد شیبانی؛ در بعضی نسخه ها « محمّد بن احمد السنانی » آمده و به ظاهر منظور از هر دو، یک شخص است. شیخ صدوق (ره) از ایشان به نیکی نام برده است: « رحمۀ الله علیه یا رضی الله عنه» که در توثیق «محمّد بن احمد شیبانی » کفایت می کند.
4.محمّد بن ابی عبدالله کوفی؛ در باره ایشان چیزی نیامده؛ اما چون علی بن ابراهیم در تفسیرش که توثیق عام دارد، از ایشان روایت نقل کرده و بیشتر روایت ایشان در کتب اربعه است، ایشان توثیق می شوند، در نتیجه سند روایت مشکلی ندارد.
تحلیل دلالی
نخستین کارکرد یاران جوان حضرت مهدی (ع) جنگی تمام عیار با مستکبران عالم است که در آغاز انقلاب بـزرگ حـضـرت، در رأس هـمه کارها قرار دارد. یاران جوان حضرت، در بـُعـد انـدیشه، تئوریسین های انقلاب و در بُعد عمل، سربازانی شجاع و فداکار در رکاب امـام زمـان (ع) و گـوش بـه فـرمان آن حضرت هستند. وقتی حلقه یاران پس از 313 نفر کـامـل شـد (عدد ده هـزار نـفـر) قـیـام شـروع می شود و با ستمگران جهان در می افتند و آنان را قلع و قمع می کنند؛ به گونه ای که خدا خشنود شود.
کارکرد دوم: مبارزه با بـرداشـت های نـادرسـت از دیـن
أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ بْنِ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْن الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنِ الْفُضَیلِ بْنِ یسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ : « إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِیةِ » قُلْتُ وَ کیفَ ذَاک قَالَ: « إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَتَی النَّاسَ وَ هُمْ یعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِیدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَی النَّاسَ وَ کلُّهُمْ یتَأَوَّلُ عَلَیهِ کتَابَ اللَّهِ یحْتَجُّ عَلَیهِ بِهِ... » (ابن أبی زینب، 1397ق: 296)امام صادق (ع) می فرماید: آزاری که قائم ما هنگام رستاخیز خویش از جاهلان آخرالزمان می بیند، بسی سخت تر است از آن همه آزار که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از مردم جاهلیّت دید. راوی می گوید: چگونه چنین چیزی شدنی است؟ امام فرمود: «پیامبر میان مردم آمد، در حالی که ایشان سنگ و صخره و چوب و تخته های تراشیده را می پرستیدند و قائم ما که قیام کند، مردم از کتاب خدا برای وی دلیل می آورند و آیه قرآن را تأویل و توجیه می کنند.
بررسی سندی
1.فضیل بن یسار از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام)(طوسی، 1373: 143و269) و اصحاب اجماع است. (کشی، 1363: ج2، 507)
2.محّمد بن عبد الله بن زراره امامی ثقه هست. (نجاشی، 1365: 36)
3.محمّد بن مفضل بن ابراهیم ثقه و مورد اعتماد است. (نجاشی، 1365: 340)
4.ابوعباس احمد بن محمّد بن سعید بن عقده؛ شیخ طوسی (ره) او را چنین ستوده است: «جلیل القدر، عظیم المنزلة؛ له تصانیف کثیرة ذکرناها فی کتاب الفهرست و کان حفظه.» (طوسی،1373: 409)
فقط به دلیل مجهول بودن محمّد بن مروان سند روایت ضعیف است.
