ماهان شبکه ایرانیان

۱۰ نکته درباره دسته‌بندی جدید

علم‌الهدی و مردمی که درون یا بیرون سبد روحانیت می‌گذارد

فارغ از مردم آن دسته از روحانیون که مخالف یا منتقد وضع موجود یا مواضع ایشان‌اند درون این سبد قرار می‌گیرند یا نه؟

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- "باید مردم را به دو دسته تقسیم کنیم: یک دسته درونِ سبد روحانیت. یک دسته هم بیرونِ سبد روحانیت. ابتدا افراد درونِ سبد روحانیت را حفظ کنیم و سپس به جذب افراد خارج از این دایره بپردازیم. اما در این مسیر نباید به گونه‌ای عمل کنیم که باعث طرد نیروهای انقلابی و متدین شویم."

   این سخنان بدیع را آقای احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد گفته البته نه در تریبون نماز جمعه که در اجلاسیۀ سالانۀ جبهۀ روحانیت مردمی در مسجدالعلی مشهد.

  البته به موضوعات دیگر هم پرداخته از جمله انتقاد از سخنان محمد جواد ظریف معاون راهبردی رییس جمهوری در اجلاس داووس سوییس و او را متهم به گورباچف بازی کرده و موارد دیگر اما در این نوشته به همان تعبیر «سبد روحانیت» کار داریم و تقسیم مردم به دو دسته درون و بیرون این سبد که به نسبت تازه است. اسلام و ایران یا توسعه و معیشت مردم و بیکاری و گرانی نه: سبد روحانیت.

  در نظر داشته باشیم توصیه به دو دسته کردن درون و بیرون مردم در حالی صورت پذیرفته که رییس جمهوری کنونی که بعد از سانحۀ بال‌گرد برای داماد مرحوم آقای علم‌الهدی کار را در دست گرفته با شعار وفاق ملی شناخته می‌شود نه دسته‌دسته کردن مردم بر اساس سبد روحانیت یا هر سبد دیگر.

  به بیان دیگر رییس جمهور پزشکیان از وفاق و هم‌دلی می‌گوید ولی علم‌الهدای مشهد در سال‌گرد پیروزی انقلابی که تکیه کلام و توصیۀ مستمر رهبر آن «وحدت کلمه» بوده و از ید واحده می‌گفته خواسته مردم را دو دسته کنند و یک عده راب گذارند درون سبد و بقیه را بیرون سبد! 

  به این بهانه 10 نکته گفتنی است:

1. این نوشته در نقد سخنان امام جمعۀ مشهد است اما همین که بعد از مدت‌ها به موضوع تکراری پوشش زنان و دختران نپرداخته و اصطلاحاً به آنها گیر نداده و سوژۀ دیگری پیدا کرده قابل تأمل است. ضمن این که به جای تکرار هزار باره مطالب اصطلاح سبد روحانیت را هم  ابداع کرده است.  

2. دوگانه‌سازی از عادات دیرین ایرانیان است و ریشه در مانویت دارد و ربطی به ورود اسلام به ایران هم ندارد. دو گانه اهورا- اهریمن و خیر و شر به دوگانه سازی‌های دیگر هم تسری یافت و موجب نگاه سیاه و سفید و صفر و صدی ما شد. دوری ما از خاکستری دیدن و عددی بین صفر و صد را جستن هم ریشه در همین فرهنگ دارد و حالا آقای علم‌الهدی یک دو گانه جدید را با درون و بیرون سبد روحانیت ساخته است. 

 3. پیش از انقلاب روحانیت به دو دسته مبارز و غیر مبارز تقسیم می‌شد و دستۀ اول در اقلیت بود و اساسا اگر همۀ روحانیون اهل مبارزه بودند نیاز به تشکیل جامعۀ روحانیت مبارز نبود. حالا آقای علم‌الهدی از روحانیت مردمی سخن گفته چون روحانیت که با جمهوری اسلامی نمی تواند مبارزه کند ولی معنی دیگر آن می‌تواند وجود روحانیت غیر مردمی باشد که طبعا باید برخورنده باشد. این که بگویی بخشی مبارز یا سیاسی یا انقلابی یا حکومتی نیستند یک بحث است و این که به مردمی و غیر مردمی تقسیم شود بحثی است دیگر.  البته از لفظ غیر مردمی استفاده نشده ولی لابد اعتقاد دارند همه مردمی نیستند که جبهه روحانیت مردمی ایجاد کرده‌اند!

  4. وقتی خود روحانیت به سیاسی و غیر سیاسی تقسیم می‌شود و روحانیت سیاسی هم به اصلاح طلب و اصول‌گرا و احتمالا رادیکال یا منتقد، مراد امام جمعۀ مشهد از سبد روحانیت کدام شکل از روحانیت است؟ مجمع روحانیون مبارز و محقق مدرسین قم هم در سبد او قرار می گیرند یا نه؟ روحانیون دیگر چه؟ 

 5. ایران 85 میلیون نفر جمعیت دارد و شمار روحانیون کمتر از یک میلیون نفر است.چگونه می‌توان 84 میلیون نفر دیگر را بر اساس بخشی از آن یک میلیون دسته‌بندی کرد؟

 6. حجت‌الاسلام محمد تقی فاصل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین و بسیاری دیگر از دین‌پژوهان بر این باورند که ما اساسا در اسلام طبقه‌ای به نام روحانیت نداریم. مسیحیت و یهودیت دارند ولی اسلام نه و در واقع مبلغین و عالمان دین‌اند که به نام روحانی مشهور شده‌اند و گرنه در حقوق با دیگران با هم برابرند. بر این اساس چرا ایشان قایل به طبقه یا کاستی به عنوان روحانیت است و بقیه را بر پایه درون و بیرون سبد آنان تعریف کرده است؟

7. آن دسته از روحانیون که مخالف یا منتقد وضع موجود یا مواضع ایشان‌اند درون این سبد قرار می‌گیرند یا نه؟ منظور از روحانیت مردمی معممین مورد تأیید است یا روحانیون مردمی‌یی چون نواده آیت‌الله بروجردی را هم دربرمی‌گیرد؟ استقبال گسترده از مراسم تشییع و تدفین آقای افتخارزاده نشان داد قم هم یک دست نیست تا بتوان کسانی را درون سبد قرار داد و دیگران را بیرون.

8. ادبیات احمد علم الهدی مانند مصباح یزدی به عصر پیشامدرن تعلق دارد. در دنیای جدید شهروندان فارغ از تعلق به این یا آن صنف حقوقی دارند و دیگر رعیت نیستند.

9. ناپسندی دیگر این تعابیر به خاطر این است که این سخنان در سال‌گرد انقلابی مطرح می شود که چهره‌های شاخص آن بعد از امام خمینی روحانیونی چون بهشتی و منتظری و طالقانی و مطهری همچنین آیت‌الله خامنه ای و هاشمی رفسنجانی بودند و هیچ یک جامعه را بر اساس دوری و نزدیکی به روحانیت تقسیم نمی‌کرد.

 10. سرانجام این که احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد است و هر هفته می‌بیند نسبت جمعیت نمازگزار به مردم مشهد چقدر است و باز از جانب همه مردم صحبت می‌کند.

  با این اوصاف چرا این تعبیر را به کار برده و چنین توصیه ای دارد؟ تنها یک دلیل برای سخنان او می‌توان یافت و آن هم این است که چون مسعود پزشکیان از وفاق و هم‌دلی می‌گوید او رفته سراغ وارونۀ آن که ضد وفاق باشد یا همان دو دستگی یا چند دستگی و طبقه بندی. 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان