ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

اسیدپاشی

شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
شراره در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم ایستاد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر‌و‌صدا کردم که ناگهان او روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد.
هنوز گیج ضربات چکش بودم که یک دفعه شادی مایع داخل ظرفی را روی من ریخت. ناگهان سر و صورتم آتش گرفت وتمام صورتم می‌سوخت. فریاد زدم و کمک خواستم، با صدای من همسایه‌ها به خانه‌مان آمدند و به اورژانس زنگ زدند.
من عاشق همسرم بودم و وقتی او طلاق گرفت، خیلی حالم بد شد، به همین خاطر وقتی اصرار کردم برگردد و برنگشت، تصمیم گرفتم او را بسوزانم.
پیشخوان