دو مرد:یکی وقتی از خانه به سمت مسجد حرکت می کند، تا زمان رسیدن به مسجد، هر موجود زنده ای را که می بیند، برای وی دعا می کند. حتی مورچگان، حتی حیوانات، حتی آنها که به ظاهر کافر هستند و همینطور انسانهای دیگر... و پس از رسیدن به مسجد، آنقدر در ذهن خود برای این و آن دعا کرده که تعداد دعاهای او سر به فلک کشیده است...