ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

کاشمر

زلزله در شهر کاشمر موجب ریزش نمای برخی ساختمان‌ها و ترک‌خوردگی دیوار منازل شده است.
مأموران کلانتری 11 جانبازان با بررسی سرقت انجام شده متوجه ارسال بار دارویی از یکی از شهرستان‌های دیگر کشور به مقصد کاشمر شدند که با توجه به مشکوک بودن دارو‌های ارسال شده، مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر با بررسی موضوع دریافتند که دارو‌های مورد نظر جزو دارو‌های غیرمجاز بوده و خرید و فروش آن‌ها ممنوع است.
پدر من اگر توانسته باشد دویست داعشی را بکشد من باید دو برابر او کار کنم. مثلا اگر در حوزه‌ای دویست درصد عمیق بوده، ‌ من باید چهارصد درصد عمیق باشم. این مفهوم در حرف‌های آن روز من بود.
اصلا احساس نمی‌کردم برای پدرم اتفاقی افتاده باشد آن ها هم هیچ چیزی به من نگفتند و هیچ کلمه‌ای رد و بدل نشد. تنها چیزی که بود این بود که پدرت کمی مجروح شده. من هم با همین خبر گریه کردم.
قبلش بحث مبارزه با پژاک پیش می‌آید. وقتی که در شمالغرب کشور تحرکاتی اتفاق می‌افتد و بحث‌های امنیت ملی مطرح می‌شود، آنجا هم پدرم خیلی می‌رفت و من هم خیلی دنبال ارتباط با کسانی هستم همرزم پدرم بودند.
پدرم هم به نیشابور می رود و آزمون می دهد. از بین همه آنها فقط پدر من قبول می شود. سال 1373 مسیر زندگی پدرم عوض می‌شود و به سپاه نیشابور می رود و بعد از آموزش، در همانجا مشغول می شود.
همه عموهایم پایبند نظام جمهوری اسلامی و در مسیر اسلام و ولایتند. حتی یکی از عموها با پدرم در سوریه همزمان با هم بودند و علیه تکفیری‌ها می جنگیدند. این، شاخصه مهمی بود که در خانواده و تحت چه تربیتی بود
من وقتی حرف عباس را شنیدم خیلی ناراحت شدم. دایی خودم هم دعوا می‌کرد و می‌گفت: «فلانی را از مشهد آوردند که شهید است؛ شهید کجاست؟ رفته خودش را به کشتن داده او شهید است؟ شهید نیست.»
من وقتی حرف عباس را شنیدم خیلی ناراحت شدم. دایی خودم هم دعوا می‌کرد و می‌گفت: «فلانی را از مشهد آوردند که شهید است؛ شهید کجاست؟ رفته خودش را به کشتن داده او شهید است؟ شهید نیست.»
من وقتی حرف عباس را شنیدم خیلی ناراحت شدم. دایی خودم هم دعوا می‌کرد و می‌گفت: «فلانی را از مشهد آوردند که شهید است؛ شهید کجاست؟ رفته خودش را به کشتن داده او شهید است؟ شهید نیست.»
پیشخوان