مردی که خود دستی توانمند در نگارش خاطرات داشت اکنون بعد از مرگش سوژه خاطرهها شده است. بسیاری از چهرههای نزدیک به او مسائلی را درباره آیتالله هاشمی بیان میکنند که شاید اگر خودش در روزهای سختی که مورد تخریب بود بر زبان میآورد پاسخ بسیاری را میداد اما گویی برای او برخی مصلحتها بسیار پررنگتر از پاسخ دادن به تخریبگرانش بود و شاید هم این تخریبها برای مردی که ستون نظام بود چندان اهمیتی نداشت تا در مقام پاسخگویی برآید. اما آنچه بیش از هر چیز در صحبتها و خاطرات دیگران از آیتالله هاشمی خودنمایی میکند دغدغه او برای نظام و جایگاه ولایت فقیه است. مسیح مهاجری در مراسم چهلمین روز درگذشت هادی نخعی از پیشکسوتان مرکز تحقیقات جنگ خاطراتی را از آیتالله هاشمی نقل کرده است. او میگوید در آخرین روزهای نامنویسی برای انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ حامل پیغامی از سوی یکی از مراجع تقلید برای آیتالله هاشمی بوده است پیغامی با این مضمون که حضور هاشمی برای انتخابات در این مقطع واجب است. مرجع تقلیدی که هنوز هم در قید حیات است و نمیخواهد نامش فاش شود.
مهمترین صحبتهای مسیح مهاجری را در ادامه به نقل از آنا بخوانید.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢، بنده از کسانی بودم که از ابتدا با ثبتنام آقای هاشمی در انتخابات مخالف بودم و دلایل خودم را هم به ایشان گفته بودم. البته ایشان نیز تا روزهای آخر قصد کاندیداتوری نداشت، اما اتفاقاتی در روزهای آخر افتاد که ایشان ثبتنام کرد.
دو روز مانده به زمان پایان ثبتنام در انتخابات، یکی از مراجع تقلید قم که اکنون هم زنده هستند، مرا به قم احضار کردند تا پیغامی به من بدهند. وقتی من خدمت ایشان رفتم از من خواستند پیش آقای هاشمی بروم و از طرف ایشان به آقای هاشمی پیغام بدهم که حتما در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کنند و تعبیر ایشان این بود که ثبتنام برای آقای هاشمی در این مقطع واجب است.
بنده هم با وجود اینکه خودم با ثبتنام آقای هاشمی در انتخابات مخالف بودم، از قم به تهران آمدم و فردای آن روز هم پیش آقای هاشمی رفتم و پیغام این مرجع تقلید را به ایشان رساندم. البته گویا موارد دیگری هم رخ داده بود و اینگونه پیغام، آقای هاشمی را که فردی متعهد بود، به تصمیم رساند که در انتخابات سال ٩٢ ثبتنام کند. ایشان از من قول گرفتند تا این موضوع بین ایشان، بنده و آقای هاشمی بماند و از این رو نام ایشان را نمیگویم.
2929