تحقیقات برای پیداکردن نوزادی که یک زن بیمار ادعا میکند او را بهتازگی به دنیا آورده است، در حالی آغاز شده که معلوم نیست این زن دچار توهم شده یا واقعا یک فرزند دختر دارد. یک سال قبل فرزندان زنی میانسال به نام میترا به مأموران خبر دادند مادرشان گم شده است. خانواده این زن به پلیس گفتند او در خانه جروبحث و با حالت قهر منزل را ترک کرد و دیگر خبری از او ندارند.
پسر میترا به مأموران گفت: مادرمان زنی بسیار عصبانی و پرخاشگر بود و با همه درگیر میشد تا اینکه چند سال پیش فهمیدیم او دچار بیماری شدیدی است و اختلال شخصیت دارد. پزشکان گفتند او درمان نمیشود و برای اینکه بتوان کنترلش کرد باید دارو بخورد.
همان زمان پدرم مادرم را طلاق داد. ما بعد از جدایی آنها با مادرمان زندگی میکردیم. ما بزرگ بودیم و میتوانستیم از عهده خودمان برآییم. البته پدرمان خرجی زندگی ما را میداد. روز حادثه مادرم دوباره در خانه درگیری ایجاد و پرخاشگری کرد. ما بهشدت دعوا کردیم بعد مادرم با حالت قهر خانه را ترک کرد.
ما فکر میکردیم مثل همیشه چند ساعت بعد برمیگردد، اما مادرم دیگر برنگشت. هرچه به تلفنش زنگ زدیم، خاموش بود. مادرم به خاطر اختلال شدید شخصیت که دارد و مدام دچار توهم میشود، حتما باید داروهایش را بخورد.
زمانی که تحقیقات در این خصوص آغاز شد، هیچ ردی از میترا به دست نیامد تا اینکه مدتی قبل تلفن همراه این زن که شماره آن در اختیار پلیس قرار داشت روشن شد و مأموران متوجه شدند او در اطراف پاکدشت زندگی میکند.
با حضور مأموران در محل و دریافت حکم ورود به منزل از سوی مقام قضائی میترا شناسایی و بازداشت شد. زمانی که این زن بازداشت شد، گفت: وقتی در خانه دعوا کردیم و قهر کردم، بیرون آمدم و با یک راننده تاکسی آشنا شدم. به او گفتم خسته شدهام و بچههایم اذیتم میکنند.
با آن راننده به خانهاش رفتم و بعد هم به عقد موقت او درآمدم. وقتی با هم عقد بودیم من باردار و صاحب یک دختر شدم. دخترم تازه به دنیا آمده و به من نیاز دارد، اما پلیس من را بازداشت کرد. ما رابطه نامشروع نداشتیم و با هم ازدواج کردهایم.
با توجه به ادعایی که این زن مطرح کرد، مأموران به سراغ راننده تاکسی رفتند تا متوجه شوند بچه کجاست، چون در روز بازداشت میترا مأموران کودکی را در خانه ندیده بودند. مرد راننده به مأموران گفت: ما زندگی خوبی داشتیم و همه چیز خیلی عالی بود تا اینکه همسرم بازداشت شد، اما ما بچهای نداریم.
این در حالی است که زن میانسال بر داشتن نوزاد پافشاری کرده است. او که به خاطر اتهام رابطه نامشروع در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شده بود، گفت: من بچه را به دنیا آوردم و حتی آدرس بیمارستان و روزی را که به آنجا رفتم، به یاد دارم و آن را میتوانم در اختیار مأموران قرار دهم. من دختر نداشتم و این دختر را خدا به من داد، چون خیلی تنها بودم.
با این حال مردی که با این زن رابطه داشته، ادعا میکند آنها فرزندی نداشتند؛ از سویی فرزندان این زن نیز مدعی هستند مادرشان زمانی که داروهایش را مصرف نمیکند، دچار توهم میشود و تصورات عجیبی میکند.
پسر این زن گفت: ما از راننده تاکسی به خاطر رابطهای که با مادرمان داشته شکایت داریم. چون مادر ما بیماری روانی دارد و بسیاری از کارهایش دست خودش نیست و اصلا متوجه نیست چه کار میکند. این مرد از مادر ما سوءاستفاده کرده و ما از او شکایت داریم. او کاری کرده که مادر ما دچار توهم شود و تصور کند فرزندی به دنیا آورده است.
زن میانسال همچنان تأکید میکند یک فرزند دارد و چند روز بیشتر از بهدنیاآمدنش نگذشته بود که بازداشت شده و مردی که با او رابطه داشته حتما میداند این کودک کجاست. به این ترتیب قضات دستور دادند تا ادعای زن میانسال مورد بررسی قرار بگیرد و از بیمارستانی که زن مدعی است بچه را در آن به دنیا آورده استعلام شود.
همچنین قضات زن میانسال را به پزشکی قانونی نیز معرفی کردند تا ادعای فرزندانش درخصوص اختلال روانی او مورد بررسی قرار گیرد.