ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

حضرت-محمد-صلی-الله-علیه-واله-وسلم

چند سال بیشتر به ظهور اسلام باقی نمانده بود که مردی از یهودیان شام به نام «ابن هیبان» به مدینه سفر کرد، آنان که او را دیده بودند از فضایل او تعریف‌ها می‌کردند و می‌گفتند: ما هرگاه گرفتار خشک سالی بودیم و نیازمند باران به دامان او چنگ می‌زدیم، و از او می‌خواستیم که برای نزول باران دست به دعا بردارد، معمولاً در اینگونه مواقع ابن هیبان می‌گفت: نه من ...
بخش دوم که به بررسی سابقه کتابتِ نام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در جهان مادّی می پردازد، شامل الواح، سنگ نبشته ها، نگینِ انگشترها، کاشی ها، قطعات چوبی و فلزی، سکّه ها، جام ها، آبسنگ ها، فرش ها، پارچه ها و صدها اشیاء دیگر؛ که بخش عظیمی از آن، ارزش هنری نیز دارد
امام رضا(ع) در سفری که به بصره داشتند در مجلسی در حضور مردم و دانشمندان ادیان و مذاهب بر بالای منبر رفتند پس، از سخنان و پرسش و پاسخ، سِفْر(جزئی از تورات و انجیل) اول از زبور را خواند
عطاء از راویان حدیث و معاصر با رسول با کرامت اسلام است می‌گوید به نزد عایشه همسر رسول خدا آمدم و به او گفتم شگفت آورترین چیزی که از رسول خدا دیدی به من خبر ده، عایشه گریه کرد و گفت: کدام برنامه پیامبرعجیب و شگفت نبود، شبی نزد من آمد و پس از مدت زمانی به من گفت دختر ابوبکر مرا رها کن که می‌خواهم پروردگارم را بندگی کنم به حضرت گفتم دوست دا ...
پیامبر اسلام پس از سه سال از آغاز بعثت، مهر خاموشی را‌ شکست و تماس های خصوصی با افراد، جای خـود را به دعوت عمومی داد
در‌ شماره‌ گذشته‌ گـفته شـد کـه پیامبر اسلام پس از سه سال از آغاز بعثت، مهر خاموشی را‌ شکست و تماس های خصوصی با افراد، جای خـود را به دعوت عمومی داد
چند سال بیشتر به ظهور اسلام باقی نمانده بود که مردی از یهودیان شام به نام «ابن هیبان» به مدینه سفر کرد، آنان که او را دیده بودند از فضایل او تعریف‌ها می‌کردند و می‌گفتند: ما هرگاه گرفتار خشک سالی بودیم و نیازمند باران به دامان او چنگ می‌زدیم، و از او می‌خواستیم که برای نزول باران دست به دعا بردارد، معمولاً در اینگونه مواقع ابن هیبان می‌گفت: نه من ...
با ازدواج زن و مرد نخستین و کوچکترین کانون رشد و آرامش بشری یعنی خانواده پدید می آید. این نهال پر صفا و صمیمیت با تولد اولین فرزند شاخ و برگ می گیرد و به بار می نشیند
در‌ شماره‌ گذشته‌ گـفته شـد کـه پیامبر اسلام پس از سه سال از آغاز بعثت، مهر خاموشی را‌ شکست و تماس های خصوصی با افراد، جای خـود را به دعوت عمومی داد
چند سالى بیش به ظهور اسلام باقى نمانده بود که مردى از یهودیان شام به نام «ابن هیبان» به مدینه سفر کرد، آنان که او را دیده بودند از فضایل او تعریفها میکردند و میگفتند: ما هرگاه گرفتار خشک سالى بودیم و نیازمند باران به دامان او چنگ میزدیم، و از او میخواستیم که براى نزول باران دست به دعا بردارد، معمولا در اینگونه مواقع ابن هیبان میگفت: نه ...
پیشخوان