پابلو نرودا سیاست مدار اهلی شیلی می باشد که می توان وی را دیپلمات، سناتور و شاعر دانست که توانست برنده جایزه نوبل ادبی در سال 1971 شود. از جمله آثار به جا مانده از پابلو نرودا می توان به پستچی، من هستم، اقامت بر روی زمین، سرودهای همگانی، آوای جهانی، اشعار تکمیلی، تاریک و روشنا و… اشاره نمود. اشعار پابلو نرودا دارای سبک خاص و متفاوت می باشند که در ادامه با برخی از این اشعار آشنا خواهید شد.
گلچینی از بهترین اشعار پابلو نرودا :
در این بخش به ارائه تعدادی از شعرهای پابلو نرودا می پردازیم که مطمئنا مطالعه آنها برای شما عزیزان نیز لذت بخش خواهد بود. برخی از این اشعار در قالب شعر عاشقانه و احساسی و در وصف معشوق سروده شده اند و برخی شعرهای غمگین تنهایی و حزن انگیز می باشند که شاعر با تمام احساس آنها را سروده است. در ترجمه اشعار پابلو نرودا سعی شده است، سبک شعر رعایت شود تا برای خواننده لذت بخش باشد و در معنای ابیات خللی وارد نگردد. در ادامه این شعرهای زیبا را ملاحظه کنید.
اشعار پابلو نرودا
تو می آیی
چونان نسیمی که از دل کوه.
تو می آیی
چونان رودی که از بطن سطحی برف آگین
و گیسوانت آرایش خورشید را شرمگین می کنند
آنگاه که در من تکرار می شوی
نور کوتاپوس
به تمامی
از میان بازوان تو سرریز می شود
بازوانی که رود، ناخنکش خواهد زد
با قطره هایی که به پیراهنت خواهد پاشید.
چندان که قصدت می کنم
سرشانه هایت چونان یکی شمشیر
چه بی رحمانه می درخشند
به بستری که خواهی خفت
به مسلخی که خواهم مرد.
*****
شعر زیبا از پابلو نرودا
می خواهم که آرام باشی
درست مثل اینکه غایب هستی
صدای من را از دور می شنوی
و صدای من تو را لمس نمی کند
درسته مثل اینکه چشمانت پرواز کرده اند به دوردست ها
مثل اینکه یک بوسه لبانت را مهر کرده است
انگار همه چیز از روح من پر شده است
و تو از چیزهایی پدیدار می شوی
که از روح من پر است
تو مانند روح من هستی
مثل پروانه رویا
مثل کلمه “اندوه”
*****
شعر رمانتیک و عاشقانه از پابلو نرودا
به یاد خواهی آورد
روزی پرنده ای را خیس از عشق
یا رایحه ای شیرین را
و بازی رودخانه ای که قطره قطره
با دستان تو عشق بازی می کند
به یاد خواهی آورد
روزی هدیه ای را از زمین
که چونان رسی طلائی رنگ
یا چونان علفی
در تو می زاید
به یاد خواهی آورد
دسته گلی را که از حباب های دریایی
با سنگی چیده خواهد شد
آن زمان درست مثل هرگز
درست مثل همیشه است
دستانت را به من بده
تا به آنجا حرکت کنیم
جایی که هیچ چیز، ، در انتظار هیچ چیز نیست
جایی که همه چیز ، تنها در انتظار ماس
*****
شعرهای پابلو نرودا
تو را چون گل سرخ نمک دوست نمیدارم
یاقوت، میخک پیکان کشیده ی آتش زا:
همانگونه که بعضی، چیزهای تیره و تار میپسندند
من در خفا، میان سایه و روح دوستت دارم
دوستت دارم چون گیاهی بی گل
که در خود، و پنهانی، نور گل میافشاند
به شکرانه ی عشق تو در تاریکی بدنم
چه عطرهایی از خاک که محفل نگرفت
دوستت دارم بی آنکه بدانم چطور، نه کی و نه کجا
دوستت دارم صاف و ساده، راحت و بی غرور
این گونه دوستت دارم، عاشقی دیگر ندانم
این گونه دوستت دارم که نه باشم و نه باشی
آنقدر نزدیک که دست تو روی سینه ام، مال من
و آنقدر نزدیک که وقتی به خواب میروم
پلک هایت روی هم افتند
*****
شعر زیبا در مورد دوست داشتن
این رابدان که من دوستت دارم و دوستت ندارم.
چرا که زندگانی را دو چهره است،
کلام، بالی ست از سکوت،
و آتش را نیمه ای ست از سرما.
دوستت دارم برای آنکه دوست داشتنت را آغاز کنم
تا بی کرانگیرا از سر گیرم
و هرگز از دوست داشتنت باز نایستم
چنین است که من هنوز دوستت نمی دارم.
دوستت دارم ودوستت ندارم آن چنان که گویی
کلیدهای نیک بختی و سرنوشتی نامعلوم
در دست های من باشد.
برای آنکه دوستت بدارم، عشقم را دو زندگانی هست،
چنین است که دوستت دارم در آن دم که دوستت ندارم
و دوستت ندارم به آن هنگام که دوستت دارم
*****
شعر عاشقانه زیبا از پابلو نرودا
تو را بانو نامیدهام.
