
کامران برادران: رئیس بخش خاورمیانه دانشگاه شاوشینگ چین طی یادداشتی عنوان کرد که بهرغم تمایل هرچه بیشتر تهران برای گسترش همکاریها با پکن، روابط دوجانبه همچنان قابلیت تعمیق بیشتر را دارد و این امر مستلزم نگاه مثبتتر ایران به همپیمان دیرینه خود است.
تغییرات ژئوپلیتیک
فن هونگدا، استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه شانگهای و رئیس بخش خاورمیانه دانشگاه شاوشینگ، طی یادداشتی در پایگاه اینترنتی «تینک چاینا» (Think china)، مستقر در سنگاپور، عنوان کرد که از زمان آغاز جنگ غزه و اسرائیل در 7 اکتبر 2023، چشمانداز ژئوپلیتیک خاورمیانه دستخوش تغییرات قابلتوجهی شده است. این تحولات سبب شده که ایران، حداقل در مقطع فعلی، در موقعیتی چالشبرانگیز قرار داشته باشد. این در حالی است که تجاوز نظامی اسرائیل و ایالات متحده و جنگ 12روزه نیز تغییرات گستردهای در موقعیتهای استراتژیک منطقهای ایجاد کرده است. وی افزود: در این شرایط، تمایل ایران برای همکاری با چین به طور قابلتوجهی افزایش یافته است. شکی نیست که همکاری با ایران میتواند برای چین مفید باشد. اما در عین حال باید تاکید کرد فرصتهای بیشتری برای تعمیق روابط دوجانبه بین چین و ایران وجود دارد. این در حالی است که تغییر نظام در سوریه و تغییر مختصات ژئوپلیتیک در منطقه سبب شده که موقعیت ایران از منظر بینالمللی دستخوش دگرگونیهایی شود و این مسالهای است که مقامات ایران باید بدان توجه ویژه داشته باشند.
تلاشها برای رسیدن به راهکاری دیپلماتیک برای حل مسائلی چون پرونده هستهای ایران، پس از جنگ 12روزه، با دشواریهایی مواجه شده است. در پی این جنگ، سه کشور اروپایی عضو برجام (تروئیکای اروپایی) دست به فعالسازی مکانیسم ماشه زدند و تحریمهای سازمان ملل علیه تهران را بار دیگر به مدار بازگرداندند. بلاشک، اقدام سه کشور اروپایی در زمینه بازگرداندن تحریمها علیه ایران بسیار تاسفبرانگیز است و نتایج گستردهای به دنبال خواهد داشت. توافق برجام که پس از سالها از سوی جامعه بینالملل به نتیجه رسیده بود، در پی اقدام آمریکا مبنی بر خروج یکجانبه از آن عملا اثرگذاری خود را از دست داد. همچنین، اقدامات آمریکا و بیعملی تروئیکای اروپایی سبب شد که این سند دیپلماتیک بدل به پوستهای توخالی شود. از سوی دیگر، تشدید منازعات بین ایران و اسرائیل خود عامل دیگری بود که سبب شد اروپا و آمریکا به سوی اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل علیه تهران حرکت کنند.
با توجه به بازگشت تحریمهای سازمان ملل در پی فعالسازی مجدد مکانیسم ماشه، تجارت میان پکن و تهران همچنان ادامه دارد. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که هم چین و هم ایران سالهاست که در زمینه مقابله با رژیم تحریمی غرب تمرین داشتهاند و همین نکته سبب شده است که بتوانند راههای مختلفی برای دور زدن این فشارها پیدا کنند. از سوی دیگر، این نکته را نیز نباید از یاد برد که کارشناسان حوزه سیاست بینالملل تاکید دارند که وضعیت فعلی جهان در عرصه سیاسی آنچنان گسسته است که غرب نمیتواند همچون گذشته فشارها را با بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران اعمال کند. همچنین برگ برنده تهران در این زمینه، پیمانهای استراتژیک با متحدان خود از جمله چین است که میتواند مانع از تاثیرگذاری حداکثری تحریمها شود. در عین حال باید در نظر گرفت که رابطه نزدیک ایران، روسیه و چین چندان مورد تایید کشورهای اروپایی و آمریکا قرار ندارد.
همچنین پس از جنگ 12روزه ایران و اسرائیل، نمیتوان انتظار بهبود روابط میان تهران و غرب را داشت. این مساله خود حاکی از آن بوده که تهران و پکن میتوانند در مسیری حرکت کنند که بتوانند فشارهای فعلی را مهار یا با آنها مقابله کنند. رویدادهای مذکور سبب شده که روابط میان ایران و غرب که پیش از این نیز چنگی به دل نمیزد، دستخوش تحولات گستردهای شود. پس از جنگ دوازدهروزه، ایرانیان عموما به این باور رسیدهاند که مذاکرات بین آمریکا و ایران فقط پوششی برای اسرائیل جهت آغاز جنگ است، که این امر بیاعتمادی ایران به آمریکا را بیشتر تقویت میکند.
