فیلم «لانتوری» که به نمایش درآمد، خیلیها آن را تلخ و خیلیها تأثیرگذار دانستند. پیش از آنکه روی صندلیهای سینما بنشینیم و چهرهای را ببینیم که به نام عشق، سوختن نصیبش شده، بارها خبرهایش را خوانده بودیم. ماجرای اسیدپاشی شاید برایمان تازگی نداشت اما به تصویرکشیدنش توانست اتفاقهای تازهای را به وجود بیاورد.
به گزارش ، وقایع اتفاقیه نوشت: در جریان نمایش این فیلم تصمیم گرفته شد کاری که سالهاست باید انجام میگرفته و هنوز اتفاق نیفتاده، بالاخره انجام شود؛ تأسیس انجمنی برای حمایت از قربانیان اسیدپاشی. دکتر سیدکمال فروتن، فوقتخصص جراحی پلاستیک که سالهاست با قربانیان اسیدپاشی در ارتباط است، رضا درمیشیان و نوید محمدزاده کارگردان و بازیگر فیلم لانتوری، معصومه عطایی و محسن مرتضوی، دو قربانی اسیدپاشی و جمعی از فعالان اجتماعی دست به دست هم دادند تا این اتفاق بیفتد.
حالا این انجمن ثبت شده اما برای شروع به فعالیت نیاز به کمکهای زیادی دارد؛ کمکهای مسئولان و مردم و نهادهای مختلف. همانطور که اعضای این انجمن میگویند، از مهمترین نیازها این است که ساختمانی برای انجام امورشان داشته باشند.
در گفتوگویی با معصومه عطایی، محسن مرتضوی و دکتر فروتن از لزوم این کمکها گفتند. از آنچه بر سر قربانیان اسیدپاشی میآید، از حمایتهایی که وجود ندارد، از ضعفهای قانونی و در عین حال، امید به زندگی.
معصومه عطایی، در جریان اسیدپاشی بیناییاش را از دست داده اما زندگی را از دست نداده، سفالگری یاد گرفته و آن را آموزش هم میدهد، محسن مرتضوی هم معرق کار میکند. هر دو به زندگی و آینده امیدوارند، به رسیدن روزهایی که در آن وضعیت قربانیان اسیدپاشی در کشورمان بهتر باشد و این جرم دیگر در هیچ جا و به هیچ بهانهای اتفاق نیفتد.
گفتوگو با چند نفر از اعضای انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی را در ادامه بخوانید:
همین حالا که ما این گفتوگو را انجام میدهیم، خبری از اسیدپاشی آمده، اسیدپاشی روی صورت یک زن؛ اتفاق تلخی که شما تجربهاش را دارید. خانم عطایی، خیلیها شرح حال شما را میدانند اما برای آنها که شاید کمتر خبرها را پیگیری کرده باشند، توضیحی درباره اتفاق تلخ اسیدپاشی که دربارهتان افتاد، بدهید.
عطایی: بعد از جدایی از همسرم، خانواده او حق ملاقات پسرم را داشتند، تقریبا یک سال و نیم از طلاق ما گذشته بود و آنها که هنوز حاضر نبودند این جدایی را بپذیرند نسبت به من کینه داشتند، تا اینکه یک روز پدرشوهرم به بهانه هدیهدادن آمد منزل پدرم و جلوی در اسید را به صورتم پاشید. بعد از آن بینایی چشمهایم را از دست دادم و وارد مراحل درمانی و جراحی پلاستیک شدم.
چند سال از این قضیه میگذرد؟
عطایی: حدود هفت سال از این موضوع میگذرد اما همچنان برای من زنده است. این اتفاق آنقدر تلخ است که هر بار با شنیدن هر خبری از اسیدپاشی دوباره آن روزها برایم یادآوری میشود.
