فاطمه-زهرا

سید جعفر آن موقع سوریه می رفت و می آمد؛ سید عیسی مریض شد و سکته کرد. دو سال در بستر بیماری بود. هر چه دکتر بردم، مداوا نشد.

سید جعفر آن موقع سوریه می رفت و می آمد؛ سید عیسی مریض شد و سکته کرد. دو سال در بستر بیماری بود. هر چه دکتر بردم، مداوا نشد.

می‌گفت مامان! تو می‌دانی من خیلی شکمو هستم، فقط آشپزی می‌کنم و در آشپزخانه هستم. تو خودت می‌دانی من هر جا بروم، به آشپزخانه می‌روم، هیچ جای دیگر نمی‌روم. در حالی که دروغ می‌گفت! اصلا در آشپزخانه نبود.

خدایا، دوست دارم در موقع شهادت، آغوشم باز باشد تا همه بدانند با آغوش باز به سراغ شهادت رفتم و شهادت را در بغل گرفتم، پروردگارا دوست دارم در موقع شهادتم لبخند برلبانم باشد...

خدایا، دوست دارم در موقع شهادت، آغوشم باز باشد تا همه بدانند با آغوش باز به سراغ شهادت رفتم و شهادت را در بغل گرفتم، پروردگارا دوست دارم در موقع شهادتم لبخند برلبانم باشد...

شهید دیگری را آوردند به نام سید ناصر که البته فامیلی‌اش فرق می کرد اما به ما گفتند که پیکر شهیدمان پیدا شده! برنامه‌ریزی هم کردند که مراسم تشییع برگزار بشود، اما...

شهید دیگری را آوردند به نام سید ناصر که البته فامیلی‌اش فرق می کرد اما به ما گفتند که پیکر شهیدمان پیدا شده! برنامه‌ریزی هم کردند که مراسم تشییع برگزار بشود، اما...

شهید دیگری را آوردند به نام سید ناصر که البته فامیلی‌اش فرق می کرد اما به ما گفتند که پیکر شهیدمان پیدا شده! برنامه‌ریزی هم کردند که مراسم تشییع برگزار بشود، اما...

ایسنا/بوشهر «أنوَارُالولایَة» عنوان اثری از آیت الله صفایی‌بوشهری است که در سال 1397 از سوی پژوهشگاه ادب و فرهنگ و تاریخ استان بوشهر منتشر و رونمایی شد.

در دوران دانشجویی هم سرکار می‌رفت. مغازه‌ی تعمیر ساعت، ساعت‌های مردم را درست می‌کرد تا تیک‌تاک زندگی‌شان خوب بچرخد و تیک‌تاک زندگی خودش هم بر وفق مرادش باشد.