ماهان شبکه ایرانیان

جای خالی پاتوق‌های اخلاقی

در کلان‌شهر تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران در سال‌های گذشته «پاتوق‌های اخلاقی» در اقصی نقاط شهر در طول سال به‌خصوص ماه مبارک رمضان برپا بود که افراد حق انتخاب داشتند که کدام مجلس یا محفل را برگزینند.

جای خالی پاتوق‌های اخلاقی
 

ماه مبارک رمضان ماه نیایش، خودسازی و تزکیه نفس است. در این ماه دل‌های شیفتگان و مشتاقان آمادگی بیشتری برای پذیرش مواعظ اخلاقی دارد. اگر چه امر خودسازی و تزکیه نفس اختصاص به ماه مبارک ندارد و در طول سال و همه عمر باید برای کسب فضایل اخلاقی ممارست و تلاش کرد.
آنچه در تحقق این امر نقش بسزایی دارد همانا وجود روحانیون و مربیان اخلاقی که خود به «زیور اخلاق عملی» و «محاسن و مکارم اخلاق» آراسته شده باشند و تاثیر کلام و رفتار آنان بر هر مخاطب و شنونده روشن و ملموس باشد.


در کلان‌شهر تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران در سال‌های گذشته «پاتوق‌های اخلاقی» در اقصی نقاط شهر در طول سال به‌خصوص ماه مبارک رمضان برپا بود که افراد حق انتخاب داشتند که کدام مجلس یا محفل را برگزینند. منابر و مواعظ اخلاقی بزرگانی چون حضرات آیات مجتبی تهرانی، حق‌شناس، خوشوقت، مجتهدی‌تهرانی، مهدوی‌کنی و مردان خدا و صاحب‌نفسانی چون مرحوم دولابی و... در تهران پایگاهی برای اجتماع جوانان و مشتاقان اخلاق بود. به یاد دارم که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی حتی بزرگانی چون آیت‌الله‌مشکینی از قم برای ماه مبارک رمضان به تهران و کانون توحید می‌آمدند و هنوز تفسیر سوره لقمان را که از این مرد اخلاق و مفسر قرآن آموخته‌ام جایگزینی برای آن نیافته‌ام یا سلسله دروس اخلاق اسلامی که توسط آیت‌الله‌حائری‌شیرازی برای دانشجویان در دانشگاه‌ها ارائه می‌شد که با اقبال گسترده روبه‌رو بود.

در طول این سال‌ها با درگذشت این عالمان و نیز سالخوردگی برخی دیگر از بزرگان چون آیت‌الله‌ضیاء‌آبادی و... در این سال‌های اخیر جای این بزرگان پر نشده است و باید همچنان در حسرت پاتوق‌های اخلاقی بود! اینکه چرا در شهرها و کلان‌شهرها از جمله تهران الان خبری از «پاتوق‌های اخلاقی» گذشته نیست؛ دلایل متعددی دارد:


1- روحانیون خیلی گرفتار کارهای اجرایی و رسمی شده‌اند و از کارکرد اصلی خود فاصله زیادی گرفته‌اند.
2- ضعف در کادرسازی و تربیت نیروی جایگزین توسط روحانیون شاخص که به گونه‌ای شاگردان آن‌ها بتوانند ادامه‌دهنده راه استادان سلف خود باشند.
3- فاصله میان گفتار و کردار یا حرف و عمل توسط کسانی که منابر، تریبون‌ها و‌... را در اختیار دارند باید نیک بدانیم اخلاق عرصه کردار، رفتار و عمل است با صرف بیانات اخلاقی که بدون عمل باشد نه تنها امر اخلاقی تحقق نمی‌یابد بلکه به ضد خود مبدل می‌‌شود.
4- نهادهایی که باید در جامعه‌پذیری سیاسی و اخلاقی ایفای نقش کنند و در ارتقاء تربیت اخلاقی و سیاسی جامعه همت گمارند به وظایف خود اهتمام نمی‌ورزند؛ خانواده، مساجد، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، مدارس و مراکز آموزشی، احزاب، نهادهای تعلیم و تربیت، گروه‌های همتا، تشکل‌ها و... همه این‌ها در شکل‌گیری جامعه اخلاقی و ارتقاء فضای معنوی در جامعه تاثیر دارند.
آنچه امروز شاهد آن هستیم احاله این ماموریت از سوی هر نهاد به نهاد دیگر است بدون آنکه سهم خود را در شکل‌دهی جامعه اخلاقی مشخص کنند.
5- در میان این نهادها «نقش روحانیون، نخبگان، مساجد، دانشگاه‌ها» از همه مهم‌تر است.
چند مسجد و دانشگاه و چند روحانی و استاد دانشگاه که واجد صلاحیت‌های لازم برای امر حوزه اخلاق باشند هم‌اکنون فعال هستند؟
6- ایراد دیگر این‌که برخی گمان می‌کنند امر اخلاقی را همان که از رسانه‌ها اخذ می‌کنند کافی است؟ در‌حالی‌که رسانه‌ها به‌شدت جامعه امروزی را از «اجتماع و جمع» به «انزوا و فرد» فرو کاهیده‌اند. رسانه باید کار خود را بکند اما اگر به‌دنبال امر اخلاقی و شکل‌گیری پاتوق‌های اخلاقی هستیم باید استاد و مدرس دید، در اجتماعات حاضر شد، جمع‌های کوچک را به اجتماعات بزرگ تبدیل کرد.
7- اعتماد و ارتباط میان مردم و جوانان باید با گروه‌های مرجع و تاثیرگذار بالا رود و افزایش یابد. هم‌اکنون حلقه‌ای از بی‌اعتمادی میان مردم و نخبگان شکل گرفته است که عمدتاً به زبان رسمی و آمرانه برخی روحانیون و نخبگان و عدم تعامل و ارتباط دوستانه و مودت‌آمیز با جوانان و نسل جوان برمی‌گردد. به یاد دارم که در دوران رژیم پهلوی و مبارزه روحانی شجاع و مردمی مسجد محلمان به ما می‌گفت: «اگر ساواک شما را دستگیر کرد بگویید ما در جریان نیستیم روحانی و امام جماعت مسجدمان این حرفه‌ها را به ما آموخته است!» حجت‌الاسلام‌مرادی‌نجف‌آبادی، امام جماعت مسجد چهارده معصوم (ع) در شهر ری بر این باور بود که روحانیون ملجا و پناه مردم و جوانان هستند و باید سینه خود را سپر بلای مردم کنند.
8- نهادهای مذهبی، دینی، فرهنگی و تبلیغی فراوانی که در کشور وجود دارد غالباً موازی و ناکارآمد هستند. مرجع و نهادی هم ارزیابی مشخصی از کارآمدی، کارآیی و تاثیرگذاری آن‌ها ندارد. نهادهایی که بود یا نبود آن‌ها اصلاً برای مردم فرقی ندارد! بهترین مکان‌ها و امکانات و گسترده‌ترین و فراگیرترین منابع و ظرفیت‌ها در سراسر کشور در اختیار همین نهادهاست اما در همه‌جا غایب و کم‌خاصیت و البته در شکل‌دهی به پاتوق‌های اخلاقی در فهرست کم‌خاصیت‌ترین هستند!
9- سیاست‌زدگی و گرفتاری باندی و جناحی شدن برخی نهادها و اشخاص که تیر خلاص به کار ویژه اخلاق زده است وقتی یکی از روحانیون هدف بعثت پیامبر؟ص؟ را «قدرت و حکومت» می‌داند نه «اخلاق و تکمیل معارف اخلاقی» و این سخنان نادرست از تریبون‌های مختلف بازنشر و پخش می‌‌شود دیگر تکلیف بقیه کارها روشن است!


مردم روحانیون، مساجد و علمای اخلاق را همواره ملجا و پناه خود دانسته‌اند. مدافع حقوق مردم و منادی حق و عدالت آنان را می‌پندارند. ساده‌زیستی، دوری از اشرافیگری، پرهیز از سیاست‌زدگی و قدرت‌طلبی امروزه باید به‌مثابه واجب کفایی بر همه عالمان و روحانیون و مربیان اخلاقی فرض باشد. اگر می‌خواهیم پاتوق‌های اخلاقی در سراسر کشور دوباره برپا شود.

:صبح نو

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان