خواندنی ها برچسب :

لشکر10-سیدالشهدا(ع)

پر سیدم:« پاهات رو برای چی بستی ؟!!» گفت: «یعنی این که نشسته‌ام. یعنی این که من اینجاهستم، تازنده هستم، اینجا هستم.»
بچه‌ها موقع بخیه زدن خیلی سرو صدا می‌کردند و حاج شعیب هم سرشان داد می‌زد و من هم سعی می‌کردم هر دو طرف را آروم کنم. زخم بچه‌ها را پانسمان کرد و این قضیه گذشت. این خبر به گوش بهداری لشکر رسید که حاج شعیب خودش بچه‌ها را جراحی کرده است.
به هر حال آرپی جی شلیک شد ورزمندگان مثل سیل روی سر بعثی‌ها خراب شدند. این قضیه گذشت تا زمانی که خبر شهادت علی مبتدا را شنیدم. حالم خیلی گرفته شد.
امروز اول بهمن ماه سالروز شهادت «حاج یدالله کلهر» قائم‌مقام لشکر 10سیدالشهدا(ع) در جریان عملیات کربلای5 است.
امروز اول بهمن ماه سالروز شهادت «حاج یدالله کلهر» قائم‌مقام لشکر 10سیدالشهدا(ع) در جریان عملیات کربلای5 است.
آتش تیربارهای دشمن نمی‌گذاشت کسی راست راست راه برود. من را روی زمین گذاشتند. کنار «دژ» افتاده بودم که کسی فریاد زد آمبولانس آمده است تا مجروحین را سوار آمبولانس کنید.
دراین عملیات رسته‌های پیاده، زرهی وتوپخانه ایران حضور داشتند و عراق نیز رسته‌های پیاده، زرهی، کماندویی و گارد را نیز به همراه داشت.
هر از چندگاهی دستم را بالا می‌بردم تا بدانند زنده‌ام ولی باعث می‌شد دوباره تیربارهای بعثی‌ها فعال شوند. ازساعت 8/30 صبح تا 11/30 بین خودمان و دشمن افتاده بودم.
«وظیفه بچه‌های تخریب است که از موانع عبور کنند و اطلاعات موانع دشمن را گزارش کنند، در حالی که من می‌دانم کسی یک چنین جسارتی ندارد که از این همه موانع بگذرد!»
شهید حاج سید محمدزینال حسینی، فرمانده تخریب لشکر 10 سیدالشهدا (ع) همه مسئول تیم‌ها را در زیر پل «هفتی هشتی» جمع و آخرین مطالب را یادآوری کرد و روی نقشه هوایی که زمین پهن بود نقطه‌ای را درون شهر «ابوالخصیب» عراق نشان داد.