قتل یکی از دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه تهران با ضربات چاقوی زورگیران اتفاقی بود که شامگاه چهارشنبه در نزدیکی خوابگاه دانشجویان رخ داد.
روزنامه جوان نوشت: حادثه به همان شیوه مرسوم زورگیران اتفاق افتاده و در شیوه عمل مجرمانه تغییری حاصل نشده است. دو زورگیر سوار بر موتور هوندا با پرسه شبانه، این دانشجو را که با کوله پشتی در کوچه در حال عبور است به عنوان سوژه انتخاب میکنند و برای سرقت از او وارد عمل میشوند، اما عمل مجرمانه با خشونت زیاد توأم است و منجر به سرقت و قتل دانشجو میشود. خبر و بخشی از فیلم حادثه به سرعت در شبکههای اجتماعی منتشر میشود.
در فیلم مورد نظر دانشجوی زخمی خودش را از کوچه به خیابان میرساند تا درخواست کمک کند، اما خودروها و شهروندان با بیتفاوتی از کنار او عبور میکنند و دانشجوی زخمی سرانجام نقش بر زمین میشود.
دیدن این صحنه برای هر بیننده و خصوصاً خانواده او ناگوار و چرایی آن مایه تأثر است. تأثر از اینکه انسانی زخمی کنار خیابان در حال جان دادن است و کسی برای کمک وارد عمل نشود. به نظر میرسد این واکنش اجتماعی ریشه در معضلاتی داشته باشد که این روزها بیش از هر زمان دیگری جامعه را مبتلا کرده است.
خشونتهایی که هر روز دامنه آن بیشتر میشود و از دل هر خشونت، خشونت بیشتری تولید میشود و فاصله اجتماعی زیادی ایجاد میکند. در واکنش به حادثه روی داده، دادستان وعده داده که پرونده خارج از نوبت رسیدگی شود. همچنین عدهای از دانشجویان نسبت به کاهش امنیت حوالی خوابگاههای دانشجویی محله امیرآباد اعتراض کردهاند.
حقیقت ماجرا این است که در تأمین امنیت بین محله امیرآباد و نازیآباد توفیری وجود ندارد و پلیس توان و امکان این را ندارد که در طول شبانهروز محل را تحت نظر قرار دهد. هرچند در حوزه تأمین امنیت، مردم دل خوشی از پلیس ندارند. این شبها سریال خاموشی خیابانهای شهر هم زیاد شده، از اینرو روشن است در شبهای تاریک خیابانها، فرصت برای جولان مجرمان هم فراهم باشد. بنابراین وقتی بدیهیترین موضوع شب که همان روشنایی است از خیابانها گرفته میشود، نمیتوان از پلیس انتظار داشت نیروهایش را برای تأمین امنیت در خیابانها بسیج کند. درست است که پلیس وظیفه ایجاد امنیت در جامعه را بر عهده دارد، اما تولید امنیت ریشه در تصمیمگیریهای سیاستمداران دارد.
موضوع دیگر اینکه زورگیران هم قربانیان دیگری هستند که از دل آسیبهای اجتماعی رشد میکنند و به عنوان معضلی اجتماعی به خودشان و دیگران آسیب میرسانند. بدیهی است، پلیس تلاش خود را برای بازداشت آنها به کار میگیرد و دو زورگیر را بازداشت میکند، مثل زورگیران پلصدر که آنها را بازداشت و برای بازسازی صحنه جرم به محل برگرداند. مثل عامل شهادت شهیدالداغی در سبزوار که بازداشت و اعدام شد، مانند زورگیران پارک هنرمندان که با انتشار فیلم زورگیریشان بازداشت و در همان محل اعدام شدند، اما با اعدام آنها ریشه خشونت در جامعه خشک نشد، بلکه با بیتوجهی به ریشههای این آسیب، جامعه به خشونتهای بیشتری مبتلا شد.