ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مرد-جوان

آنجا بود که با چاقو چند ضربه به او زدم. مقتول قصد فرار داشت که دوستم هم با چاقو چند ضربه زد. وقتی مقتول روی زمین افتاد، با سیاوش فرار کردیم.
من در حال عبور از پیاده رو بودم که مرد جوان را دیدم. او قصد عبور از عرض خیابان را داشت. خودرویی در چند متری او پارک بود، اما به محض اینکه شهاب پایش را در خیابان گذاشت، راننده خودرو را روشن کرد و با سرعت تمام به او زد و از آنجا متواری شد.
اما «سجاد» او را رها نکرد ابتدا با کلم و پرتقال او را هدف گرفت و در نهایت با غرور خاصی چاقویش را بالا برد و مرد 42 ساله را درون میوه فروشی مورد اصابت ضربات وحشتناک سلاح سرد قرار داد.
شب حادثه او را به خانه دعوت کردم و بعد هم دعوایمان شد. در این درگیری او را خفه کردم و جسدش را لای پتو پیچیده و به اطراف پاکدشت بردم. چند روزی خودرواش در اختیار من بود که مادرم شک کرد.
آن موقع از روز من تنها بودم و او با تهدید اسلحه مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و پول و طلا‌ها و وسایل با ارزش داخل خانه را به سرقت برد، اما گوشی تلفن همراهم را سرقت نکرد.
در آنجا حصاری دیدم که برای خانه‌ام مناسب بود و گفتم حصار‌ها را بار ماشین کنیم که یکباره چهار مرد چماق‌به‌دست آمدند و ما را کتک زدند و بعد هم پا‌های ما را با زنجیر به تراکتور بستند و ما را روی زمین کشیدند.
ابتکار یک مرد جوان برای در امان ماندن از کرونا حین قدم زدن در خیابان به سوژه رسانه‌ها تبدیل شد.
ما تنها بودیم روی تخت خوابیده بود که کابل برق را به او وصل کردم و او را کشتم بعد از کشتن المیرا می‌خواستم خودکشی کنم، اما ترسیدم و پشیمان شدم. خانه را هم آتش زدم تا سرنخ‌ها را از بین ببرم. بعد خودم به پارکینگ رفتم تا کسی به من شک نکند.
پیشخوان