تحلیل دلالی
دومـیـن کارکرد یـاران جوان امـام مهدی (ع) در آغـاز انقلاب، مبارزه با انحراف ها و تـحـریـف هـا و بـرداشـت های نـادرسـت از دیـن اسـت که در اصول و فروع احکام الاهی پدید آمده و قرن ها در ذهن جامعه اسلامی رسوخ کرده است. عـوامـل اصـلی ایـن انـحـرافات، صاحبان زر (سرمایه داران و اشراف) و صاحبان زور (حـکـومتهای به ظاهر اسلامی) و صاحبان تزویر (روحانیون وابسته و دنـیـاپـرسـت و جـیـره خـوار حـکـومـت ها و طبقات اشراف ) هستند. آری زرداران و زورمداران سفارش دهندگان تـحریف ها و برداشت ها و تفسیرهای غلط هستند و تزویرگران آن را عملیاتی می کنند. مشکل حضرت ولی عصر (ع) توده های نادانی است که در دوران عمر خود گرفتار بدآموزی های گسترده در تعالیم دین بوده اند و به رهبری و راهنمایی تزویرگران عالم نما از سر جهل، رو در روی امام و منجی خویش می ایستند و با تحریک مدعیان دروغین علم دین، با امام بر حق به ستیز برمی خیزند و درگیری با حربه تأویل قرآن خواهد بود. کارکرد یاران جوان حضرت در این جا افشای خطوط انحرافی و جریانات فـکـری مـنـحـرف، پاسخگویی منطقی و مستدل، روشنگری و تبیین درست آموزه های دینی و جنگیدن با کسانی است که از اندیشه های نادرست خویش دست بر نمی دارند و حق خالص و اسلام ناب را نمی پذیرند. یـاران جوان حضرت مهدی (ع) در پرتو آموزه های امام خویش، به شناختی دست می یابند که هیچ اشـتباه و انحرافی در آن وجود ندارد. آنان راه و روش دین خدا و امام عظیم الشأن خویش را بـه گـونه منسجم برای توده های ناآگاه بیان می کنند و به طور هماهنگ بـه نـشـر تـعـالیـم نـاب اسـلامـی مـی پردازند. اینان افزون بر توانمندی های مدیریّتی قـابـل تـوجّـه، در دیـن شـنـاسـی تخصص دارند و از اسلام شناسان راستین هستند، از این رو، امام صادق(ع) فرمود:
«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ کمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِی بُدُوِّ الْإِسْلَامِ إِلَی أَمْرٍ جَدِید.» (مفید، 1413ق: ج2،384)؛ هنگامی که مهدی (ع) قیام می کند، امر جدیدی می آورد، همان گونه که رسول خدا در ابتدای اسلام مردم را به امر جدید دعوت کرد.
کارکرد سوم: عدالت پیشگی و دادگری و آبادانی
أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَنْ مُوسَی بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ: (یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها) (الروم: 19) قَالَ: «لَیسَ یحْییهَا بِالْقَطْرِ وَ لَکنْ یبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا فَیحْیونَ الْعَدْلَ فَتُحْیا الْأَرْضُ لِإِحْیاءِ الْعَدْلِ وَ لَإِقَامَةُ الْحَدِّ لِلَّهِ أَنْفَعُ فِی الْأَرْضِ مِنَ الْقَطْرِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً.» (کلینی، 1407ق: ج7، 174)امام کاظم (ع) در تفسیر آیه (یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها) (روم: 19) فرمود: مراد این نیست که خدا زمین را به وسیله باران زنده می کند، بلکه خدا مردانی را بر می انگیزد که عدالت را زنده می کنند، در نتیجه زمین با احیای عدالت زنده می شود، بر پایی حدّ برای خدا در زمین از چهل روز باران سودمندتر است.
بررسی سندی
1.عبد الرحمن بن الحجّاج ثقه است.(حلّی، 1342: 474)
2.موسی بن سعدان در حدیث ضعیف است.(نجاشی، 1365: 404)
3.محمّد بن علی از غالیان شمرده شده است. (کشی، 1409ق: 545)
4.احمد بن مهران ضعیف است. (واسطی بغدادی، 1364: 42)
براین اساس، سند حدیث ضعیف است.
