خفه-کردن

در ابتدا به بهانه سفر به شمال آن‌ها را سوار خودروام کردم و بین راه به آن‌ها آبمیوه مسموم دادم و پس‌از آن‌که بیهوش شدند آن‌ها را خفه و اجسادشان را در ویلای دوستم در لنگرود دفن کردم.

این جدل تا داخل خانه ادامه پیدا کرد و در نهایت از فرط عصبانیت در حالی که ماده مخدر شیشه مصرف کرده بودم، او را خفه کردم بعد با صحنه‌سازی خواستم طوری وانمود کنم که او خودکشی کرده است.

همسر من بیماری زمینه‌ای داشت و من فکر نمی‌کردم اینکه من شال را دور گردنش بیندازم و بکشم باعث مرگش شود. من فکر می‌کنم بیماری‌اش در مرگ او تأثیر داشته است.

من که شوکه و غیرتی شده بودم به سراغ فریدون رفتم. اما او گفت این ماجرا به من ارتباطی ندارد. به‌همین‌دلیل با فریدون درگیر شدم و او را کشتم و جسدش را به بیابان‌های حاشیه تهران بردم.

زن 33 ساله بعد از ارتکاب این جنایت، ادامه نقشه اش را به اجرا گذاشت. او که تلاش می‌کرد خود را از عذاب روحی آینده رها کند، درون حمام رفت و با تیغ دست چپ خودش را زخمی کرد تا خودکشی کند، اما جرئت نداشت رگ دستش را بزند!

ظواهر امر حکایت از آن داشت که عامل یا عاملان جنایت، جسد مقتول را به محل کشف انتقال داده و از داخل وسیله نقلیه به بیرون انداخته اند. طبق نظر اولیه پزشکی قانونی و با توجه به شواهد ظاهری جسد، حدود 15 ساعت از مرگ وی می‌گذشت.

ظواهر امر حکایت از آن داشت که عامل یا عاملان جنایت، جسد مقتول را به محل کشف انتقال داده و از داخل وسیله نقلیه به بیرون انداخته اند. طبق نظر اولیه پزشکی قانونی و با توجه به شواهد ظاهری جسد، حدود 15 ساعت از مرگ وی می‌گذشت.

سپس من آن زن را سوار خودروی پژو مرد 44 ساله کردم و به منزلش رساندم. وقتی برگشتم با همدستی برادرم او را با ضربات میله آهنی زدیم و بعد هم دو سر یک رشته سیم را دو نفری دور گردنش انداختیم و کشیدیم تا خفه شد.

برای اینکه آرام شوم به حیاط رفتم و سیگار روشن کردم، اما وقتی برگشتم دیدم همسرم نفس نمی‌کشد سعی کردم با فرو کردن جسم نوک تیز به زیر گلویش او را نجات بدهم، اما هیچ فایده‌ای نداشت و مرده بود.

من عاشق الهام بودم، اما همیشه دعوا داشتیم و ناخواسته دست به قتل زدم. بعد با خودم گفتم بچه‌ای که مادر ندارد نباید زنده باشد. بعد از قتل همسر و پسرم به دوبی و مالزی رفتم و سپس به ایران برگشتم.