برترین ها: استنلی کوبریک، از کارگردانان بزرگ آمریکاست که در طول چند دهه فعالیت هنری خود، آثار زیادی خلق نکرد، اما ساختههای او در صف آثار فراموشنشدنی سینماست.
استنلی کوبریک در تاریخ 26 ژوییهی 1928 در خانوادهی یک پزشک یهودی در نیویورک زاده شد. پدر و مادرش اتریشیتبار بودند. کوبریک از همان نوجوانی به عکاسی و فیلمسازی دلبستگی داشت. در دورهی دبیرستان، عکاس روزنامهی دیواری مدرسه بود و پس از پایان تحصیل به عنوان عکاس برای مجلهی نیویورکی «لوک» کار میکرد. او در سال 1953 نخستین فیلم بلند سینمایی خود «هراس و هوس» را ساخت.
«بوسه قاتل»
دومین فیلم بلند کوبریک «بوسهی قاتل» نام داشت که در سال 1955 ساخته شد. این فیلم در جشنوارهی لوکارنو درخشید و جایزهی بهترین کارگردان را نصیب کوبریک ساخت. دیگر توجه محافل هالیوود به او جلب شده بود.
«قتل»
کوبریک یک سال پس از آن فیلم پرهیجان «قتل» را ساخت که داستان آن دربارهی باندهای تبهکار زیرزمینی در آمریکا بود. این فیلم با ستایش منتقدان آمریکایی و جهانی روبرو شد و موفقیت آن، موقعیت مالی و هنری کوبریک را تثبیت کرد.
«راههای افتخار»
موفقیت بزرگ و جهانی کوبریک اما با فیلم جنگی «راههای افتخار» به دست آمد که در سال 1957 ساخته شد و در آن کرک داگلاس ایفای نقش میکرد. داستان فیلم به موضوع سهل انگاری، بزدلی، فساد و نیز خیانت در واحدهای نظامی ارتش، در جریان یک حملهی نظامی مربوط میشود. کوبریک در زمان ساختن این فیلم تنها سی سال داشت.
«اسپارتاکوس»
کوبریک در 32 سالگی جسورانه دست به ساختن فیلم تاریخی و عظیم «اسپارتاکوس» زد. کرگ داگلاس هنرپیشهی نامدار هالیوود که یکبار با وی همکاری داشت، کوبریک را برای کارگردانی این فیلم پیشنهاد کرده بود. این فیلم نیز با موفقیت بزرگی روبرو شد، ولی کوبریک از آن خشنود نبود.
«لولیتا»
کوبریک بارها از تاثیرگذاری ناچیز بر فیلمنامه و تولید و دخالت تهیهکنندگان و هنرپیشگان در کارش گله و انتقاد کرده بود. او حاضر نبود زیر کنترل کسی کار کند و تصمیم گرفت از آن پس دیگر هرگز فیلمی نسازد که اختیار کامل آن را در دست نداشته باشد. صحنهای از فیلم لولیتا که کوبریک آن را در سال 1962 بر اساس داستانی به همین نام، اثر ولادیمیر ناباکوف ساخت.
«دکتر استرنجلاو»
کوبریک در سالهای بعد دست به ساختن فیلمهایی زد که همگی جزو کلاسیکهای سینما به شمارمیآیند. «دکتر استرنجلاو» یا چگونه آموختم بمب را دوست داشته باشم، روایتگر ژنرالی آمریکایی است با جنون ضدکمونیستی که دائم در تلاش است با پیشدستی در آغاز جنگ، شوروی را با بمباران اتمی نابود سازد. این فیلم انتقادی دربارهی جنگ سرد، از طنز تلخ و گزندهای برخوردار است.
«راز کیهان»
کوبریک در سال 1968 فیلم علمی ـ تخیلی «راز کیهان» (اودیسهی فضایی در سال 2001) را ساخت که بسیاری از منتقدان آن را یک شاهکار سینمایی میدانند. این فیلم روایتگر سفری است از آغاز پیدایش انسان، تا تسخیر کیهان به دست او. «راز کیهان» جایزهی اسکار جلوههای ویژه را از آن خود ساخت و به ژانر علمی ـ تخیلی در جهان سینما تکانی تازه بخشید.
«پرتقال کوکی»
کوبریک در سال 1971 فیلم تخیلی و طنزآمیز «پرتقال کوکی» را ساخت. این فیلم روایتگر زندگی جوان تبهکار و خشونت طلبی است که در زندان تحت رواندرمانی قرار میگیرد تا سرانجام به موجودی مسلوب الاراده تبدیل گردد. قدرت همهجانبهی دانش و کنترل دولت بر همهی ارکان زندگی آدمیان، بیانگر نقد سیاسی و اجتماعی کوبریک است.
«بری لیندون»
کوبریک پس از آن یک فیلم تاریخی دیگر به نام «بری لیندون»ساخت که کار تدارک آن سه سال به درازا کشیده بود. این فیلم نیز مانند «پرتقال کوکی» موفق و پرفروش بود. ولی این موفقیتها ذرهای از سختگیری کوبریک در کار نمیکاست. بلکه بر عکس، وی با گذشت زمان وسواسیتر و کمالگراتر میشد. هالیوود نیز که کوبریک از آن روی گردانده بود، او را ستایش میکرد.
«درخشش»
فیلم ترسناک «درخشش» (1980) برپایهی رمانی از استفن کینگ و با بازی درخشان جک نیکلسون (راست در تصویر) ساخته شد. این فیلم ماجرای نویسندهای در یک اقامتگاه کوهستانی است که بر اثر حوادثی عجیب دچار جنون و تبدیل به یک جانی میشود.
فیلمسازی ژرفبین
نگاه تیز کوبریک به انسان و ژرف بینی او نسبت به آسیبهای اجتماعی، در میان فیلمسازان جهان جایگاه ویژهای به او میبخشد. کوبریک در جشنوارههای سینمایی جوایز گوناگونی برد. وی بارها نیز نامزد دریافت جایزهی اسکار برای بهترین کارگردان یا فیلمنامهنویس اقتباسی شد، ولی تنها یک بار فیلم «راز کیهان» او توانست اسکار جلوههای ویژه را به چنگ آورد.
«غلاف تمام فلزی»
فیلم جنگی «غلاف تمام فلزی» (1989) دربارهی آموزش نظامی سربازان برای گسیل آنان به جبهههای جنگ ویتنام است. این فیلم نقدی کوبنده از دامنزدن به روحیهی خشونت طلبی و کشتن وجدان انسانی در سربازخانهها بود.
«چشمان کاملا بسته»
فیلم «چشمان کاملا بسته» (1999)،آخرین ساخته استنلی کوبریک، بحثانگیز و جنجالی بود. کوبریک مدتی کوتاه پس از ساختن این فیلم و پیش از نمایش عمومی آن، بر اثر سکتهی قلبی در لندن درگذشت.
کمالگرای شیفته
استنلی کوبریک یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینماست. وی پیش از ساختن فیلمهای خود، سالها کار تدارکاتی انجام میداد. با نیت ساختن فیلمی دربارهی ناپلئون، دهها تاریخدان و پژوهشگر را به خدمت گرفت و بانک اطلاعاتی عظیمی درباره ناپلئون فراهم آمد. 40 هزار برگ کاغذ، رویدادهای زندگی ناپلئون ثبت شد: از آمار و ارقام مصافهای جنگی وی گرفته تا عادات غذاخوریاش. ولی کوبریک این فیلم را هرگز نساخت!