کتک

به آشپزخانه رفت و چاقو برداشت و با چاقو به من حمله کرد. من چاقو را از او گرفتم، شوهرم روی مبل افتاد، شال را دور دهانش پیچیدم که دیگر نتواند بلند شود و من را بزند. یک‌دفعه دیدم سیاه شد.

بعد از انتقال من به ویلا، دوست بهروز رفت و بهروز 48 ساعت مرا کتک زد. او از من می‌خواست نامزدی‌ام را به هم بزنم و با او ازدواج کنم. اما من نمی‌توانستم با کسی که این همه خشونت داشت، زندگی کنم. کتک‌ها و شکنجه‌های بهروز ادامه داشت تا اینکه از هوش رفتم.

آنجا به من گفتند به‌خاطر پارگی برخی رگ‌های داخلی چشم چپم عفونت کرده و باید چشم را تخلیه کنند. پس از آن شکایت کردم و حالا از قضات دادگاه می‌خواهم که او را قصاص کنند.

منتظر شدم تا شب شد. وقتی خواب بود، اسید را آوردم و روی او پاشیدم. می‌خواستم زجری که من از دستش می‌کشم، او هم بکشد. من قصد کشتنش را نداشتم، فقط می‌خواستم کمی اذیتش کنم تا حواسش را جمع کند.

من که از رفتار سیروس خیلی عصبانی شده بودم یک دفعه چشمم به کارد میوه خوری افتاد آن را برداشتم تا شوهرم را بترسانم و مانع کتک‌هایش شوم، اما چاقو به قفسه سینه او اصابت کرد.

روز حادثه بچه‌ها خیلی شلوغ می‌کردند و من عصبانی شده بودم وقتی ناصر سر و صدا می‌کرد او را کتک زدم فکر نمی‌کردم ضربه‌های من باعث مرگ بچه شود.

زنی مدعی شده که همسرش او را کتک زده و از فالوئرهایش می‌خواهد تا با لایک کردن از رفتار همسرش اعلام بیزاری کنند.

این زن مشهدی که نامش مهلا است در صفحه اینستاگرام خود تصاویر و فیلم‌هایی از آزار پسرش به نام بنیامین می‌گذاشت تا قلب فالوورهایش را به درد آورد.

من هم که از مجادله‌های آن‌ها خسته شده بودم تصمیم گرفتم با کشتن رعنا قضیه دعوا و مجادله پدر و مادرم را برای همیشه تمام کنم تا آن‌ها دیگر دغدغه‌ای نداشته باشند.

زنان مسلمان در اوگاندا باید قبل از افطار کتک بخورند.