خواندنی ها برچسب :

شهدای-اطلاعات-و-عملیات

عبدی در یکی از مأموریت‌های برون مرزی توسط شخصی به نام «ابونبیل» در محل قراری در خیابان الرشید بغداد،‌ لو رفت و اسیر چنگال بعثیون عراق شد. طبق اسناد به دست آمده عبدالزهرا در یکی از زندان‌های عراق اعدام و به شهادت رسیدند.
همزمان با سالگرد شهادت سردار شهید مدافع حرم حاج حمید تقوی‌فر جمعی از دانش‌آموزان عراقی در محل شهادت این سردار ایرانی حضور یافتند.
کنار سفره منتظر آمدن حاج حمید نشسته بودم و چشمان خود را به در دوخته بودم با دقت به صداهایی که می‌آمد گوش می‌دادم به امید اینکه خبری از آمدن حاج حمید بشود.
در حالی که به مظلومیت و صداقت حاج حمید فکر می‌کردم با چشمان اشکبار به او نگاه کردم حاج حمید پرسید:«حالا چرا گریه می‌کنی؟» گفتم: «برای صداقت و مظلومیت و زحماتی که همیشه بر دوش داشته‌اید.»
در حالی که به مظلومیت و صداقت حاج حمید فکر می‌کردم با چشمان اشکبار به او نگاه کردم حاج حمید پرسید:«حالا چرا گریه می‌کنی؟» گفتم: «برای صداقت و مظلومیت و زحماتی که همیشه بر دوش داشته‌اید.»
وقتی گوشی همراهش زنگ می‌خورد با اولین صدای زنگش بیدار می‌شد. صدای حرف زدنش که گاهی فارسی، گاهی عربی ، گاهی کردی یا بختیاری به گوش می‌رسید.
بیشتر رزمندگان فاقد تجربه یا دوره‌های خاص در زمینه امور اطلاعاتی بودند اما شاخصه‌هایی که درون حاج حمید وجود داشت سبب شد تا یک نیروی اطلاعاتی خبره شود.
مراسم گرامیداشت چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حاج حمید تقوی‌فر در تهران برگزار می‌شود.
زنان منافق زیر چادر اسلحه‌های «کلاش»، «ژ3» و« یوزی» داشتند. مردها هم کلت داشتند. خیلی با ظاهر آرام علیه نظام شعار می­‌دادند. سپاه که آمد آنها را متفرق کند با هم درگیر شدند و در گروه­‌های سه و چهار نفری پراکنده شدند.
هنگام خواب برگه اعزام خودش را آورده بود و انگشت مرا روی برگه اعزام زده بود، صبح که از خواب بیدار شدم دیدم انگشت‌ام آبی است روبه علی کردم گفتم من اجازه اعزام تو را به جبهه قبلا داده‌ام.