230 سال پیش در یکی از روزهای فروردین 1165 شمسی هیچ کدام از کسانی که در مجلس تاجگذاری آقامحمدخان قاجار و بنیانگذاری رسمی سلسله قاجاریه در کاخ گلستان بودند، نمیدانستند چه در فکر شاه تازه به تخت نشسته میگذرد که شهر نه چندان بزرگ و معروف تهران (طهران) را به عنوان دارالخلافه و پایتخت خود انتخاب کرده است.

چرا تهران پایتخت شد؟
شهری که نه قدمت اصفهان رو داشت و نه اصالت شیراز، نه قداست مشهد و نه شهریت تبریز، شهری معمولی بود تقریبا در شمال ایران که تنها مزیتش نزدیکیاش به مقر ایل قاجار در گرگان بود، اما به نظر میرسید که آقامحمدخان نکته مهمی را در ناصیه این شهر دیده بود که به جای همه این شهرهای مهم آن را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. انتخابی که باعث شد سرنوشت تاریخ معاصر ایران با تهران گره بخوره. اما پاسخ به این سؤال که چرا تهران بهترین گزینه آقامحمدخان برای پایتختی بود را باید در دل تاریخ این شهر جستجو کرد، تاریخی که بخشی از آن در لایههای پنهان خاک این شهر همراه مردمانش دفن شده است.

گزینه خان قاجار
آقامحمدخان همان شبی که خان زند آخرین نفسش را کشید شبانه از شیراز گریخت و به گرگان رفت، جایی که ایل قاجاریه در آن قرار داشت. او بعد از همراهی ایلش به سودای فتح ایران حرکت و بعد از گرفتن شمال ایران در تهران مستقر شد، حضوری که سکه طهران را به عنوان پایتخت رونق بخشید. آقامحمدخان در فروردین 1165 تصمیم به تاجگذاری گرفت. از آنجا که قشونش در تهران مستقر بودند در کاخ گلستان که از یادگاران دوران صفویه بود تاج بر سر گذاشت و همزمان با خواندن خطبه پادشاهی خطبه پایتختی تهران را نیز جاری کرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند استقرار او در تهران به خاطر نزدیکیاش به گرگان مرکز ایل قاجاریه بود، دلیلی که برای تصمیم آقامحمدخان برای پایتختی تهران کافی به نظر نمیرسد.

انتخاب تهران به عنوان پایتخت
برخلاف همه انتقادهایی که به پایتختی تهران میشود، سابقه 230 ساله پایتختی این شهر نشان داده است که بهترین گزینه در شرایط استراتژیک سیاسی و نظامی در دوران معاصر بود. آقامحمدخان از تجربه تاریخی سلسلههای قبلی به این نتیجه رسید که تهران دقیقترین جا برای پایتختی سرزمینی است که او فکر کرده بود کشورش را در میانه آن بسازد. این شهر در مرکز کشور و رو به شمال قرار داشت. از این نظر از تبریز و مشهد که در مرزهای غربی و شرقی قرار داشتند و همین امر آن دو شهر را آسیبپذیر کرده بود، برتری داشت. برتری که باعث شد آقامحمدخان به جای گرگان این شهر را انتخاب کند، اما این شهر به اندازه اصفهان یا شیراز پایتخت صفوی و زندیه در مرکز ایران نبود تا دسترسی به مرزهای شمالی را محدود کند. چند حمله گسترده سه قرن پیش از قاجاریه از شمال غربی و شمال شرقی به داخل ایران شده بود.

موقعیت تهران
در این حملهها حاکمیت مرکزی از دفاع جا مانده بود و ایران تسلیم شده بود. مرز شمال غربی با توجه به رقابت شدید ایران شیعی با عثمانی سنی مذهب در خطر بیشتری بود و تبریز و قزوین پایتختهای قابل اطمینانی نبودند. در زمان تشکیل سلسله قاجاریه خطر بالقوه دیگری از سمت شمال ایران به وجود آمد که آن هم روسیه بود که هر لحظه ممکن بود با تحریک ایالتهای شمالی مثل آذربایجان و گرجستان از وضعیت آشفته داخل ایران سوءاستفاده کرده و خود را به روسیه متصل کنند و همین باعث میشد تا آقامحمدخان به این نتیجه برسد پایتخت را در جایی قرار دهد که نزدیک به مرز شمالی باشد اما با حصاری طبیعی یعنی کوههای البرز دسترسی به آن کم شود.
ری
در کنار اینها نزدیکی تهران به ری هم در پایتختی این شهر تاثیر داشت. ری در طول تاریخ تهران و در زمان سلسله آلبویه به عنوان پایتخت قرار گرفت. آلبویه توانستند از ری تا بغداد پیش بروند و حاکمیت خود را گسترش دهند. در کنار اینها آب و هوای چهار فصل این شهر و خاک حاصلخیز آن که باغهای سرسبزش این شهر را متمایز از سایر شهرها میکرد. دلیل دیگری بود که تهران را برای پایتختی مناسب کند. اتفاقاتی که در سالهای بعد از آقامحمدخان رخ داد نشان داد که او در انتخاب تهران به پایتختی اشتباه نکرده بود.

حاشیهنشین ری برین
زمانی که آقامحمدخان تهران را برای پایتختی انتخاب کرد در تاریخچه این شهر حدود 300 سال سابقه شهری ثبت شده بود، فرضیهای که تا چند سال پیش هم بیشتر مورخان به آن استناد میکردند. مورخانی که قدیمیترین استناد تاریخی به نام تهران را به ابوحماد تهرانی عالم دینی میرساندند که در قرن دوم هجری زندگی میکرد و نامش در کتابهای تذکرهنویسان آمده بود و زاده روستای تهران بود، اما تاریخ واقعی تهران فراتر از این بود. تا سال 1393 به استناد کاوشهای باستانشناسی دکتر ملک شهمیرزادی در تپههای قیطریه، این منطقه 5 هزار سال سابقه سکونت دارد.
