*********
ایران، در پی دعوت به حضور در اجلاس شرمالشیخ و پس از بررسی دقیق ابعاد سیاسی، حقوقی و منطقهای این دعوت، تصمیم به عدم مشارکت در آن گرفت، این تصمیم مبتنی بر اصول سیاست خارجی ایران و در راستای حفظ منافع ملی و منطقهای اتخاذ شد.
برخی روزنامههای اصلاحطلب با ذهنی ساده از وضعیت موجود اجلاس قاهره را پنجره دیپلماسی خوانده و آن را فرصتی برای مذاکره مستقمی با ترامپ میدانند، روزنامه شرق در گزارشی نوشته است:
فرصتهایی از این دست، هرچند محدود و پرریسک، نباید از دست برود؛ زیرا غیبت ایران در چنین مجامعی، عملا میدان را برای رقبا و مخالفان باز میگذارد تا در غیاب صدای تهران، روایتی یکسویه از تحولات خاورمیانه ارائه دهند». به باور او، «حضور سنجیده و حسابشده حتی در سطوح میانی، میتواند گام کوچک، اما راهبردی در راستای بازگشت تدریجی ایران به صحنه دیپلماسی فعال منطقهای باشد!

روزنامه آرمانملی نیز در گزارشی با عنوان «آزمون دیپلماسی در شرمالشیخ» مینویسد:
شرکت کردن یا نکردن ایران در اجلاس شرمالشیخ تصمیمی است که مستقیماً به وزارت خارجه بازمیگردد، اما بر اساس پرسوجویی که از مقامات مطلع داشتم، ایران در این اجلاس شرکت نخواهد کرد. از نگاه جمهوری اسلامی، حضور در نشستی که نمایندگان اسرائیل نیز ولو بهصورت غیرمستقیم حضور دارند، به معنای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی تلقی میشود و با اصول سیاست خارجی ایران مغایرت دارد.

روزنامه هممیهن نیز با انتقاد شدید از عدم حضور ایران در ایران نشست به نقل از عمادالدین باقی نوشته است:
وقتی که بدون حضور شما برای منطقه برنامهریزی کردند آنوقت خطر جنگ و تهدید بیشتر خواهد شد و حضور شما ولو در سطح پایین، برای پیشگیری از آن لازم بود. درست است که برای دفع خطر باید قدرتمند شد اما به جز اینکه قدرتمند شدن به اقتصاد قوی، تعامل جهانی و فناوری نیاز دارد طرف مقابل هم خودش را قدرتمند میکند. قدرتمند شدن هم به تنهایی کافی نیست. عقل حکم میکند که از دیپلماسی نیز به عنوان ابزاری برای قدرتمند شدن و دفع تهدید استفاده شود. ویتنامیها در حالی که زیر بمباران بودند و با آمریکاییها جنگ چریکی میکردند مذاکره صلح انجام میدادند. این رویه بسیاری از کشورها و ملتها برای مقابله با جنگ و تجاوز قدرتهای سلطهگر بوده است!

برای عدم شرکت تهران در اجلاس شرمالشیخ به 4 مورد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. حضور در اجلاس شرمالشیخ به معنای تأیید ضمنی طرحهایی است که با منافع ملتهای منطقه، بهویژه مردم فلسطین، در تعارض است. این اجلاس، که با محوریت طرح موسوم به «سازش ابراهیم» برگزار میشود، در عمل به عادیسازی روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی و پذیرش نقش رهبری آمریکا در منطقه منجر خواهد شد. چنین رویکردی با سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران، که بر حمایت از ملتهای مظلوم و مقاومت در برابر سلطهگری استوار است، همخوانی ندارد.
2. مشارکت در این اجلاس، بهمنزله مذاکره با حامیان و عاملان جنایات گسترده در غزه و دیگر مناطق است. آمریکا و اسرائیل، با سابقه طولانی در ارتکاب اقدامات غیرقانونی و نقض حقوق بشر، از جمله کشتار جمعی مردم فلسطین و تحمیل جنگهای متعدد، نمیتوانند بهعنوان شرکای قابل اعتماد در مذاکرات صلح مطرح شوند. حضور ایران در چنین فرایندی به معنای مشروعیتبخشی به این اقدامات خواهد بود.
3. تجربههای پیشین، نشاندهنده بدعهدی مکرر آمریکا در مذاکرات و توافقهای بینالمللی است. نمونه بارز این بدعهدی، خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال فشارهای غیرقانونی علیه ایران است. همچنین، اسرائیل بارها تعهدات خود در توافقهای آتشبس با کشورهای منطقه را نقض کرده است. این سوابق منفی، اجلاس شرمالشیخ را به فرایندی نمایشی و بیاعتبار تبدیل میکند.
4. اجلاس شرمالشیخ، با توجه به اهداف اعلامشده و ترکیب شرکتکنندگان، در جهت پیشبرد طرحهایی است که به زیان منافع ملتهای منطقه عمل میکند. این اجلاس، بهجای تمرکز بر حل ریشهای بحرانها، به دنبال تحکیم نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه است. چنین فرایندی با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، که بر استقلال منطقهای و حمایت از محور مقاومت تأکید دارد، مغایرت دارد.
بر این اساس، دولت ایران، با تکیه بر اصول سیاست خارجی خود و در راستای حفظ منافع ملی و حمایت از ملتهای منطقه بهویژه مردم فلسطین، تصمیم به عدم حضور در اجلاس شرمالشیخ گرفت. با این حال برخی در داخل و خارج تلاش دارند این تصمیم را به فرصتسوزی در سیاست خارجی ایران به خصوص در ارتباط با تنش زدایی با آمریکا و بیرون ماندن از ساز و کارهای منطقهای تعبیر کنند!