تحلیل دلالی
دولت امام مهدی (ع) هوادار عدالت است، هر چیز و هر کس که استعداد زنده شدن داشته باشد، به دست او و با دولت او زنده می شود. از کارکردهای یاران جوان مهدی موعود (ع) پس از اقتدار یافتن حضرت، اجرای عدالت و اداره کـشـورهـاست که از سوی ایـشان بر عهده می گیرند و هر یک عازم منطقه ای می شوند و پـایـه هـای مـسـتحکم بنای رفیع حکومت جهانی مهدوی را بنا می نهند و به آبادی کشورها می پردازند و عدالت اسلامی را برقرار می سازند.امام صادق (ع) می فرماید: «یُفَرِّقُ الْمَهْدِیُّ اَصْحابَهُ فـی جـَمـیـعِ الْبـُلْدانِ وَ یـَأ مـُرُهـُمْ بـِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ وَ یَجْعَلُهُمْ حُکّاماً فِی الاَقالیمِ وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِعـُمـْرانِ الْمـُدُنِ.» (سلیمان، 1427ق: 338) هـنـگـام قیام قائم آل محمّد (صلی الله علیه و آله) یـارانـش در هـمـه شـهـرهـا پراکنده می گردند و به آنان دستور می دهد که عـدل و احـسـان را شـیـوه خـود سـازنـد. حـضـرت، آنان را فرمانروایان کشورهای جهان می گـردانـد و بـه آنان فـرمان می دهد که شهرها را آباد سازند.
کوتاه سخن
یـاران جوان مـهدی موعود (ع) در همه عرصه ها الگو و نمونه اند. آن جا که فرمانده لشکر امام مهدی (ع) هستند، از تمام ویژگی های لازم برای یک فرمانده لشکر اسلام برخوردارند و در قلوب مؤمنان عالم جای دارند. هنگامی که به عنوان سربازی فداکار و شجاع در رکاب امام زمانشان هستند، چون پروانه ای بر محور شمع وجود رهبر و مقتدایشان می گردند و دلداده اویند و در برابر او تسلیم محض هستند و ولایتمداری را در عقیده و اخلاق و عـمـل عـیـنیّت می بخشند. وقتی که به عنوان کارگزار حکومت جهانی انجام وظیفه می کنند، شیفته خدمت اند نه تشنه قدرت، بی پیرایه اند و زندگی آنان در حدّ افراد معمولی است، بـر مـحور عدالت حرکت می کنند. آن جا هم که به عنوان شهروند جامعه جهانی هستند، مطیع قانون مهدوی و در احترام به آنان پیشتازند.
نتیجه
از روایات عصر ظهور استفاده می شود که جوانان در دو زمینه نقش ایفا می کنند:
أ. درجریان ظهور؛ بر پایه روایات، بیش تر یاران حضرت را جوانان تشکیل می دهند. کسانی که پیش از ظهور، دست به خودسازی زده و خود را برای یاری امام زمان آماده کرده اند و در زمان قیام، همراه با حضرت مهدی (ع) به مبارزه با مظاهر شرک و ظلم می پردازند.
ب. پس از قیام و دوران حاکمیت عدل مهدوی؛ در آن دوران جوانان حضرت را در امرحکومت یاری می دهند.
در مجموع می توان گفت: چهارچوب حرکت سرنوشت ساز امام مهدی (ع)را، همّت والای 313 جوانی رقم می زند که دارای ایمان راسخ و علم و قدرت و درایت کافی هستند و مسئولیّت خطیر اجرائی و دفاعی و سازماندهی این نهضت اسلامی جهانی، بیش از همه بر دوش پرتوان جوانان جان برکف و متّقی و دارای نبوغ سرشار سنگینی خواهد کرد.
منابع
- قرآن مجید، ترجمه فولادوند(گاه با پردازش نویسندگان)، (1379)، تحقیق و نشر دار القرآن الکریم، چاپ یکم.
- ابن أبی زینب، محمّدبن ابراهیم، (1397ق)، الغیبة نعمانی، مصحّح: علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ یکم.
