مادر هدیه که دخترش را مخاطب حرفهای پدر عرفان میداند هم در پاسخ میگوید: «پسرت لیاقت دخترم را نداشت. هدیه لای پرقو بزرگ شده و از وقتی ازدواج کرده، جز عذاب خیر دیگری از پسرت ندیده است. داشتن خانهای با پنتهاوس زیبا توقع زیادی نیست. اگر پسرت نمیتوانست خانه مدنظر دخترم را تهیه کند، چرا لقمه بزرگتر از دهانش برداشته است.»