پیگیری قضایی این موضوع به کجا رسید؟
عطایی: مجازاتها دراینزمینه ناعادلانه است. قوانین دراینزمینه قدیمی و ناکافی است و خلأ قانونی وجود دارد. کسانی هم که دست به این اقدام میزنند میدانند که مجازات ناکافی است و آنطور که باید، به سزای عملشان نمیرسند. من تقاضای قصاص کردم، یعنی تنها چیزی که در این قانون برای چنین کاری وجود داشت اما در شرایط خاصی قرار گرفتم و به خاطر گرفتن حضانت پسرم از قصاص صرفنظر کردم. اگر حضانت پسرم نبود، تا پای قصاص میرفتم ولی ترجیح دادم گذشت کنم و حضانت پسرم را بگیرم.
پس چه مجازاتی برای پدر همسرتان تعیین شد؟
عطایی: پنج سال زندانی بود بهعنوان حکم عمومی اما بعد از یک سال و نیم عفو گرفت و از زندان بیرون آمد. درواقع نمیشود گفت آن شخص مجازات شده است.
آقای مرتضوی، چه شد که این اتفاق برای شما افتاد؟
مرتضوی: سال 1391 بعد از تعطیلات عید بود که رفتم سر کار، یک نظافتچی داشتیم که دچار سوءتفاهم، حسادت و مشکلات شخصی و روحی بود، روز پانزدهم فروردین با چهار لیتر اسید از پشت سر من را صدا کرد و اسید را روی من ریخت، اینطور که پزشکی قانونی هم تأیید کرده 16 ضربه چاقو هم به من زد. مدتی بیمارستان و در کما بودم، بعد هم که مراحل درمانی و جراحیهای دیگر شروع شد.
با چه انگیزه و دلیلی روی شما اسید پاشید؟
مرتضوی: خودش دلایل مختلف و متناقضی را گفته است. یکبار گفته از قیافهاش خوشم نمیآمد، یکبار میگوید رئیسم بود و دوستش نداشتم، یکبار دیگر گفته مزاحم تلفنی او بودهام. وقتی قاضی به او گفته چرا اسید ریختی؟ جواب داده چون در روزنامه خواندهام که هر کس اسید میریزد در نهایت بخشیده میشود یا مجازات زیادی ندارد.
برایش چه حکمی صادر شده است؟
مرتضوی: سه سال زندان، 6 ماه زندان هم بهدلیل خروج غیرقانونی از مرز؛ یعنی جمعا سه سال و نیم. حدودا پنج یا 6 نفر دیه انسان کامل هم باید بدهد و قصاص چشم راست و گوش راست.
این مجازاتها اجرا شده است؟
مرتضوی: حکمی که درباره پرونده من صادر شده یک سال و نیم در اجرای احکام است و هنوز اجرا نشده. دیه را که ندارد بدهد، قصاص را هم گفتهاند زیاد دربارهاش چیزی نگو تا انجام شود. همین میشود که افراد بیشتری دست به ارتکاب این جرم میزنند. مجازات اسیدپاشی با بزه برابری نمیکند. قانون اسیدپاشی مربوط به سال 1339 است، در این قانون تنها به مواد سوزاننده اشاره شده و نامی از اسید نیامده، ممکن است شامل بنزین، نفت، آهک یا هر مورد دیگری باشد و تنها سه سال زندان برای یک اسیدپاش در نظر میگیرند. به شدت نیاز است در قوانین مربوط به اسیدپاشی بازنگری شود.
آقای دکتر، شما چند سال است بهعنوان جراح پلاستیک با قربانیان اسیدپاشی در ارتباط هستید؟
فروتن: حدود 15 سال است که این افراد را درمان میکنم. ضایعات مختلف پوستی در قربانیان اسیدپاشی وجود دارد که من و همکارانم به درمان آنها اقدام میکردیم ولی این کار به صورت تشکلیافته و منسجم نبود.
چه شد که تصمیم گرفتید انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی را تأسیس کنید؟
فروتن: تصمیم برای تشکیل این انجمن بعد از اکران فیلم «لانتوری» گرفته شد که در حضور آقای درمیشیان، تعدادی از قربانیان اسیدپاشی و همچنین پزشکها پیشنهاد تشکیل این انجمن را دادم و مورد استقبال و موافقت قرار گرفت. فکر کردم اگر یک تشکلی ایجاد شود که بتوانیم از این افراد حمایتهای مختلف درمانی، اجتماعی و قانونی را داشته باشیم خیلی خوب است. درواقع دیدیم این افراد احتیاج دارند مأمنی را داشته باشند که کنار هم جمع شوند، بتوانند از مشاورههای لازم بهرهمند شوند و بتوانیم روندی را ایجاد کنیم که بتوانند به زندگی برگردند. حدود دو ماه است این انجمن به ثبت رسیده و دنبال این هستیم جایی را داشته باشیم که مأمنی برای این افراد باشد.
