در تاریخ صنعت خودرو، گاه سرنوشت یک شرکت نه با دهها محصول، بلکه با موفقیت یا شکست یک مدل رقم خورده است. این گزارش که برگرفته از سایت تاپگیر (تختگاز) بیبیسی است، 11 خودرویی را مرور میکند که در لحظات بحرانی، ورق را به نفع سازندگانشان برگرداندند.
1. پژو 205
توسعه شتابزده پژو در دهه 1970، با خرید سیتروئن و سپس بخش اروپایی کرایسلر، این شرکت را وارد بحران مالی جدی کرد. در اوایل دهه 1980، پژو بیش از هر زمان دیگری به یک موفقیت حیاتی نیاز داشت.
پاسخ، برخلاف انتظار، یک خودرو کوچک بود. پژو 205 که در سال 1985 معرفی شد، با طراحی جذاب، کیفیت ساخت قابل توجه و کاربری شهری، خیلی زود به موفقیتی بزرگ تبدیل شد.
تنوع بدنه، از سهدر و پنجدر گرفته تا کروکی، دامنه خریداران را گسترش داد. نسخههای اسپرت جیتیآی، به ویژه مدلهای 1/6 و 1/9 لیتری، به نماد رانندگی هیجانانگیز دهه 1980 بدل شدند. موفقیتهای پژو در رالی با مدل افسانهای 205 تی-16 نیز اعتبار فنی برند را تقویت کرد. فروش بالا و حاشیه سود مناسب 205، نقش تعیینکنندهای در نجات پژو و تثبیت گروه پساسای داشت.
2. بنتلی کانتیننتال جیتی
بنتلی، پیش از عرضه کانتیننتال جیتی در سال 2003، برندی بسیار محدود با فروش سالانه حدود هزار دستگاه بود. پس از خرید بنتلی از سوی فولکسواگن، آینده این نشان لوکس همچنان نامطمئن به نظر میرسید.
کانتیننتال جیتی همهچیز را تغییر داد. این کوپه لوکس چهار نفره با طراحی مدرن و موتور قدرتمند دوازدهسیلندر تویینتوربو، تعریفی تازه از بنتلی ارائه کرد؛ خودرویی لوکس اما قابل استفاده برای امور روزمره. حتی پیش از آغاز فروش، هزاران مشتری پیشپرداخت دادند.
در همان سال نخست، فروش بنتلی چند برابر شد و طی سالهای بعد، مجموع تولید کانتیننتال جیتی به حدود 40 هزار دستگاه رسید. این موفقیت به فولکسواگن ثابت کرد بنتلی میتواند برندی سودآور و پایدار باشد. بسیاری معتقدند اگر کانتیننتال جیتی نبود، بنتلی امروز به شکل کنونی وجود نداشت.
3. آستون مارتین دیبی7
در اواخر دهه 1980، آستون مارتین با وجود شهرت تاریخیاش، در شرایطی شکننده قرار داشت. تولید محدود، هزینههای بالا و بازار کوچک، بقای این برند را تهدید میکرد.
ورود فورد و عرضه مدل دیبی7 در سال 1994 نقطه عطف مهمی بود. دیبی7 با طراحی ایان کالوم، ظاهری مدرن و جذاب داشت و بر پایه پلتفرمی توسعهیافته از جگوار اکسجیاس ساخته شده بود.
استفاده از قطعات مشترک با برندهای دیگر فورد، هزینهها را کاهش داد و امکان تولید در تیراژ بالاتر را فراهم کرد. موتور ششسیلندر سوپرشارژ و قیمت اولیه نسبتا پایین، دیبی7 را به دروازه ورود جدیدی به دنیای آستون مارتین تبدیل کرد. فروش بیش از 7 هزار دستگاه، رقمی بیسابقه برای این شرکت، آستون مارتین را از خطر سقوط نجات داد و مسیر رشد آن را هموار کرد.
4. پورشه باکستر 986 و 911 سری 996
پورشه در اوایل دهه 1990 تا آستانه ورشکستگی پیش رفت. تقویت ارزش مارک آلمان، قیمت خودروها را در بازارهای صادراتی بالا برده بود و فروش 911 به ویژه در آمریکا سقوط کرده بود.
در همین شرایط، وندلین ویدکینگ با تمرکز بر بهرهوری تولید، راهبردی تازه در پیش گرفت. معرفی کانسپت باکستر در سال 1993، مسیر تولید یک رودستر مقرون به صرفه را نشان داد. باکستر 986 و 911 سری 996 با اشتراک گسترده قطعات و موتور آبخنک، هزینهها را به شکل چشمگیری کاهش دادند.
هرچند برخی طرفداران سنتی ابتدا به این تغییرات اعتراض داشتند، اما فروش بالا و سود حاصل، پورشه را قادر ساخت سبد محصولاتش را گسترش دهد و سرمایهگذاریهای آیندهساز، از جمله روی پورشه کاین را انجام دهد. این دو مدل، پایههای بقای پورشه را محکم کردند.
5. نیسان قشقایی
در آغاز قرن بیستویکم، نیسان با کارخانههایی نیمهفعال و محصولاتی کمجاذبه، در وضعیت دشواری قرار داشت. ورود کارلوس گون به عنوان مدیرعامل، با تصمیمهایی سختگیرانه اما سرنوشتساز همراه بود. یکی از مهمترین آنها، تمرکز بر تولید خودروهایی مطابق سلیقه بازار اروپا بود.
