ماهان شبکه ایرانیان

کتاب هفته بنیتا؛ هفته‌ دوم بهمن ماه ۹۵/ مثل خون در رگ‌های من

شاید کمتر کسی بتواند با جایگاه «احمد شاملو» در ادبیات معاصر ایران، برابری کند

شاید کمتر کسی بتواند با جایگاه «احمد شاملو» در ادبیات معاصر ایران، برابری کند. او وزنه‌ا‌ی مهم در شعر ایران و جامعه‌ی نخبه و روشنفکر ایران بود و بر بسیاری از جریان‌های ادبی و فکری ایران تاثیر بسزایی داشت که امروز هم پس از گذشت شانزده سال از نبودن او، هنوز تازگی افکار و شیوایی زبان شعری‌اش اعجاز انگیز است. عشق، آزادی و انسان‌گرایی، از ویژگی‌های آشکار سروده‌های شاملو هستند.

احمد شاملو

شاملو زندگی پر فراز و نشیب و متلاطمی داشت؛ دو ازدواج او با تلخی به پایان رسیدند. شاملو پس از جدایی از همسر دومش سرگردان است و در توقف کامل آفرینش هنری به سر می‌برد؛ تا این‌که با «آیدا» آشنا می‌شود. 14 فروردین سال 1341 بود که «ریتا آتانث سرکیسیان» معروف به آیدا، برای همیشه زندگی شاملو را تغییر داد. آیدا زنی بود که شاملو عاشقانه‌ترین اشعارش را برای او سرود. اگر بخواهیم در روزگارمان کسی را مثال بزنیم که به عشق افلاطونی نزدیک شده باشد، بی‌گمان شاملو بهترین شخص خواهد بود. این عشق در تمام وجوه زندگی این شاعر آشکار بود.

احمد شاملو و آیدا

شاملو درباره‌ی تأثیر فراوان آیدا در زندگی خود، گفته است: «هرچه می‌نویسم برای اوست، به‌خاطر اوست و به خواست او... من با آیدا، آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکرده‌ بودم، پیدا کردم.» شاملو عشقش را به آیدا در دو دفتر شعر «آیدا، درخت و خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» جاودانه ساخت. چندی پیش نیز نشر «چشمه» تعدادی از نامه‌های احمد شاملو به آیدا را باعنوان «مثل خون در رگ‌های من/ نامه‌های احمد شاملو به آیدا» منتشر کرد. این هفته قصد داریم تا در کتاب هفته‌ی بنیتا به این مجموعه‌ی نامه‌های پراحساس، نگاهی داشته باشیم. با بنیتا همراه باشید.

کتاب مثل خون در رگ های من نامه های احمد شاملو به آیدا

این مجموعه دربرگیرنده‌ی نامه‌های احمد شاملو به آیدا است. اکثر نامه‌ها در فاصله‌ی زمانی خرداد 1341 تا فروردین 1354 نوشته شده و البته بیش‌ترِ آن‌ها به اوایل دهه‌ی چهل و آغاز آشنایی این دو مربوط می‌شود. بنابر پیش‌گفتار ناشر، گویا این‌ها تمام نامه‌های شاملو نیست و نامه‌های منتشرنشده‌ی دیگری نیز از وی هنوز موجود است. از خلال این نامه‌ها، شیدایی و شوریدگی شاملو پس از رویارویی‌اش با آیدا به‌روشنی دریافته می‌شود؛ رویارویی‌ای که پس از دو رنج عشقی و دو ناکامی در ازدواج روی می‌دهد. عمده‌ی این نوشته‌ها در بیان همین شیدایی است و اطلاعات زندگی‌نامه‌ای اندکی از آن‌ها به‌دست می‌آید. در این نوشته‌ها به نابسامانی وضع زندگی و سلامت شاملو و آیدا و نیز برخورد او با کسانی چون «غلام‌حسین ساعدی» و چندین سفر او به جاهای مختلف ازسر ناچاری، اشاره‌هایی گذرا شده است. در پایان کتاب نیز تصویر ١٧ نامه با دست‌خط خود شاعر آورده شده است. این نامه‌ها جدای از محتوای خاص خود، جنبه‌هایی از تاریخ زندگی شخصی شاملو را شامل می‌شود که تا برای اولین بار منتشر می‌شوند. در واقع فارغ از محتوای خاص این نامه‌ها می‌توان آنها را بخشی از تاریخ زندگی شاعر به‌حساب آورد که تا به امروز منتشر نشده بود.

