ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

حضرت-رقیه

روز پنجم ماه صفر مصادف است با روز شهادت حضرت رقیه (س) در خرابه شهر شام. کودکی که هنوز انگار صدای درخواست پدر از سوی وی، در کوچه پس‌کوچه‌های تاریک تاریخ بشری به گوش می‌رسد.
درباره سنّ شریف حضرت رقیه (علیهاالسلام) در میان تاریخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. اگر اصل تولد ایشان را بپذیریم، مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه
فرهنگ زیارت - فروردین ماه سال 1390 شماره 9مقدمهپس از انتقال اهل بیت (علیهم السلام) به شام، ایشان را در جایگاهی بس خراب جای دادند که موجب اذیت های فراوان به ایشان گردید). عموم محدثان و مورخان این مکان را مکانی توصیف کرده اند که موجب ایجاد تغییر در پوست بدن ایشان گردید). برخی از این سخنان را مرور می کنیم:
در چنین روزگاری بود که صدای زنگ شتران از مقصد مدینه به سوی آینده ای روشن و تابناک به وسعت تاریخ، برخاست و در رهگذر حوادث و رویدادهای این سفر پردرد و رنج، رقیه (علیهاالسلام) به تماشا ایستاده و عروج خود را انتظار می کشید.
هنگامى که زن غساله ، بدن رقیه (س ) را غسل مى داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟حضرت زینب(س) فرمود: چه مى خواهى؟غساله گفت : این دخترک به چه بیمارى مبتلا بوده که بدنش کبود است؟حضرت زینب (س ) در پاسخ فرمود: اى زن ! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه هاى دشمنان است
اسارت دشوار و یتیمی دردی عمیق است. یک سه ساله، چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم تازیانه اسارت و از آن بدتر، درد یتیمی را به جان بخرد، آن هم قلب کوچکِ سه ساله ای که تپیدن را از ضربانِ قلب پدر آموخته و شبی را بی نوازش او به صبح نرسانده است
این برنامه با اجرای تعزیه توسط مجمع تعزیه آل طاها، اجرای گروه سرود آرمان عزیز، دکلمه خوانی، نقالی، شعرخوانی و سخنرانی شیخ مصطفی کرمی و مرثیه سرایی کربلایی محسن عراقی برگزار خواهد شد.
شهات حضرت رقیه (س) در شام و بنای مرقد ایشان در این سرزمین، تبدیل به جلوه‌ای از مظاهر هدایت امام حسین (ع) شد و باعث کم‌رنگ‌تر شدن اثرات تهاجمات و جنایات بیست ساله معاویه گردید
روز پنجم ماه صفر مصادف است با روز شهادت حضرت رقیه (س) در خرابه شهر شام. کودکی که هنوز انگار صدای درخواست پدر از سوی وی، در کوچه پس‌کوچه‌های تاریک تاریخ بشری به گوش می‌رسد.
گویا قصدشان کشتن بچه مدرسه‌ای‌های ایرانی بود. پلیس مجبور بود مدارس بچه‌ها را جابه جا کند. یک هفته مدارس را تعطیل کردند. شرایط معصومه خیلی سخت بود. گریه می‌کرد. اما آرام نمی شد...
پیشخوان