بسیارند از تو بلندتر، بلندتر
بسیارند از تو زلالتر، زلالتر
اما بانو تویی
از خیابان که میگذری
نگاه کسی را به دنبال نمیکشانی
کسی تاج بلورینت را نمیبیند
کسی بر فرش سرخ ِ زیر پایت
نگاهی نمیافکند.
و زمانی که پدیدار میشوی
تمامی رودخانهها به نغمه درمیآیند
در تن من
زنگها آسمان را میلرزانند
تنها تو و من
تنها تو و من، عشق ِمن
به آن گوش میسپریم.
*****
مجموعه ای زیبا از شعرهای پاپلو نرودا
نرودا با نام اصلی نفتالی ریکاردو الیسر ریهس باسوآلتو در شهر پازل در 400 کیلومتری جنوب سانتیاگو به دنیا آمد؛ پدرش کارمند راه آهن و مادر وی معلم بود، مادر وی زمانی که نفتالی دو ماهه بود، فوت کرد و او در کنار پدرش در شهر تموکو پرورش یافت و در آنجا سکونت گزید. جالب است بدانید که وی نام مستعار نرودا را از روی یان نرودا شاعر اهل چک انتخاب کرد و با همین نام نیز شهرت یافت.
نرودا از دوران کودکی به نوشتن علاقمند و مشتاق بود و با وجود اینکه پدرش علاقه ای به این کار نداشت اما اطرافیانش همواره وی را تشویق می کردند؛ گابریلا میسترال برنده جایزه نوبل ادبیات یکی از مهمترین مشوقان وی در این زمینه بوده است. سروده های پاپلو نرودا در غالب سونت دارای اهمیت زیادی بوده و اغلب آثار وی را تشکیل می دهند. در ادامه توجه شما عزیزان را به مجموعه ای دیگر از اشعار کوتاه و بلند پاپلو نرودا جلب می نماییم.
شعرهای بلند پاپلو نرودا
به خاطر تو،
در باغهایی مملو از گلهای شکفته شده
من از شمیم خوش بهاران زجر میکشم!
چهرهات را به یاد ندارم،
زمان زیادیست که دیگر دستانت در خاطرم نیست؛
چگونه لبانت مرا نوازش میکردند؟!
به خاطر تو،
تندیسهای سپید خوابیده در پارکها را دوست دارم،
تندیسهای سپیدی که نه صدایشان به گوش میرسد و نه چیزی را به نگاه میکشند.
صدایت را از یاد بردهام
صدای پر از شادیات را؛
چشمانت را به خاطر ندارم.
همانگونه که گلی با عطرش همآغوش میشود
با خاطرات مبهمی از تو در آمیختهام
با دردهای زخمگونهای زیست میکنم؛
اگر مرا لمس کنی
آسیبی به من خواهی زد که ترمیم نخواهد شد!
نوازشهایت مرا احاطه میکند
مانند پیچکهایی که از دیوار افسردگی بالا میروند!
عشقت را از یاد بردهام
با اینحال از ورای هر پنجرهای مانند تصویری گنگ میبینمت.
به خاطر تو،
رایحهی سنگین تابستان آزارم میدهد!
به خاطر تو،
یکبار دیگر به جستجوی آرزوهای مدفونم بر میخیزم:
ستارههای دنبالهدار،
شهابها…
*****
اگر به ناگهان تو نباشی
اگر به ناگهان تو زنده نباشی
من زندگی را ادامه خواهم داد
جرأت نمیکنم
جرأت نمیکنم بنویسم
اگر تو بمیری
من زندگی را ادامه خواهم داد
زیرا
جایی که انسان صدایی ندارد
صدای من آنجاست
وقتی سیاهپوستان را میزنند
نمیتوانم مرده باشم
وقتی برادرانام را میزنند
باید با آنها بروم
وقتی پیروزی
نه پیروزی من
بلکه پیروزی بزرگ
میآید
هرچند گنگ
باید حرف بزنم
*****
اشعاری زیبا و عاشقانه از پابلو نرودا
اگر عشق
تنها اگر عشق
طعم خود را دوباره در من منتشر کند
بی بهاری که تو باشی
حتی لحظه ای ادامه نخواهم داد
منی که تا دست هایم را به اندوه فروختم
*****
آه عشق من
اکنون مرا با بوسه هایت ترک کن
و با گیسوانت تمامی درها را ببند
برای دستانت
گلی
و برای احساس عاشقانه ات
گندمی خواهم چید
*****
تنها ، فراموشم مکن
اگر شبی گریان از خواب برخاستم
چرا که هنوز در رویای کودکی ام غوطه می خورم
عشق من
در آنجا چیزی جز سایه نیست
جایی که من و تو
در رویایمان
دستادست هم گام برخواهیم داشت
اکنون بیا با هم آرزو کنیم که هرگز
نوری برنتابدمان
*****
با یکی از زیباترین مجموعه های اشعار پابلو نرودا آشنا شدید، امیدواریم شما نیز از مطالعه این اشعار زیبا و خواندنی لذت برده باشید. از همه ماش عزیزان علاقه مند دعوت می نماییم برای مشاهده انواع شعر عاشقانه و سروده های زیبا از شاعران بنام و معروف ایرانی و همچنین آشنایی با زندگینامه هر یک به بخش شعر و ادبیات مراجعه نمایید.