میتوانید بگویید در سالهای اخیر تعداد موارد اسیدپاشی افزایش داشته یا کاهش؟
فروتن: این روند افزایشی بوده و سال به سال تعداد قربانیان افزایش داشته. سال 1394 در یک بیمارستان سوانح سوختگی، حدود 50 مورد اسیدپاشی بود و در سال 1395 این افراد حدودا 80 نفر بودند، یعنی با سرعت زیادی افزایش پیدا کردند. یکی از کارهایی که در نظر داریم انجمن انجام دهد این است که در کنار حمایتی که از افراد قربانی انجام میدهیم، بتوانیم کاری کنیم که افراد کمتری دچار این اتفاق شوند.
چطور میخواهید این کار را انجام دهید؟
فروتن: از مهمترین کارهایی که باید انجام شود و مدنظر داریم این است که خریدوفروش اسید تحت شرایط خاصی انجام شود، یعنی مشخص باشد که چه فردی آن را فروخته، چه کسی خریده و چه مقدار و به چه منظوری آن را تهیه میکند که این افراد قابل پیگیری باشند. اگر بتوانیم این کار را از مسئولان بخواهیم اتفاق بسیار خوبی است. دومین کاری که میخواهیم انجام دهیم این است که مجازات اسیدپاش را افزایش دهند. این مجازات خیلی کم است و همانطور که اشاره کردند چند سال زندان برای چنین جرم بزرگی کافی نیست و درعینحال لازم است روند رسیدگی در دادگاه هم تسریع شود.
این تسریع در رسیدگی باعث میشود تا اخبار این موضوع داغ است، شخص به سزای عملش برسد و بازدارندگی بیشتری وجود داشته باشد، نه اینکه به فراموشی سپرده شود.
این انجمن چه اولویتهایی را مدنظر قرار میدهد؟ مهمترین حمایتی که بعد از این اتفاق باید برای قربانیان اسیدپاشی انجام شود چه کارهایی است؟
عطایی: بعد از این اتفاق، بحرانهای زیادی وجود دارد که شخص به تنهایی نمیتواند آنها را مدیریت کند. مهمترین کار اقدامات درمانی است. متأسفانه هزینه عملهای جراحی بالاست و بیمه این عملها را پوشش نمیدهد، من با کمک مردم و خیریهها توانستم هزینههای جراحی را بپردازم. از طرف دیگر قربانی اسیدپاشی در همان زمان درگیر مراحل قانونی و دادگاه هم میشود، درحالیکه نمیتواند هزینه وکیل را بپردازد، هرچند بسیاری از وکلا به صورت رایگان دراینزمینه کمک میکنند اما شاید دسترسی به آنها برای این افراد کار سادهای نباشد. فردی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته، احتیاج به مشاورهها و حمایت روانی و اجتماعی هم دارد و همچنین مهارتآموزی تا بتواند کاری داشته باشد. همه اینها کاری است که یک انجمن میتواند دراینزمینه انجام بدهد و با تعداد زیادی که این افراد در کشورمان هستند جای خالی چنین انجمنی احساس میشد.
مرتضوی: اسیدپاشی جرمی است که اغلب توسط افراد آشنا و اعضای خانواده انجام میشود. در چنین شرایطی، فردی که این اتفاق دربارهاش رخ داده شاید نتواند حمایت کافی را از خانواده بگیرد؛ بنابراین وجود چنین انجمنی میتواند بسیار مؤثر و کارآمد باشد. وقتی خانوادهای بیمار یا معلول داشته باشد مورد حمایت خانواده قرار میگیرد اما وقتی شخصی توسط نزدیکانش قربانی اسید شده باشد چه حمایتی میتواند از آنها بگیرد؟ در چنین شرایطی انجمن میتواند نقش خانواده را برای این افراد بازی کند.