خواندنی ها برچسب :

عقد-موقت

من زن صیغه‌ای او بودم. چون خانم همیشه خارج از کشور بود، مدیر شرکت هم به من پیشنهاد ازدواج داد. من سال‌ها تنها زندگی کرده بودم. با او رابطه نامشروع نداشتم عقد موقت کردم و بعد هم مرد به من دل بست، بیشتر روزها را خانه ما بود.
سریال آقازاده که تا اینجای کار به جای ارائه فهم یا درک تازه‌ای از موضوع آقازادگی صرفاً داستان دختری به نام مانلی را توصیف کرده، در سکانسی جنجالی به موضوع ازدواج موقت اشاره‌ای گذرا کرده است
با آن راننده به خانه‌اش رفتم و بعد هم به عقد موقت او درآمدم. وقتی با هم عقد بودیم من باردار و صاحب یک دختر شدم. دخترم تازه به دنیا آمده و به من نیاز دارد، اما پلیس من را بازداشت کرد. ما رابطه نامشروع نداشتیم و با هم ازدواج کرده‌ایم.
«خسرو» به مادرم وعده داده بود تا برای آزادی‌ام تلاش کند به همین خاطر هم مادرم به عقد موقتش درآمده بود. اما نه تنها هیچ تلاشی نکرد بلکه همواره مادرم را آزار می‌داد، به همین خاطر او را به قتل رساندم.
نفهمیدم چگونه به بیمارستان رسیدم، اما آن جا مشخص شد همسرم با زنی که سرنشین خودرواش بوده در مسیر سفر به اصفهان تصادف کرده و قطع نخاع شده است.
او مدعی بود باید به عقد موقت اش در آیم تا امور مربوط به تسهیلات بانکی را انجام دهد ولی من به شدت با این خواسته او مخالفت کردم چرا که فردوس 40سال از من بزرگ تر بود.
زن ۴۷ساله در حالی که بیان می‌کرد هدف من از شکایت، کشاندن خانواده همسرم به دادگاه و پاسگاه نیست و فقط می‌خواهم از آن‌ها تعهد بگیرم که بتوانم به زندگی مشترک با مهران ادامه بدهم، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: سال‌ها قبل در جزیره کیش زندگی می‌کردم که عاشق «ساسان» شدم.
زن 40 ساله ای که قصد داشت از همسر 25 ساله اش به اتهام ضرب و جرح شکایت کند در حالی که ماسک بهداشتی را از چهره اش برمی داشت با بیان این که به خاطر کتک کاری های همسرم اکنون باید بینی ام را جراحی کنم،ماجرای زندگی اش را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد تعریف کرد.