اهمیت این موضوع زمانی پررنگتر میشود که به ساختار ریسک موجود در صنعت بیمه در ایران نگاه کنیم؛ جایی که بر اساس آخرین گزارش رسمی بیمه مرکزی، حدود 65درصد از پرتفوی صنعت بیمه تنها در دو رشته درمان و ثالث متمرکز است؛ بهترتیب 43درصد درمان و 22درصد ثالث. این دو رشته، برخلاف بسیاری از ریسکهای بلندمدت بیمهای، دارای ضریب خسارت بالا، تکرارشونده و نقدی هستند. نتیجه این ترکیب آن است که میانگین ضریب خسارت صنعت اکنون حدود 87درصد برآورد میشود و در برخی از رشتهها حتی از این مقدار نیز فراتر میرود.
در صنعت بیمه در ایران، بخشی از چالش جریان نقدی ناشی از مطالبات معوق و طولانی بودن دوره وصول از نهادهای عمومی و سازمانهای بزرگ است؛ موضوعی که سرعت چرخش نقدینگی را کاهش داده و فشار بیشتری بر سرمایه در گردش وارد میکند. یکی از رویکردهای نوین برای عبور از این وضعیت، بهرهگیری از زنجیره تامین مالی و ایجاد حسابهای پرداختنی بانکی ویژه پرداخت خسارت است.
در این الگو، بانک بهعنوان تامینکننده نقد کوتاهمدت وارد میشود و شرکت بیمه با پرداخت منظم کارمزد، امکان مدیریت نقدینگی را بدون تاخیر در ایفای تعهدات فراهم میکند. این مدل علاوه بر آنکه شفاف و کمهزینه است، جایگزینی اصولی برای روشهای ناکارآمد سنتی - از جمله تعویق در پرداخت خسارت یا پوشش ناترازی با فشار بر ذخایر - به شمار میرود.
در کنار چنین نوآوریهایی در حوزه مدیریت بدهی، ساخت پرتفوی سرمایهگذاری نقش تعیینکنندهای در حفظ توانگری و جذب شوکهای بیمهگری دارد. امروز در بسیاری از کشورها، شرکتهای بیمه نهفقط مصرفکننده نقدینگی، بلکه یکی از بزرگترین تامینکنندگان سرمایه بلندمدت، داراییهای زیرساختی و پروژههای رشد هستند. بخش مهمی از این نقش از طریق سرمایهگذاریهای جایگزین (Alternative Investments) ایفا میشود؛ حوزهای که به دلیل همبستگی پایین با بازارهای سنتی و کارکردهای پوشش ریسک، به بازیگر کلیدی ثبات مالی بیمهها تبدیل شده است. این نوع سرمایهگذاریها، که شامل داراییهای زیرساختی، صندوقهای خصوصی، بدهی خصوصی، املاک، بازارهای کالایی و ابزارهای ترکیبی است، بهگونهای طراحی میشوند که ضمن ایجاد بازدهی قابل اتکا، ریسکهای دنبالهای (Tail Risk) را کاهش دهند.
ویژگی مهم داراییهای جایگزین این است که توزیع نرمال نوسان ندارند؛ یعنی برخلاف داراییهای بورسی، رفتار آنها در شرایط بحران تابع الگوی پیشبینیپذیرتری است و میتوان با استفاده از ساختارهای کنترلی، نوسانات روبهبالا را بهشکلی محدود و معقول حفظ کرد ولی نوسانات روبهپایین و ریسک افت شدید را به حداقل رساند. در صنعت بیمه که پایداری ذخایر و توانگری مالی اهمیت حیاتی دارد، این ویژگی یک مزیت راهبردی محسوب میشود.
