ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

حضرت-محمد-صلی-الله-علیه-واله-وسلم

انس بن مالک مى گوید: روزى پیامبراسلام در شاهراه مدینه مى رفت، یتیمى را دید که کودکان بر وى جمع آمده بودند و او را خوار و خجل کرده، و هریک بر وى تکبر نموده و او را به صورتى آزار مى دهند، آن یکى مى گفت: پدرم از پدر تو بهتر است، دیگرى مى گفت مادرم از مادر تو بالاتر است، سوى مى گفت اقوام و طایفه ما از اقوام و طایفه تو بالاترند و آن یتیم مى گریست و در ...
امام رضا(ع) در سفری که به بصره داشتند در مجلسی در حضور مردم و دانشمندان ادیان و مذاهب بر بالای منبر رفتند پس، از سخنان و پرسش و پاسخ، سِفْر(جزئی از تورات و انجیل) اول از زبور را خواند
بخش دوم که به بررسی سابقه کتابتِ نام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در جهان مادّی می پردازد، شامل الواح، سنگ نبشته ها، نگینِ انگشترها، کاشی ها، قطعات چوبی و فلزی، سکّه ها، جام ها، آبسنگ ها، فرش ها، پارچه ها و صدها اشیاء دیگر؛ که بخش عظیمی از آن، ارزش هنری نیز دارد
در زمینه تاریخ اسلام عده ای تنها به تدوین سیره پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله پرداختند و عده ای حوادث دیگر را هم نقل کردند که مورّخ به معنای عام هستند
عطاء از راویان حدیث و معاصر با رسول با کرامت اسلام است می‌گوید به نزد عایشه همسر رسول خدا آمدم و به او گفتم شگفت آورترین چیزی که از رسول خدا دیدی به من خبر ده، عایشه گریه کرد و گفت: کدام برنامه پیامبرعجیب و شگفت نبود، شبی نزد من آمد و پس از مدت زمانی به من گفت دختر ابوبکر مرا رها کن که می‌خواهم پروردگارم را بندگی کنم به حضرت گفتم دوست دا ...
چند سال بیشتر به ظهور اسلام باقی نمانده بود که مردی از یهودیان شام به نام «ابن هیبان» به مدینه سفر کرد، آنان که او را دیده بودند از فضایل او تعریف‌ها می‌کردند و می‌گفتند: ما هرگاه گرفتار خشک سالی بودیم و نیازمند باران به دامان او چنگ می‌زدیم، و از او می‌خواستیم که برای نزول باران دست به دعا بردارد، معمولاً در اینگونه مواقع ابن هیبان می‌گفت: نه من ...
پیامبر اسلام پس از سه سال از آغاز بعثت، مهر خاموشی را‌ شکست و تماس های خصوصی با افراد، جای خـود را به دعوت عمومی داد
دوران تاریخی نشر و روایت حدیث در مکتب اهل البیت علیه السلام از زمان حیات پیامبر گرامی اسلام علیه السلام آغاز می گردد
اگر از شرح صدر و وسعت روح آن‌ حضرت در میدان تدبیر امورخصوصى و عمومى تا سایر مظاهر برترى روحى و اخلاقى وى تأمل کنیم ‌باید از توصیف کامل جوانب برترى آن‌حضرت در اخلاق، اظهار عجزوناتوانى نماییم.
چند سال بیشتر به ظهور اسلام باقی نمانده بود که مردی از یهودیان شام به نام «ابن هیبان» به مدینه سفر کرد، آنان که او را دیده بودند از فضایل او تعریف‌ها می‌کردند و می‌گفتند: ما هرگاه گرفتار خشک سالی بودیم و نیازمند باران به دامان او چنگ می‌زدیم، و از او می‌خواستیم که برای نزول باران دست به دعا بردارد، معمولاً در اینگونه مواقع ابن هیبان می‌گفت: نه من ...
پیشخوان