عملیات-رمضان

بابا در تمام سال‌های خدمتش مشتاقانه به دنبال شهادت بود. وقتی پدرم از بازنشستگی‌اش صحبت می‌کرد غمی در چهره‌اش نمایان می‌شد. دوست داشت این همه دویدن برای یک هدف والا باشد و اینکه آخرش ختم به خیر شود.

آن موقع‌ها یک جایی برنج می دادند که کوپنی نبود. حاج آقا ده کیلو گرفته بود. بعد گفت که آقا رضا هم برود و بگیرد. آقا رضا قبول نکرد و گفت بابا ده کیلو گرفته و بس است. مگر می خواهی انبار کنی!؟

ما مسئولیت در مقابل خدا داریم، ما مسئولیت در مقابل اسلام داریم، ما مسئولیت در مقابل شهدا داریم. بله. ما مسئولیت در مقابل خانواده شهدا داریم.

محمدعلی صمدی پژوهشگر تاریخ معاصر با استناد به مکالمه بیسیم‌ها در حین عملیات کربلای 4 می‌گوید: آغاز به حمله با وجود آگاهی از لو رفتن عملیات دروغ محض است.

محمدعلی صمدی پژوهشگر تاریخ معاصر با استناد به مکالمه بیسیم‌ها در حین عملیات کربلای 4 می‌گوید: آغاز به حمله با وجود آگاهی از لو رفتن عملیات دروغ محض است.

«عملیات رمضان» در حقیقت مرحله چهارم «عملیات الی بیت المقدس» بود، بنا بر محاسبات، باید نقطه پایانی بر جنگ تحمیلی می گذاشت

آن چه خواهید شنید، مقارن با عملیات رمضان به ثبت رسیده است، هنگامی که فرمانده وقت یکی از یگان های پیاده سپاه، به نزد فرماندهان خود رفته و اعلام می کند که کم آورده است

این عملیات که در حقیقت مرحله چهارم «عملیات الی بیت المقدس» بود، بنا بر محاسبات، باید نقطه پایانی بر جنگ تحمیلی می گذاشت

زمستان سال 1362 بود که محسن رضایی به فرماندهانش خبر داد که عملیات بعدی در هور انجام می‌شود. اولش شوکه شدند اما وقتی شناسایی‌های قرارگاه نصرت را دیدند، آرام گرفتند.

یکی از همرزمان او می‌گوید: وقتی او را با لباس خیس دیدیم به او گفتیم اسمش در گروه شهدا و مفقودین رد شده است، او لبخندی زد و گفت من تا خرمشهر را از بعثی‌ها پس نگیرم شهید نخواهم شد...