نتیجه این تصمیمگیریها نیسان قشقایی شد؛ خودرویی که عملا مفهوم کراساوور شهری را به جریان اصلی بازار آورد. قشقایی ترکیبی از راحتی هاچبک و ظاهر شاسیبلند بود و به سرعت مورد استقبال خانوادهها قرار گرفت. موفقیت چشمگیر آن نقش کلیدی در بازگشت نیسان به سودآوری ایفا کرد. قشقایی نه فقط یک مدل پرفروش، بلکه نقطه آغاز راهبرد جهانی نیسان در توسعه کراساوورها شد.
6. فولکسواگن گلف امکا-1
پس از دههها موفقیت فولکس بیتل (قورباغهای)، فولکسواگن در اوایل دهه 1970 با بحرانی هویتی روبهرو شد. تلاشها برای یافتن جانشینی مناسب، از جمله پروژههای پرهزینه و ناموفق، نتیجهای نداشت.
با تغییر مدیریت، فولکسواگن تصمیم گرفت به طور کامل مسیر خود را عوض کند. معرفی گلف مکا-1 با موتور جلو، دیفرانسیل جلو و طراحی کاربردی، نقطه عطفی تاریخی بود. این خودرو نهتنها جایگزین شایستهای برای بیتل شد، بلکه تعریف تازهای از هاچبک خانوادگی ارائه داد.
استقبال بازار، فوری و گسترده بود و گلف به ستون اصلی درآمد فولکسواگن تبدیل شد. موفقیت گلف مکا-1 آینده این شرکت را تضمین کرد و پایههای یکی از موفقترین نامها در تاریخ صنعت خودرو را بنا گذاشت.
7. آستین مترو
تا سال 1980، بریتیش لیلاند به نمادی از ناکارآمدی صنعتی در بریتانیا تبدیل شده بود. اعتصابهای پیاپی، مدیریت ضعیف و محصولات نامنسجم، فروش را به شدت کاهش داده بود و حتی احتمال تعطیلی کامل مطرح بود.
عرضه آستین مترو، هرچند همه مشکلات را حل نکرد، اما به عنوان یک موفقیت تجاری عمل کرد. مترو خودرویی کوچک، ساده و نسبتا مدرن بود که با تبلیغاتی آمیخته به حس میهندوستی، توجه عمومی را جلب کرد.
فروش بالا در سالهای نخست، جریان نقدی حیاتی برای شرکت فراهم آورد. مترو به بریتیش لیلاند فرصت داد تا نفس تازهای بکشد و از سقوط فوری نجات یابد، هرچند مشکلات ساختاری این گروه در نهایت ادامه یافت.
8. بامو 700
در اواخر دهه 1950، بامو با مجموعهای از مدلهای کمفروش و پرهزینه، به آستانه ورشکستگی رسیده بود. معرفی بامو 700 در سال 1959، ورق را برگرداند. این خودرو نخستین بامو با بدنه یکپارچه بود و هندلینگ بهتری نسبت به محصولات پیشین ارائه میداد.
موتور دوقلوی تخت، برگرفته از موتورسیکلتهای بامو، اقتصادی و قابل اعتماد بود. عرضه نسخههای کوپه، سدان و کروکی، طیف وسیعی از خریداران را جذب کرد. فروش حدود 188 هزار دستگاه، منابع مالی لازم برای توسعه مدلهای بعدی را فراهم کرد. بدون موفقیت 700، بامو احتمالا هرگز به برند جهانی امروزی تبدیل نمیشد.
9. ولوو اکسسی-90
ولوو دو بار با اکسسی-90 نجات پیدا کرد. نسل اول که در سال 2002 و تحت مالکیت فورد معرفی شد، پاسخی هوشمندانه به تغییر سلیقه بازار بود. این شاسیبلند خانوادگی، با فضای داخلی جادار و ابعاد بیرونی متعادل، فروش بالایی در اروپا و آمریکا داشت و در دورانی که سدانها افت میکردند، ستون اصلی درآمد ولوو شد.
نسل بعدی اکسسی-90 پس از جدایی ولوو از فورد، اهمیت استراتژیک حتی بیشتری داشت. این مدل آغازگر پلتفرم، پیشرانهها، سامانههای هیبرید و فناوریهای جدید ولوو بود. موفقیت آن، نشان داد ولوو میتواند بهعنوان برندی مستقل، سودآور و آیندهنگر باقی بماند.
10. فورد 1949
پس از مرگ هنری فورد، شرکت فورد با طراحیهای کهنه و افت فروش، جایگاه خود را از دست داده بود. هنری فورد دوم، در 28سالگی، پروژهای جسورانه را آغاز کرد: تولید یک خودروی کاملا جدید در زمانی بسیار کوتاه.
مدل 1949 با طراحی مدرن، خطوط نرم و تنوع بدنه، نقطه گسست از گذشته بود. استقبال بازار چشمگیر بود و تنها در روز رونمایی، 100 هزار سفارش ثبت شد. فروش بیش از یک میلیون دستگاه، فورد را دوباره به اوج بازگرداند و این شرکت را از بحران نجات داد.
11. کرایسلر پلتفرم کی
در سال 1980، کرایسلر تنها با تضمین وامهای دولتی از ورشکستگی نجات یافت. لی یاکوکا، مدیرعامل جدید، راه نجات را در یک پلتفرم ساده اما انعطافپذیر دید. خودروهای مبتنی بر پلتفرم کی، مانند دوج اریس و پلیموث ریلاینت، اقتصادی و رقابتی بودند و فروش بالایی داشتند.
این پلتفرم به سرعت برای مدلهای لوکستر و حتی توربوشارژ توسعه یافت. مهمتر از همه، مینیونهای وویجر و کاروان، که بر پایه همین پلتفرم ساخته شدند، بازار خودروهای خانوادگی آمریکا را دگرگون کردند. پلتفرم کی ستون اصلی بقای کرایسلر در دهه 1980 شد.
منبع: بی بی سی