ناگهان زمین در مرزهای غربی ایران می لرزد و آوارها فرود می آید. آوار فقط آجر و در و دیوار نیست، اول از همه این آوار غم است که بر قلب های ما فرود می آید، چشم باز می کنی و می بینی زیر آوار تصویر زنی مانده ای که کودک بی جان خود را بر دامن گرفته و مویه می کند، ولی تو باید از زیر این آوارها بیرون بیایی و کاری کنی اما داستان درست از همین نقطه شروع می شود