ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

چاقو

ضربه‌ای که به ساسان زدم کشنده نبود. من از ترسم با چاقو خودزنی کرده بودم تا پلیس را گمراه کنم، اما حالا می‌گویم اشتباه کرده‌ام. این پرونده سه متهم دیگر هم داشت که با قرار وثیقه آزاد بودند.
پدر ارومیه‌ای با سلاح کلاشینکف بهنام را به قتل رساند و شیرعلی را زخمی کرد. وقتی صدای شلیک‌های پی‌درپی از کلاشینکف در روستای منصورآباد ارومیه پیچید اهالی روستا وحشت‌زده از خانه بیرون آمدند.
در مدتی که مقتول بیمارستان بود حالش خوب بود، اما بعد زخمش عفونت کرد و به خاطر عفونتی که وارد خونش شد، جانش را از دست داد.
خاله‌ام مرا کشید کنار که به من ضربه نخورد، کیف و وسایلم زمین ریخت. دو نفر به سمت خاله‌ام رفتند و می‌خواستند کیفشان را بگیرند با پشت قمه مدام ضربه به سرش می‌زدند.
وقتی سوار خودروی راننده جوان (تبعه کشور همسایه) بودم با پیشنهاد غیراخلاقی او، قصد داشتم از خودرو پیاده شوم که درگیری بین ما رخ داد و من که مقاومت می‌کردم چاقویی را از کیفم بیرون آوردم و ضربه‌ای به قفسه سینه اش زدم.
من اتهام را قبول دارم، ولی به عمد همسرم را نکشتم. متهم گفت: ما با هم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت اصلا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده است.
با برادرم که درگیر شدم، روح سرگردان به سراغم آمد و از من خواست تا کاری انجام دهم. من نمی‌توانستم دستورات آن‌ها را انجام ندهم برای همین طبق خواسته آن‌ها برادرم را با چاقو زدم.
ساتیار دست‌بردار نبود و مقابل در خانه‌مان داد و فریاد راه انداخته بود. چون دیروقت بود، به خاطر همسایه‌ها و از ترس آبرویم، بار دیگر مقابل در رفتم. من برای ترساندن او کارد آشپزخانه را هم همراهم برداشتم. او همچنان مقابل در فحاشی می‌کرد. سعی کردم او را آرام کنم، اما نشد.
این درگیری وحشتناک که شیشه‌های شکسته نوشابه نیز به طرز هولناکی در آن خودنمایی می‌کرد، به زد و خورد با چاقو کشید که در نهایت «علی-ف» از ناحیه پهلوی چپ هدف اصابت ضربه چاقو قرار گرفت.
پدر «امین» نیز احساس خوبی نداشت و از پسرش خواست یکی از بستگان نزدیک شان را به خانه او بفرستد چرا که معتقد بود «امین» حال مناسبی ندارد و بهتر نشده است.
پیشخوان