در امتداد همین منطق مدیریت ریسک است که اوراق بهادارسازی ریسک بیمهای و انتشار ابزارهای تخصصی نظیر Catastrophe Bond یا همان Cat Bond شکل گرفته است. Cat Bond به شرکت بیمه اجازه میدهد بخشی از ریسکهای بزرگ، کمتناوب و پرشدت خود - مانند زلزله، سیل یا سایر ریسکهای فاجعهآمیز - را از طریق انتشار اوراق به بازار سرمایه منتقل کند. سرمایهگذاران در این اوراق تا زمانی که حادثهای فاجعهآمیز با پارامترهای از پیش تعریفشده رخ ندهد، سود دریافت میکنند؛ اما در صورت تحقق حادثه، اصل سرمایه آنها برای جبران خسارت بیمهگر مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار نوعی «بیمه بیمهگران» است و به دلیل بازدهی جذاب و همبستگی بسیار پایین با بازار، بخش مهمی از پرتفوی سرمایهگذاری نهادهای بزرگ و بنیادهای بازنشستگی در جهان را تشکیل میدهد.
بهطور کلی، سازوکار اوراق بهادارسازی به بیمهگر اجازه میدهد جریان حقبیمه یا سبد مشخصی از تعهدات را به اوراق قابل معامله در بازار سرمایه تبدیل کند.
این فرآیند علاوه بر کاهش ریسک تجمعی، امکان جذب سرمایه بیرونی، بهبود نقدشوندگی و افزایش توانگری را فراهم میکند. در جهانی که ریسکهای بیمهای هر روز پیچیدهتر میشوند، انتقال بخشی از ریسک به بازارهای مالی نه یک انتخاب اختیاری، بلکه ضرورتی ساختاری است؛ ضرورتی که صنعت بیمه در ایران میتواند از آن برای مدیریت ناترازی و توسعه منابع جدید بهره بگیرد.
تفاوت صنعت بیمه در ایران با استانداردهای جهانی در چند محور خود را نشان میدهد: سهم پایین داراییهای جایگزین در پرتفوی سرمایهگذاری، ضعف ابزارهای بلندمدت، اتکای بالای نقدینگی به مطالبات، وابستگی به چرخههای کوتاهمدت پولی و محدودیت در استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، بیمهگران بزرگترین خریداران داراییهای زیرساختی و بزرگترین سرمایهگذاران در پروژههای پرریسک اما بلندمدت هستند. حتی بخش قابلتوجهی از منابع صندوقهای جسورانه (VC) توسط شرکتهای بیمه تامین میشود؛ زیرا این داراییها، با وجود ریسکهای خاص خود، از منظر چرخش نقدی و ساختار ریسک دنبالهای، تطابق بیشتری با نیازهای بلندمدت ذخایر بیمهای دارند.
از این منظر، توسعه ظرفیت سرمایهگذاری جایگزین - در کنار اصلاح مدیریت سرمایه در گردش و بهرهگیری از ابزارهای نوین مالی - میتواند در شرایط افزایش ضریب خسارت یا ناترازی میان دریافت حقبیمه و پرداخت خسارت، به پایداری جریان نقدی کمک قابلتوجهی ارائه دهند و صنعت بیمه را از چرخه ناترازی مکرر خارج کرده و آن را به بازیگری فعال در تامین مالی اقتصاد تبدیل کند. کاری که بسیاری از شرکتهای بیمه جهان سالهاست انجام میدهند و نتیجه آن شکلگیری یکی از پایدارترین مدلهای تامین مالی در اقتصادهای توسعهیافته بوده است.
همانطور که در همایش بینالمللی بیمه و توسعه نیز توسط معاون اول رئیسجمهور و وزیر اقتصاد مورد تاکید قرار گرفت، توسعه صنعت بیمه بدون اصلاح ساختار سرمایهگذاری، ورود جدی به حوزههای جدید مالی، و استفاده از ابزارهای پیشرفته مدیریت ریسک ممکن نیست. امروز زمان آن رسیده که صنعت بیمه در ایران بهجای اتکای صرف بر ابزارهای سنتی، از ظرفیتهای مدرن مهندسی مالی و سرمایهگذاری جایگزین بهره بگیرد و از یک بازیگر منفعل در اقتصاد، به یکی از موتورهای اصلی تامین مالی تبدیل شود
* تحلیلگر بازارهای مالی