ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

عملیات-کربلای

توانایی‌های خارق‌العاده هوشیاری زیاد و دید بسیار عالی او در عملیات‌های شناسایی مناطق کوهستانی باعث شده بود تا هم‌رزمانش به او و شهید فرشاد شفیع پور لقب، «چشمان عقاب» را بدهند.
در عملیات کربلای 5 به علت اصابت ترکش خمپاره به دستش مجروح شد، اما تا پایان جنگ ماند و به ثبت و ضبط حماسه های دفاع مقدس و رزمندگان پرداخت.
«اصغر معصومی» قرار بود با شهید «موسی انصاری» برای شرکت در عملیات در یک تیم باشد؛ اما در تیم دیگری سازماندهی شده و در عملیات شرکت کرد. زمانی که او در معبر بالای سر همرزم خود رسید، با صحنه‌ای تلخ مواجه شد.
دو اسکله الامیه و البکر قبل از جنگ تحمیلی ظرفیت صدور روزانه یک میلیون بشکه نفت را داشتند و از جمله اسکله‌های صادر کننده نفت عراق محسوب می‌شدند در عملیات کربلای 3 از رده خارج شدند.
بعد هم پدر شهید یک دفتر و خودکار آورد و گذاشت جلوی ما! پرسیدم چه کار کنیم؟ گفت: «اطلاعات و شماره تلفنت رو بنویس. شستم خبردار شد که پای معرفی برای ازدواج وسط است...
شیخ بنا کرد به شلوغ کردن. بقیه همکارانم چون بچه‌های جنگ بودند به پشتیبانی من در آمدند. چند روز بعد دفتر نظارت لشکر مرا خواست و مسئول دفتر شروع کرد به نصیحت کردن من. می‌خواستند حق را به شیخ بدهند.
سفارش کرده بود که کنار حسین خرازی دفنش کنند؛ جایی که می‌گفت: «اینجا دری از درهای بهشته» و این در برایش باز شد. قاسم سلیمانی هم به درون قبر رفت و درون گوش احمد زمزمه کرد.
حاج حسین جاوری از جانبازان قطع نخاع گردن در آسایشگاه جانبازان اصفهان است که رفاقتش با شهید زاهدی به سال 60 برمی گردد. جانبازی که نزدیک 40 سال است تنها می تواند سرش را تکان دهد.
آنجا همه پرستاران از زن و مرد، جوان و خوش برخورد بودند. اینجا همه سبیل کلفت بودند. چند تا خانم هم بودند که صدرحمت به پرستاران آقا. یه جوری قیافه مردانه و صدای کلفت داشتند که اگر...
بی‌شک افراد دیگری هم می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند اما چون بنا داشتیم 10 چهره را انتخاب کنیم، به نام این بزرگواران رسیدیم. چه بسیار فرماندهانی که می‌توانستند به این لیست اضافه شوند.
پیشخوان