ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

محمدعلی-ابطحی

محمدعلی ابطحی: همیشه دنبال دو جا بودم به همه هم گفتم یکی رئیس تلویزیون یکی هم وزارت ارشاد هیچ کدومشون تحویل نگرفتم یعنی هر دفعه هم که میخواستن عوض کنن حتی به دفتر رهبری هم خیلی با پررویی تمام تا همین اواخر تا آخرین آدمی که عوض کردن پیغام دادم که من بهترین تجربه اش را دارم جامعه رو فکر میکنم که میشه شناخت چون رسانه ببین در رسانه یک بنگاه خیریه نیس ...
محمدرضا یزدانپرست: صدای خوانندگان زن را گوش می‌کنید یا به لحاظ فقهی، حرام می‌دانید؟ بین گوگوش و مهستی و هایده، کدام را می‌پسندید؟ ابطحی: این‌ها که دیگر قدیمی شده. مگر شما گوش نمی‌کنید؟ حرام را باید فقیه تشخیص دهد. من فقیه نیستم. در این بخش از گفتگو، ابطحی از تلاشش در دوره رئیس‌دفتریِ سیدمحمد خاتمی، برای آوردن سیاوش قمیشی به ایران گفته است.
چرا عمده رجال سیاسی ایرانی به این مسئله هیچ اشاره‌ای ندارند که "حزب" در وهله اول باید محفلی برای کارآمدی بیشتر نظام حکومتی کشور و رفع حوائج مردم باشد.
محمدعلی ابطحی نوشت: مرگ با خواسته های سیاسی و خودخواسته مرحوم کیانوش سنجری، خودکشی های فراوان. خشونت های خانوادگی در خانواده هایی که گمان نمی رفت. قتل دکتر متخصص در یاسوج، لایه های مختلف ناترازی اجتماعی را نشان می دهد.
در روزهایی که برخی به دنبال خاتمی سازی از پزشکیان بوده و برخی دیگر تمایل دارند از او بنی‌صدری دیگر ساخته و کشور را دچار انسداد سیاسی کنند، رئیس‌جمهور باید هوشمندانه و با ظرافت عمل کند.
محمدعلی ابطحی: شما در طول این مدت برای نجات ایران تلاش ایثارگرانه کردید. خطری که از بیخ گوش مردم رد شد، از خطری که ازبیخ گوش ترامپ گذشت، خیلی مهمتر بود. باید ار هم‌اکنون مراقبت کنید که کمیته‌ها نیروهای جدید به شکلی که از پزشکیان عزیز توقع می‌رود معرفی کنند.
اصلاح‌طلبان اعتقاد دارند که یکی از دلایل اقبال به پزشکیان پرهیز از رادیکالیسم اصلاحات و تولید تنش با ارکان نظام می‌باشد.
اصلاح‌طلبان سال 1403 را دریچه کنشگری هوشمند برای فراهم ساختن شرایط ورود به کارزار انتخابات ریاست جمهوری در سال 1404 تعریف کرده‌اند.
اصلا نمیفهمیدم چی شد . قیافه ها تروتمیز . موتور خیلی نو و شیک. موبایل از دست موتوری لیز خورد و توی دستم ماند. پیاده نشد. گاز داد با صورت خوردم روی زمین.
اصلا نمیفهمیدم چی شد . قیافه ها تروتمیز . موتور خیلی نو و شیک. موبایل از دست موتوری لیز خورد و توی دستم ماند. پیاده نشد. گاز داد با صورت خوردم روی زمین.
پیشخوان