پیرمرد

اول تصمیم گرفتیم او را به خانه‌اش برگردانیم، اما ترسیدیم ما را لو بدهد به همین خاطر او را بی‌هوش کردیم و بعد با سیم شارژر تلفن همراه و کیسه نایلونی او را خفه کردیم و جسد را داخل کانال آب انداختیم.

در حالی که آن‌ها مشغول جمع آوری لوازم منزل بودند، من دست‌ها و پا‌های زوج میان سال را با کشیدن تیغ‌های زیادی بریدم تا بر اثر خون ریزی جان بدهند! و سپس اثر انگشت مرد را روی برگه‌های سفته زدم!

رامین به سمت پیرمرد همسایه شلیک کرد. به نظر آمد شلیک بی‌هدف است، اما آن مرد آنجا بود و تیر خورد. وقتی که تیر خورد، روی زمین افتاد. از دیدن صحنه تیراندازی و مرگ پیرمرد وحشت کردم و حالم بد شد.

جسد مربوط به پیرمرد 72 ساله‌ای به نام رجبعلی ترابی بود که آثار ضربات چوب بر سرش خودنمایی می‌کرد. از سوی دیگر عامل یا عاملان جنایت پیراهن پیرمرد را در سرش پیچیده بودند تا آثار جنایت را پنهان کنند.

آیا پیرمردی که با روپایی زدن‌های طولانی خود در باغ موزه قصر تهران به چهره‌ای بین‌المللی بدل شده در قید حیات است؟

در زمان حکومت عباسیان و عصر وزارت برامکه [1]، جمعیت ایرانیان در شهر بغداد زیاد شده بود. دولت در دست ایرانى ها بود و آن ها با این که در منطقه اى عربى زندگى مى کردند، عادات و رسومشان را تعطیل نکرده بودند. از جمله این که مراسم عید نوروز را برگزار مى کردند.

مسافر هلند که برای سر زدن به خانواده‌اش به ایران آمده بود به اتهام قتل یک پیرمرد بازداشت شد. ساعت 2 بامداد 27 خرداد مرد 73 ساله‌ای که با ضربه‌های چاقو مجروح شده بود پس از انتقال به بیمارستان بوعلی تهران جان باخت و موضوع به مأموران کلانتری 128 تهران نو اعلام شد.