ماهان شبکه ایرانیان

گلچینی جذاب از جملات ناب کتاب عامه پسند اثر چارلز بوکفسکی

همانطور که می دانید اکثر افراد به مطالعه کتاب علاقه زیادی دارند که یکی از رمان های پرطرفدار، رمان عامه پسند می باشد که دارای متن و جملات نابی است. در این مقاله جملات کتاب عامه پسند را در اختیارتان گذاشته ایم.

گلچینی جذاب از جملات ناب کتاب عامه پسند اثر چارلز بوکفسکی

کتاب عامه پسند یکی از رمان های محبوب و پرطرفدار است که نویسنده این کتاب چارلز بوکفسکی می است که آمریکایی می باشد و به عنوان یکی از رمان های پرطرفدار می باشد، که جملات زیبا و نابی دارد و می توانید در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده نمایید. از این رو، اگر شما نیز به دنبال جملات کتاب عامه پسند هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.

جملات زیبا کتاب عامه پسند اثر چارلز بوکفسکی

کتاب عامه پسند دارای متن و جملات نابی می باشد که در قالب کپشن یا استوری نیز می توانید از آن ها استفاده نمایید. در ادامه مطلب جملات زیبا از این رمان را در اختیارتان گذاشته ایم که امیدواریم از مطالعه آن ها نهایت بهره را ببرید.

جملات کتاب عامه پسند با مفاهیم ناب

متن های ناب رمان عامه پسند

من بااستعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقت‌ها به دست‌هام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دست‌هام چه‌کار کرده‌اند؟ یک جایم را خارانده‌اند، چک نوشته‌اند، بند کفش بسته‌اند، سیفون کشیده‌اند و غیره. دست‌هایم را حرام کرده‌ام. همین‌طور ذهنم را.

******

من بااستعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقت‌ها به دست‌هام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دست‌هام چه‌کار کرده‌اند؟ یک جایم را خارانده‌اند، چک نوشته‌اند، بند کفش بسته‌اند، سیفون کشیده‌اند و غیره. دست‌هایم را حرام کرده‌ام. همین‌طور ذهنم را.

******

متن دلنشین کتاب عامه پسند

اغلب بهترین قسمت‌های زندگی اوقاتی بوده‌اند که هیچ کار نکرده‌ای و نشسته‌ای و دربارهٔ زندگی فکر کرده‌ای.

******

بیشتر آدم‌های دنیا دیوانه بودند. آن بخشی هم که دیوانه نبودند، عصبی بودند. آن بخش هم که دیوانه یا عصبی نبودند، احمق بودند. هیچ شانسی نداشتم. انتخابی نداشتم. فقط ادامه بده و منتظر پایان باش.

******

متن دلنشین کتاب عامه پسند

متن طولانی کتاب عامه پسند

مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذتوالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف‌های درازتر می‌رفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می‌کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطبِ روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

******

اغلب بهترین قسمت‌های زندگی اوقاتی بوده‌اند که هیچ کار نکرده‌ای و نشسته‌ای و دربارهٔ زندگی فکر کرده‌ای. منظورم این است که مثلاً می‌فهمی که همه‌چیز بی‌معناست، بعد به این نتیجه می‌رسی که خیلی هم نمی‌تواند بی‌معنا باشد، چون تو می‌دانی که بی‌معناست و همین آگاهیِ تو از بی‌معنا بودن تقریباً معنایی به آن می‌دهد.

******

متن زیبا و طولانی رمان عامه پسند

صبر کردیم و صبر کردیم. همه‌مان. آیا دکتر نمی‌دانست یکی از چیزهایی که آدم‌ها را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است؟ مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذتوالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف‌های درازتر می‌رفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می‌کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطبِ روان‌پزشک با بقیهٔ روانی‌ها انتظار می‌کشیدی و نمی‌دانستی آیا تو هم جزء آن‌ها هستی یا نه.

******

مردم تمام عمرشان انتظار می‌کشیدند. انتظار می‌کشیدند که زندگی کنند، انتظار می‌کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می‌کشیدند تا کاغذتوالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می‌ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف‌های درازتر می‌رفتند. صبر می‌کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می‌کردی تا بیدار شوی. انتظار می‌کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می‌شدی. منتظر باران می‌شدی و بعد هم صبر می‌کردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن می‌شدی و وقتی سیر می‌شدی باز هم صبر می‌کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد.