دیدگاه ایران در مورد همکاری با چین
این تحلیلگر در ادامه عنوان کرد: درعینحال و با توجه به فاکتورهای موجود، تمایل ایران برای تعمیق همکاری با چین افزایش یافته است. در واقع، درحالیکه جنگ 12روزه هنوز ادامه داشت، در داخل ایران درخواستهایی برای تقویت همکاری نظامی با چین، به ویژه با تهیه تجهیزات و سلاحهای نظامی چینی، وجود داشت. در طول جنگ و پس از آن، شایعاتی مبنی بر تامین تسلیحات چین برای ایران به طور گسترده در گفتمان بینالمللی منتشر شد که تا حدودی توسط مقامات ایرانی و رسانههای دولتی تقویت شد. بدیهی است که تقویت ساختار دفاعی ملی درحالحاضر اولویت اصلی تصمیمگیرندگان ایرانی است. زمانیکه روسیه قادر به تامین سلاحها و تجهیزات دفاعی وعدهدادهشده برای ایران نبود، جنگندههای چینی که در درگیری پاکستان و هند درخشیدند، به اهداف مورد نظر ایران و همچنین تجهیزات دفاع هوایی چین تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر، پیش از جنگ 12روزه، برخی تحلیلگران بر ضرورت ایجاد اتحادی سهجانبه میان ایران، روسیه و چین تاکید داشتند، تفسیری که من بهشخصه با آن موافق نیستم. یکی از عوامل مهم در زمینه وضعیت فعلی ایران، نحوه تاثیرگذاری تحریمهای بینالمللی بر تعاملات چین با ایران است. تحریمها مطمئنا عامل کلیدی در زمینه محدودسازی روابط بین چین و ایران هستند، اما ماجرا تنها به این مقوله خلاصه نمیشود. آنچه در این میان بیش از هر چیز تاثیرگذار بوده، نگاه ایران به مراودات با چین است؛ فارغ از بحث تحریمها، چالش اصلی پیش روی این رابطه دوجانبه، فقدان سازوکارهای روشن و اراده سیاسی لازم در ایران است. به بیان دیگر، ایران با اولویتهای استراتژیک چین همسو نشده است، اما انتظارات غیرواقعبینانهای از چین دارد.
استاد دانشگاه شانگهای چین در ادامه عنوان کرد: ایران تاکنون در رابطه با مراودات خود با چین نه استراتژی جامعی داشته و نه برنامه بلندمدتی. برخلاف کسانی که در داخل ایران اغلب انتقاد میکنند که کمکهای چین به این کشور کافی نیست، باید گفت که چهبسا سوءمدیریت خود تهران منجر به عدم تمایل پکن برای ارائه کمکهای بیشتر و گستردهتر شده است.
نگرش چین نسبت به همکاری با ایران
در ادامه یادداشت رئیس بخش خاورمیانه دانشگاه شاوشینگ آمده است: در حال حاضر، ایران مشتاق است روابط دوجانبه خود با چین را عمیقتر کند. شکی نیست که پکن از این مساله استقبال میکند. از این گذشته، مهم نیست که قدرت و نفوذ ایران تا چه اندازه دستخوش تغییر شده باشد، چراکه تا جایی که به نگاه راهبردی پکن مربوط میشود، این کشور همچنان یک قدرت بزرگ در خاورمیانه، بهویژه در غرب آسیا بوده و نقشی تعیینکننده در هرگونه صلح و ترتیبات سیاسی در منطقه دارد.
تهران که از هزینههای سیاست خارجی پیشین خود که مبتنی بر اتکای انحصاری به غرب بود، رنج میبرد، اکنون به سمت دیپلماسی متنوعتری روی آورده است. حتی پس از بهبود احتمالی روابط با کشورهای غربی مانند ایالات متحده، ایران بهراحتی از همکاری با چین دست نخواهد کشید. بااینحال، برای چین، تعمیق همکاری با ایران هنوز با برخی مشکلات عملی روبهروست؛ اولا، تحریمها همچنان بزرگترین مانع برای شرکتها و موسسات قدرتمند چینی بوده که با ایران تجارت میکنند. ثانیا، محیط سرمایهگذاری و تجارت ایران نیز تاثیرات منفی بر اشتیاق و تمایل چین داشته است. میتوان چنین گفت که پکن انتظار دارد که محیط سرمایهگذاری در ایران برای این کشور بهبود یافته و تغییراتی را شاهد باشد. ثالثا، عدم قطعیت آینده ایران نیز به چین یادآوری میکند که با احتیاط با این کشور روبهرو شود. نبود یک افق مشخص در رابطه با برنامههای اقتصادی سبب میشود که کشورهای خارجی نیز تمایل کمتری نسبت به مراوده با ایران داشته باشد و این امر بیتردید بر تمایل چین برای گسترش همکاریها با ایران نیز تاثیر میگذارد. با این اوصاف، میتوان عنوان کرد که تاثیرگذاری تحریمهای بینالمللی علیه ایران همچون گذشته نبوده و رو به کاهش گذاشته است.
شکاف فزایندهای که امروز در دنیای سیاست بینالملل وجود دارد به سود ایران است و تهران باید از این مساله استفاده کرده تا بتواند محدودیتهای اعمالشده از سوی غرب را کنار بگذارد و از آنها فراتر برود. به نظر من، پکن امیدوار است تحریمهای اعمالشده بر ایران بهزودی برداشته شود و مایل است برای این منظور تلاش کند. چین همچنین نمیخواهد ایران دستخوش تغییرات شدید و آشفتگیهای گسترده شود. زمانی که ایران مسیر توسعه سالمی را آغاز کند و تحریمها کاهش یابند یا لغو شوند، چین تلاش خواهد کرد تا همکاری جامعی با ایران داشته باشد. اگر اعتماد متقابل استراتژیک بین دو کشور رضایتبخش باشد، همکاری در حوزه نظامی نیز امکانپذیر است.
این تحلیلگر در پایان عنوان کرد: براساس تاریخچه روابط میان طرفین، پتانسیل روشنی برای چین و ایران در زمینه همکاریها وجود دارد. البته بار دیگر باید تاکید کرد که این مساله بیش از هر چیز به میزان اهمیتی بستگی دارد که این دو کشور برای روابط دوجانبه خود قائل هستند. معتقدم که اگر رویکرد دوجانبه تغییر کرده و فشارها نسبت به وضعیت فعلی کاهش پیدا کند، چین و ایران در آینده راههای درخوری برای ارتباط پیدا خواهند کرد.