برادر

ما همان شب به کلانتری رفتیم و برای جلب متهمان مأمور خواستیم، اما رئیس کلانتری گفت: صبح روز بعد بیایید تا به شما مأمور بدهیم، ولی ما که می‌ترسیدیم دوباره آن‌ها فرارکنند خودمان دست به کار شدیم.

پس از آن هم از محل گریختیم و با خودروی پژو 207 یکی از دوستانمان به کاشمر رفتیم و با کمک دوست کاشمری که قبلا در زندان با هم آشنا شده بودیم به تهران و شمال کشور گریختیم که در نهایت نیز چند روز بعد داخل کلبه جنگلی دستگیر شدیم!

سر این موضوع باهم جروبحث کردیم خواهرم فریاد می‌زد من از ترس اینکه همسایه‌ها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است، جلوی دهان خواهرم را گرفتم، اما او یک‌دفعه روی زمین افتاد.

او حتی دستگاه پوز جداگانه با خودش آورده بود. من هم عصبی شدم و با هم درگیر شدیم. در نهایت بنزین را روی خودم و او ریختم. اما او کنار بخاری بود و ناگهان گُر گرفت.

تصویری از یک خواهر و برادر خردسال در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که مرز‌های مهربانی میان اعضای یک خانواده جابجا کرده و تعریف جدیدی برای مهر و محبت ایجاد کرده است.

برادر و فرزند مرحوم حسین محب اهری در مراسم ترحیم این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون

حساب کاربری «العهد الجدید» در توییتی از بازداشت یکی دیگر از شاهزادگان سعودی توسط محمد بن سلمان خبر داد.