
مادرش زیرآور جان داده و حالا او مانده و بهانههایی که تمامی ندارد. با گریه مادرش را میخواهد، اما افسوس که مادر برای همیشه رفته. همه چیز از یکشنبه شب گذشته شروع شد. همان شبی که زلزله آمد و خانههای هزاران نفر را ویران کرد. زلزله خواهرم و همسرش را از من گرفت و جز تلی از آوار و کودکی 3 ساله که دائم سراغ مادرش را میگیرد، چیزی برایم باقی نماند.