شکایت

در شکایت این سازمان آمده است گوگل عملا از کارمندانش جاسوسی و سپس کارمندانی که در فعالیت‌های کنشگری دست داشته‌اند را بازجویی و آن‌ها را اخراج کرده است.

او 10 سال قبل ازدواج کرده و دختری پنج ساله به نام «پرستو» دارد و نه تنها خودش را با نام مستعار معرفی کرده بود بلکه پیامک‌هایی را هم که به پدرش می‌فرستادم، خودش از یک خط دیگر پاسخ می‌داد تا پول‌های رهن منزل و لوازمی را که فروخته بودم بالا بکشد.

بعد از دقایقی سهیلا از خانه خارج شد و او را تعقیب کردیم. وقتی خواهرم وارد خانه پسر جوان شد زنگ خانه را زدم و با او درگیر شدم. قصدم کور کردن رضا نبود، فقط می‌خواستم به او درس عبرت بدهم.

آن‌ها پس از تهدید و ارعاب، مرا به بیرون از باشگاه کشاندند. این چهارنفر که هیکل بدنسازی داشتند، با ضرب‌وشتم مرا سوار بر خودرو کردند. در ادامه با گرفتن رمز کارت بانکی‌ام مبلغ 5 میلیون تومان سرقت کردند.

دیگر کارد به استخوانم رسیده است و نمی‌دانم برای حل مشکلم چه کاری انجام دهم با این که فرزندم را بار‌ها در کمپ‌های ترک اعتیاد بستری کردم، اما او با مرخص شدن از کمپ دوباره به مصرف مواد مخدر روی آورده است.

مسافت زیادی نرفته بودیم که راننده در خیابانی خلوت توقف کرد. مردان ناشناس با تهدید چاقو مرا وادار کردند چند سفته و برگه را امضا کنم و حتی اثر انگشتم را نیز گرفتند.

بررسی‌ها نشان داد پسر دانشجوی سال آخر پزشکی است و دختر جوان به نام لیدا نیز در یک رشته فرعی پزشکی فوق‌لیسانس می‌خواند و هر‌دو در یک دانشگاه تحصیل می‌کنند. به‌این‌ترتیب مأموران متوجه شدند اسیدپاشی روی این دو به یک طریق صورت گرفته و آن‌ها واقعیت را نمی‌گویند.