- ابن بابویه، محمّدبن علی، (1395ق)، کمال الدین و تمام النعمه، مصحّح: علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوّم.
- انصاری، عبد الله بن محمّد، (1371)، کشف الأسرار و عدة الأبرار، پدید آور: احمد میبدی، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم.
- بهاء الدین نیلی نجفی، علی بن عبد الکریم، (1426ق)، سرور أهل الإیمان فی علامات ظهور صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه )، مصحّح: قیس عطار، قم، دلیل ما، چاپ یکم.
- برقی، احمد بن محمّد بن خالد، (1342)، رجال البرقی، مصحّح: محمّدبن الحسن طوسی و حسن مصطفوی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ یکم.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، (1384)، سیمای حضرت مهدی (ع) در قرآن، مترجم: مهدی حائری قزوینی، تهران، نشر آفاق، چاپ پنجم.
- ثعالبی، عبدالملک بن محمّد، (2008م)، الإقتباس من القرآن الکریم، اردن- عمان، جدار للکتاب العالمی، چاپ یکم.
- حلّی، حسن بن علی بن داود، (1342)، الرجال (لابن داود)، تهران، دانشگاه تهران، چاپ یکم.
- خویی، ابوالقاسم، (1372)، معجم رجال الحدیث، قم، الثقافة الإسلامیة، چاپ پنجم.
- ذهبی، محمّد بن أحمد، (1417ق)، سیر اعلام النبلاء، مصحّح: مأمون الصاغرجی، بیروت، مؤسسة الرساله، چاپ یازدهم.
- سلیمان، کامل، (1427ق)، یوم الخلاص فی ظل القائم المهدی (علیه السّلام)، قم، دار المجتبی، چاپ یکم.
- شریف الرضی، محمّد بن حسین، (1414ق)، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ یکم.
- طوسی، محمّدبن الحسن، (1373)، رجال الطوسی، مصحّح: جواد قیّومی اصفهانی، قم، مؤسسۀ النشر الإسلامی، چاپ سوّم.
- عیاشی، محمّدبن مسعود، (1380ق)، تفسیرالعیاشی، مصحّح: رسولی محلاتی، تهران: المطبعة العلمیّه، چاپ یکم.
- علّامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر، (1411ق)، رجال العلّامة الحلّی، مصحّح: محمّد صادق بحر العلوم، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوّم.
- قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، (1407ق)، الدعوات (للراوندی) / سلوة الحزین، قم، انتشارات مدرسه امام مهدی (ع)، چاپ یکم.
- کلینی، محمّد بن یعقوب، (1407ق)، الکافی، مصحّح: علی اکبر غفاری و محمّد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم.
- کشّی، محمّد بن عمر، (1409ق)، رجال الکشی، مصحّح: محمّدبن الحسن طوسی و حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ یکم.
- کشّی، محمّد بن عمر، (1363)، رجال الکشی، مصحّح: مهدی رجایی، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ یکم.
- مفید، محمّد بن محمّد، (1413ق)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، مصحّح: مؤسسه آل البیت علیهم السّلام، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ یکم.
- مقدّسی شافعی سلمی، یوسف بن یحیی، (1428ق)، عقدالدُرر فی أخبار المنتظر، قم، مسجد مقدّس جمکران، چاپ سوّم.
- مجلسی، محمّدباقر، (1403ق)، بحارالانوار، مصحّح: جمعی از محققان، بیروت، دارالإحیاء التراث العربی، چاپ دوّم.
- معین، محمّد، (1380)، فرهنگ فارسی یک جلدی، تهران، نشر سرایش، چاپ دوّم.
- نجاشی، احمد بن علی، (1365)، رجال النجاشی، قم، مؤسسۀ النشر الإسلامی، چاپ ششم.
- واسطی بغدادی، احمد بن حسین، (1364)، الرجال (لابن الغضائری)، مصحّح: محمّد رضا حسینی، قم، دار الحدیث، چاپ یکم.