اداى امانت‏

إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً

اداى امانت‏

 إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً

خداوند قاطعانه به شما فرمان مى دهد که امانت ها را به صاحبانش باز گردانید، و چون میان مردم داورى کنید به عدالت داورى نمائید، [فرمان بازگرداندن امانت به صاحبانش و عدالت در داورى ] نیکو حقیقتى است که خدا شما را به آن موعظه مى کند، بى تردید خداوند همواره شنوا و بیناست.

شرح و توضیح

آیه شریفه به دو مسئله بسیار مهم، که عامل برپائى حیات معنوى جامعه، و زمینه ساز اعتماد مردم به یکدیگر، و اجراى قانون در جایگاه خودش و به صورت یکسان براى فرد فرد جامعه بدون لحاظ کردن امور اعتبارى است اشاره دارد: 1- اداى امانت به اهلش 2- داورى به عدالت نسبت به همگان.

 

اداى امانت

از این که آیه شریفه امانات را همراه با قید ذکر نکرده استفاده مى شود که مراد از امانات هم امانت معنوى و هم امانت مادى است.

با بکارگیرى حرف تاکید انَّ و تکیه دادن کلمه امر به نام مبارک الله و بیان فرمان با جمله خبریه یَأْمُرُکُمْ نشانگر عظمت و شأن والاى امانت است، و این که امانت و ردّ آن به اهلش در پیشگاه حضرت حق از ویژگى و جهت خاصّى برخوردار است.

حق بودن قرآن، و وجود پیامبر و رسالت او، اوامر و نواهى حضرت حق، ولایت و امامت، حقایق اخلاقى، اعضاء و جوارح، اموال و اسرارى که از مردم نزد انسان است، مسئولیت ها و پست ها و مقام ها که جهت برقرارى عدالت جعل شده همه و همه از مصادیق امانات هستند، که بر هر کسى در صورتى که امانتدار است، واجب است آن را به اهلش برگرداند، و به آنان که لیاقت و شایستگى دارند بسپارند، و جداً در هر شرایطى از خیانت در هر نوع امانتى بپرهیزند، که خیانت در امانت و داورى ظالمانه، انسان را در صف یهود عنود قرار مى دهد.

آنان حق بودن قرآن و پیامبر و رسالت او را از عوام یهود و دیگر مردم پنهان داشتند و از بیان آن براى هدایت مردم امتناع ورزیدند، و به دست اهلش نسپردند، و نسبت به مؤمنان به پیامبر ستمکارانه داورى کردند و به این خاطر در منطق قرآن خائن شمرده شدند.

قطعاً هر خائن به هر نوع امانت هم مسلک یهود، و در آخرت با آن قوم عنود محشور خواهد شد.

«واژه امانت ضدّ خیانت مصدر و از ریشه امن به معناى آرامش قلب است، و امین به کسى مى گویند که دل، در سپردن چیزى به او احساس آرامش کند، هم چنین به چیزى که سپرده شده نیز امانت اطلاق مى گردد.

واژه امانت در قرآن و احادیث اسلامى در همان معناى لغوى آن بکار رفته است، اما در تبیین عرصه هاى امانت و اقسام امینان نوآورى هاى جالب توجه و نکات تنبّه آفرینى در متون اسلامى دیده مى شود.

از نظر اسلام عرصه امانت بسیار گسترده است، و هر نعمتى که خداوند متعال به انسان داده، و هر کارى که به او واگذارى مى شود و هر مسئولیتى که به او سپرده شود در حقیقت امانتى است که در اختیار او نهاده شده، بنابراین آیاتى که مردم را به رعایت امانت ترغیب مى کند، شامل همه عرصه هاى امانت مى گردند، عرصه هاى امانت عبارت اند از:

 

عرصه سیاسى

در نظام اسلامى و حکومت براساس فرهنگ حق هر کس از قدرت سیاسى برخوردار است، امانتدار خداوند متعال و مردم است، و هر انسانى که جایگاه سیاسى بالاتر و قدرت افزون ترى دارد بار امانت او سنگین تر است، بر این اساس بار امانت رهبران جامعه از همه مردم سنگین تر است.

 

عرصه فرهنگى

پس از مسؤلان سیاسى بار امانت علما و رهبران فرهنگى جامعه از دیگران سنگین تر است، دانش و معرفت، بینش و آگاهى امانت خداوند است که مسئولان فرهنگى و عهده داران تربیت جامعه، هم خود باید به آن عمل کنند، و هم زمینه را براى عمل کردن دیگران فراهم سازند.

 

عرصه اقتصادى

روشن ترین عرصه امانت نزد عموم مردم عرصه اقتصادى است، نکته قابل توجه در امانت دارى اقتصادى از نگاه اسلام این است که شخص مسلمان نه تنها حق ندارد به حقوق دیگران تجاوز کند، بلکه ثروت شخصى خودش نیز امانتى در نزد اوست و نمى تواند آن را در هر راهى که مى خواهد مصرف کند، از این جهت در اسلام اسراف کارى در مال خود نیز خیانت محسوب مى گردد.

 

عرصه اخلاقى

گستره امانت دارى در عرصه اخلاقى بسیار وسیع است، در واقع امانت دارى اتصاف به انواع صفات نیکو و اجتناب از همه صفات ناشایسته است به این سبب در آثار اسلامى و روایات و معارف الهیه امورى مانند صداقت، ورع، عفت، وفا، همکارى براى اقامه حق، تلافى نمودن خوبى هاى مردم با خوبى و حفظ اسرار فرد و خانواده و جامعه از مصادیق امانت دارى شمرده شده اند.

 

عرصه عملى

در اسلام هر کارى که به انسان سپرده شود امانت محسوب مى گردد، از این جهت است که اجیر «پیمانکار» یکى از امانت داران به حساب آمده است.

 

عرصه واجبات دینى

برنامه اى که خداوند بزرگ براى زندگى انسان ارائه کرده، در حقیقت بزرگ ترین نعمت و امانت الهى براى تکامل مادى و معنوى و سعادت دنیوى و اخروى اوست، و همه پیامبران الهى با هدف انتقال این امانت به جامعه بشر مبعوث شده اند.

به این جهت بهره گیرى از این برنامه امانت دارى است و مخالفت با آن خیانت محسوب مى شود. «1»

 

----------------------------------------------------------

(1)- حکمت نامه پیامبر 554.

 

 

 

برگرفته از کتاب تفسیر حکیم جلد هشتم نوشته استاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان