ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مناظرات-امام-حسن-مجتبی(ع)

در کتاب شریف «بحارالانوار» از «أبی مخنف»[1]نقل شده که: روزی «عمرو بن عثمان» و «عمرو بن عاص» و «عتبة بن ابی سفیان» و «ولید بن عقبة» و «مغیرة بن شعبة» نزد معاویة بن ابی سفیان آمدند و اظهار داشتند: «دستور بده که حسن بن علی را در حضور تو آورند تا این که ما با او ...
روایت شده: روزی معاویه همراه با اطرافیان رازدارش نشسته بود، و به یکدیگر فخر می فروختند، معاویه خواست آنان را بخنداند، از این رو گفت: بسیار فخر فروختید، اگر حسن بن علی (ع) و عبدالله بن عباس در اینجا بودند از این بالندگی ها کمتر می نمودید، معاویه نزد امام فرستاد - آنگاه گفتار آنان را ذکر می کند - سپس امام در جواب ایشان فرمود:
روزی عمرو بن عاص امام حسن (ع) را در حال طواف دید و گفت: ای حسن گمان کردی که دین تنها به تو و پدرت برپا می ماند؟ دیدی خداوند معاویه را بعد از ضعف، قوی  و بعد از خفا، آشکار نمود
امام بر معاویه داخل شد، هنگامی که آن حضرت را دید برخاست و احترام بسیار به ایشان گذاشت. این امر بر مروان سخت آمد و کلامی در بدی ایشان بیان کرد
حبیب از سرآمدان سپاه معاویه بود. امام حسن(ع) راه و روش او را نافرمانی از خداوند متعال خوانده اند که برای اهداف نابود شونده و اندک دنیا از معاویه پیروی  کرده است؛
امام حسن (ع) چند روزی از دمشق خارج شد. آنگاه به دمشق بازگشت، و نزد معاویه آمد
روایت شده که امام حسن (ع) بر معاویه وارد شد و در مجلس او حضور یافت، در آنجا گروهی از یارانش حاضر بودند، هر یک از آنان افتخارات خود را بر بنی هاشم ذکر کرد و از ارزش آنان کاستند، و مطالبی را ذکر کردند که بر امام حسن (ع) دشوار آمد و ایشان را ناراحت کرد، آنگاه ایشان به سخن پرداخت و فرمود:
پیشخوان