******

متن ناب کتاب عامه پسند

متن کوتاه کتاب عامه پسند

تنها ماندن با خودِ مزخرفم بهتر از بودن با یک نفر دیگر بود.

******

کی ممکن است دلش بخواهد صد و دو سال عمر کند؟ هیچ‌کس جز یک احمق.

*****

تنها ماندن با خودِ مزخرفم بهتر از بودن با یک نفر دیگر بود.

******

متن کوتاه رمان عامه پسند

این درست زمانی است که می‌فهمی پیر شدی، وقتی که می‌نشینی و در شگفتی که همه‌چیز کجا رفت.

******

تاریخ را برنده‌ها می‌نویسند.

******

«جهنم چیزی‌ست که خودت خلقش می‌کنی.»

******

من باید یک فیلسوف بزرگ می‌شدم. آن وقت به همه می‌گفتم که ما چه‌قدر ابله‌ایم. ول می‌گردیم و هوا را توی ریه‌مان می‌فرستیم و بیرون می‌دهیم

******

متن مفهومی و دلنشین کتاب عامه چسند

اگر به اندازهٔ کافی پافشاری می‌کردی معمولاً شانس هم به دنبالش می‌آمد. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند منتظر شانس بمانند، پس تسلیم می‌شوند.

******

همیشه یک نفر هست که روز آدم را خراب کند. البته اگر به قصد نابودی کل زندگی‌ات نیامده باشد.

******

تنها ماندن با خودِ مزخرفم بهتر از بودن با یک نفر دیگر بود. هر کسی که باشد. همه‌شان آن بیرون دارند حقه‌های حقیر سر همدیگر سوار می‌کنند و کله‌معلق می‌زنند.

******

ته همه‌چیز ملال بود و کسالت. اه، اه، اه. آدم‌ها وابسته می‌شوند. وقتی بند ناف‌شان را می‌بُرند به چیزهای دیگر وابسته می‌شوند. نور، صدا، پول، سراب، مادر، جنایت و بدحالیِ دوشنبه‌صبح‌ها.

******

متن رمان عامه پسند با مفاهیم دلنشین

دنیای واقعاً وحشتناکی بود و بعضی وقت‌ها دلم برای تمام آدم‌هایی که درش زندگی می‌کردند می‌سوخت.

******

زندگی علاوه‌بر پوچ بودن، خرحمالی مطلق هم بود.

******

تصمیم گرفتم تا ظهر توی رخت‌خواب بمانم. شاید تا آن موقع نصف آدم‌های دنیا بمیرند و مجبور باشم فقط نصف دیگرشان را تحمل کنم.

******

متن ناب کتاب عامه پسند

متن مفهومی رمان عامه پسند

بعضی وقت‌ها به دست‌هام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دست‌هام چه‌کار کرده‌اند؟ یک جایم را خارانده‌اند، چک نوشته‌اند، بند کفش بسته‌اند، سیفون کشیده‌اند و غیره. دست‌هایم را حرام کرده‌ام. همین‌طور ذهنم را.

******

اگر همین الان می‌مُردم در هیچ جای دنیا حتا یک قطره اشک هم برایم ریخته نمی‌شد.

******

تنها ماندن با خودِ مزخرفم بهتر از بودن با یک نفر دیگر بود. هر کسی که باشد. همه‌شان آن بیرون دارند حقه‌های حقیر سر همدیگر سوار می‌کنند و کله‌معلق می‌زنند.

******

متن رمان عامه پسند با مفاهیم ناب

قیافه‌تون هم نشون می‌ده که خوب زندگی کرده‌ید. کاملاً زیبنده‌ست. بیشتر مردم اصلاً خوب زندگی نمی‌کنند، اون‌ها فقط فرسوده می‌شن

******

بعضی وقت‌ها به دست‌هام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دست‌هام چه‌کار کرده‌اند؟ یک جایم را خارانده‌اند، چک نوشته‌اند، بند کفش بسته‌اند، سیفون کشیده‌اند و غیره. دست‌هایم را حرام کرده‌ام. همین‌طور ذهنم را.

******

متن زیبا کتاب عامه پسند

شما دوستان با کلیک بر روی جملات کتاب همزاد و جملات کتاب معجزه شکرگزاری می توانید متن های نابی را مطالعه نمایید.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان