شناسه : ۲۹۸۰۹۸۶ - چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۰۵:۲۴
بازار برق حرارتی در بنبست
علی نقوی* بازار برق کشور طی سالهای اخیر با مجموعهای از سازوکارهای چندگانه و بعضا متناقض مواجه شده که نهتنها شفافیت را کاهش داده، بلکه پیشبینیپذیری سرمایهگذاری در بخش تولید برق حرارتی را نیز مختل کرده است.
در ظاهر بخش برق آزاد و برق سبز وضعیت نسبتا مطلوبتری دارد؛ زیرا قیمتها کمتر تحت کنترل اداری است و امکان فعالیت برای سرمایهگذاران فراهمتر بوده، اما در بخش برق حرارتی بهدلیل تنوع کانالهای مبادله، چارچوب مقرراتی پیچیده و فقدان جریان نقدی پایدار، وضعیت به مراتب دشوارتر ارزیابی میشود. ساختار بازار برق حرارتی مبتنی بر سه مسیر موازی تعریف شده است که هر کدام قواعد و محدودیتهای خاص خود را دارد. مسیر نخست بازار عمدهفروشی برق است که در آن مدیریت شبکه بهعنوان خریدار اصلی وارد میشود و برق نیروگاهها را در سازوکاری مشابه حراج یکطرفه خریداری میکند. در این مدل، سقف نرخ توسط نهاد تنظیمگر تعیین میشود و این موضوع در بسیاری از مواقع اجازه انعکاس هزینه واقعی تولید را نمیدهد. علاوه بر این، دوره وصول مطالبات نیروگاهها در این بخش قابل پیشبینی نیست و همین عدم قطعیت نقدینگی، مشکلات جدی در برنامهریزی مالی نیروگاهها ایجاد میکند.
مسیر دوم، قراردادهای دوجانبه است که به نیروگاهها امکان میدهد خارج از چارچوب بازار عمدهفروشی و بدون حضور در بورس، برق را مستقیما به صنایع بفروشند. این مدل بهظاهر انعطافپذیرتر است، اما در عمل شفافیت لازم را ندارد و همین عدم شفافیت موجب شده نتوان شاخصهای قابل اتکایی برای تحلیل وضعیت واقعی عرضه و تقاضا در این بخش ارائه کرد. قراردادهای دوجانبه همچنین وابستگی سنگینی به توان مالی صنایع دارند و در شرایط رکود صنعتی یا کمبود نقدینگی، این قراردادها نیز با محدودیت مواجه میشوند.
مسیر سوم، عرضه برق حرارتی در بورس انرژی است که قرار بود شفافترین و رقابتیترین بستر باشد؛ با این حال، در این بخش نیز مشکلات ساختاری مانع از توسعه واقعی بازار شده است. بخش مهمی از خرید برق در بورس به منابع مالی شرکتهای توزیع وابسته است. این شرکتها نه منابع نقدی پایداری دارند و نه تزریق مالی به آنها منظم انجام میشود. در نتیجه، نیروگاهها با ریسک قابلتوجهی در فروش برق روبهرو هستند و هرگونه اختلال در تخصیص منابع نقدی، عرضه و معاملات را محدود و ناهموار میکند. به همین دلیل است که معاملات برق حرارتی در بورس انرژی در بسیاری از مقاطع دچار نوسان شده و جذابیت آن برای عرضهکنندگان کاهش یافته است. ترکیب این سه سازوکار موازی، بازار عمدهفروشی با نرخگذاری دستوری، قراردادهای دوجانبه غیرشفاف و بورس انرژی با ریسک نقدینگی بالا، فضای چندگانه و متناقضی ایجاد کرده که تصمیمگیری را برای تولیدکنندگان دشوار کرده است. نیروگاهها از یک طرف باید با هزینههای افزایشی تعمیرات، سوخت، نیروی انسانی و قطعات مواجه شوند و از طرف دیگر امکان فروش برق خود را در بستری قابل پیشبینی و شفاف ندارند. در چنین فضایی ورود سرمایهگذاران جدید نیز با تردیدهای جدی روبهروست، زیرا بازگشت سرمایه در شرایط فعلی نه تنها تضمین نمیشود، بلکه به دلیل عدم ثبات سیاستی قابل محاسبه نیز نیست. وزارت نیرو معمولا گزارشهای ماهانهای از وضعیت شبکه منتشر میکند، اما این گزارشها اغلب تصویر کلی از تولید و مصرف ارائه میدهند و امکان تحلیل دقیق چالشهای مالی و سازوکار معامله برق را فراهم نمیکنند. به همین دلیل ارزیابی وضعیت واقعی بازار برق حرارتی زمانی ممکن است که هم جریان نقدی شرکتهای توزیع و هم عملکرد بخشهای مختلف بازار با شفافیت بیشتری منتشر شود.
در مجموع، بازار برق حرارتی امروز بیش از هر چیز نیازمند یکپارچهسازی سازوکارهای معاملاتی، تعریف یک نظام شفاف قیمتگذاری مبتنی بر هزینه واقعی تولید و ایجاد جریان نقدی پایدار برای شرکتهای توزیع است. بدون اصلاح این ریشههای ساختاری، هیچیک از مسیرهای موجود نمیتواند به توسعه پایدار ظرفیت تولید برق حرارتی کمک کند و این صنعت همچنان در چرخهای از عدم قطعیت و ناپایداری حرکت خواهد کرد.
* کارشناس انرژی