در یکی از این نامه‌ها این‌چنین می‌خوانیم:

«آیدای خوشگلم!

آن‌قدر خوشگل که خودم را از تماشای هر چیز زیبایی بی نیاز می‌بینم...

شبی عالی را گذرانده‌ام. عصرش تو را دیده‌ام که بسیار شاد و سرحال بودی. با من مهربان‌تر از همیشه. شبش را با هم «همکاری» کرده‌ایم. درست مثل زن و شوهری که در کارهای خودشان به‌هم کمک می‌کنند... توی استودیو را می‌گویم، که تو برای من ترجمه کردی و من نوشتم... .

شب بسیار عالی و قشنگی را گذرانده‌ام... و حالا، نزدیک صبح، ناگهان دلم هوای تو را کرده. راستش را بخواهی، ناگهان فکر کردم تو کنار منی. چه قدر تو را دوست می دارم، خدای من.

چه‌قدر! چه‌قدر!

یک حالت لزج و گریزان، یک احساس مستی، یک جور مستی شهوی در همه ی رگ و پی من دوید. تصور این که تو کنار منی، حالی نظیر یک جور کامکاری جسمی، یک کشش دور و دراز در اعصاب، نمی دانم چه بگویم، یک احساس جسمی لذت‌بخش را در من برانگیخت. آه، اگر واقعا کنار من بودی! ...

مشامم از عطر آغوش تو پر است، همان عطری که تو ناقلا هیچ‌وقت نمی گذاری به مراد دلم از آن سیراب شوم. دست‌هایم بوی اطلسی‌های تو را به خود گرفته است و همه‌ی پست و بلند اندامت را با پست و بلند اندام خودم حس می کنم... حس می‌کنم که مثل گربه‌ی کوچولوی شیطانی در آغوش من چپیده‌ای و من با همه‌ی تنم تو را در برگرفته‌ام... احساس دست نوازشگرت (که این جور موقع‌ها با من دشمنی دارد) دلم را از غمی که نزدیک دو سال است تلخیش را چکه‌چکه می‌چشم پر کرد.

آخر چرا تو نباید الان پیش من باشی!؟

تو همزاد من هستی. من سایه‌یی هستم که بر اثر وجود تو بر زمین افتاده‌ام، زیر پاهایت و اگر تو نباشی، من نیستم.

تو را دوست، دوست، دوست می‌دارم.

....

احمد

تهران- 27 مهرماه...»

مثل خون در رگ‌های من را می‌توان عاشقانه‌ای کامل در نظر آورد.

آیدا شاملو

آیدا شاملو

نشر چشمه پیش‌ازاین نیز مجموعه‌ای از نامه‌های شاملو را منتشر کرده بود. ع.پاشایی نامه‌هایی را که شاملو طی سه دهه دوستی برایش نوشته بود، با عنوان «تهران. خیابان آشیخ هادی» با همکاری همین نشر به چاپ رسانده بود. این نامه‌ها بیشتر در مورد زندگی شاعر و دغدغه‌های روزمره‌اش هستند و کمتر وجه ادبی دارند. تعداد زیادی از نامه‌های مجموعه‌ی تهران. خیابان آشیخ هادی، در سفرهای شاملو تحریر شده‌اند و گویی سفرنامه‌های شاعر هستند.

  نشر چشمه این کتاب را در  172 صفحه و به قیمت 28 هزار تومان روانه‌ی بازار کتاب کرده است. برای تهیه‌ی این کتاب می‌توانید به نشر چشمه واقع در خیابان کریمخان زند، نبش میرزای شیرازی، پلاک 107 مراجعه کنید.

منبع: بنیتا

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان