میزان رو به رشد موارد سزارین، منشا پژوهشها و بحث و جدلهای فراوان در منابع پزشکی بینالمللی بوده است. نسبت موارد سزارین در استرالیا از 4/19% کل موارد تولد در سال 1994 به 1/29% در سال 2004 رسید. این درصد که در ایالات متحده همیشه بالا بوده، در سال 2005 به 2/30% یعنی مشابه نسبت 33% مربوط به آمریکای جنوبی در همان سال رسید. سزارین، علیرغم مقبولیت فزایندهاش به عنوان جایگزین زایمان واژینال، یک جراحی کمخطر نیست. ویلار و همکاران در مقالهای که در شماره اخیر مجله JMB به چاپ رساندهاند، بر حجم شواهدی که علیه میزان بالای زایمان سزارین هشدار میدهند افزودهاند. این مطالعه تأیید میکند که سزارین تنها هنگامی توجیه دارد که فواید آن بر مضارش برتری داشته باشد.
این مطالعه همگروهی آیندهنگر از یک مجموعه غنی دادهها مربوط به آمریکای جنوبی استفاده کرده که نتایج قبلیآن پیش از این به انتشار رسیده است. این پژوهش به روشنی نشان میدهد که میزان بالای سزارین لزوما پیامدهای بهتر سلامت را برای مادران و نوزادان در پی نخواهد داشت. در میان 97095 مورد تولد بررسی شده، موربیدیته شدید مادر در موارد سزارین به میزان معنیداری بیشتر بود (نسبت شانس 0/2، فاصله اطمینان 59%:5/2-6/1) پیامد نوزادان ارتباط نزدیکی با پرزانتاسیون جنینی در زمان تولد داشت. مرگومیر جنین و نوزاد (تا زمان ترخیص) در تولد واژینال بریچ به ترتیب 69/9% و 55/8% و در زایمانهای سزارین غیراورژانس به ترتیب 96/0% و 79/1% بود. نویسندگان مقاله نتیجهگیری کردهاند که عمل سزارین غیراورژانس در گروه زنان مطالعه شده نقش محافظتی در جنینهایی با پرزانتاسیون بریچ داشته است. اما آثار محافظتی علیه مرگ جنین در پرزانتاسیون سفالیک کمتر مشهود بود و مرگومیر نوزادان (تا زمان ترخیص) هم در سزارینهای غیراورژانس و هم در موارد تبدیل زایمان واژینال به سزارین به میزان معنیداری بیشتر بود.
مطالعات بزرگ جمعیتی، مورد شاهد و تحلیلهای همگروهی گذشتهنگر متعددی علیه پیامدهای جراحی نامطلوب بالقوه سزارین برای مادران و نوزادان هشدار دادهاند. این بررسیها میزان بالاتر بستری بیش از 7 روز نوزاد در بخش مراقبتهای ویژه، میزان بالاتر بستری بیش از 7 روز مادر در بیمارستان، نیاز بیشتر به بستری مجدد مادر در دوران پس از زایمان و میزان بالاتر مرگومیرمادر درنتیجه عوارض بیهوشی، عفونت و ترومبوآمبولی وریدی را گزارش کردهاند. آثار درازمدتتر شامل افزایش خطر جفت سرراهی، جفت چسبنده و جدا شدن زودرس جفت در بارداریهای بعدی و احتمال ارتباط با مرگ جنین در بارداریهای آینده میباشد. همچنین نگرانیهایی درمورد ارتباط میان سزارین و موربیدیته و مرگومیر نوزادی، حتی بعد از درنظر گرفتن متغیرهای مخدوشگر احتمالی وجود دارد.
مانند بسیاری از اقدامات دیگر جراحی که گاه با عوارض جانبی ناخواسته همراهاند، عمل سزارین نیز میتواند مشکلات یاتروژن را سبب شود. زنان باردار و پزشکان، هنگامی که قرار است بین زایمان طبیعی و عمل سزارین انتخاب کنند، ارزشگذاری متفاوتی نسبت به پیامدهای گوناگون ارایه شده به آنها دارند. زنان ممکن است سزارین را به این دلیل ترجیح دهند که مایلند کف لگن آنها از آسیب مصون ماند و در آینده دچار مشکلات ادراری نگردند. با این حال، هنوز اجماعی درمورد احتمال آسیب کف لگن ناشی از زایمان و اینکه سزارین تا چه میزان میتواند از مشکلات کوتاهمدت و درازمدت دفع ادرار و مدفوع پیشگیری کند وجود ندارد. بنابراین با توجه به مضرات بالقوه عمل سزارین، زنان باردار و مراقبان سلامت آنان در مورد فواید آن در هالهای از تردید باقی میمانند. زنانی که هیچ اندیکاسیون دیگری برای عمل سزارین ندارند باید فواید ممکن اما غیرقطعی پیشگیری از مشکلات ادراری آینده را از یک سو و افزایش خطر مشکلات ناشی از جراحی برای خود و فرزندشان را از سوی دیگر درنظر بگیرند.
قضاوت در مورد اینکه کدام روش زایمان ارجح است، نه تنها به شانس نسبی دامنه وسیعی از فواید و مضرات، بلکه به شدت و حجم نسبی آنها نیز بستگی دارد. نکته بسیار مهم هنگام مقایسه عمل سزارین با زایمان طبیعی آن است که احتمال وقوع حالتهای مختلف بعد از شروع دردهای زایمان (زایمان واژینال طبیعی) به دقت مورد توجه قرار گیرد، چرا که سلامت مادر و نوزاد بسته به اینکه زایمان واژینال طبیعی انجام بشود یا نه، بسیار متفاوت خواهد بود. احتمال وقوع پیامدهای مختلف زایمانی و وضع سلامت مادر و نوزاد متعاقب آن، بستگی زیادی به مجموعه تصمیماتی دارد که پیش از شروع درد زایمان و حین آن گرفته میشود. به عنوان مثال، تصمیمگیری درمورد انجام مداخلاتی نظیر القای زایمان و استفاده از روش اپیدورال برای تخفیف درد میتواند احتمال جراحی را افزایش دهد. روش زایمان همچنین به ترجیح مشتری، نوع مراقب سلامت (ماما یا متخصص زنان و زایمان)، محل زایمان (بیمارستان یا منزل) و ساختار تامین هزینه سلامت (بیمه سلامت و بازپرداخت پولی) بستگی دارد.
با توجه به ماهیت پیچیده تصمیمگیری درمورد روش زایمان، زمینههای اجتماعی-سیاسی آن و عدم قطعیت درمورد پیامدها، بعید به نظر میرسد که کارآزماییهای بالینی تصادفی شده پاسخ مشخصی به زنان و مراقبان سلامت آنان در مورد ارجحیت یکی از دو روش زایمان دهند. درصورتی که روابط پیچیده میان عوامل فرآیند نظیر القای زایمان، تخفیف اپیدورال درد، نوع مراقب سلامت و ترتیبات تامین هزینه در تحلیلها به عنوان متغیرهای درونزاد و نه برونزاد در نظر گرفته شوند، شاید مطالعات همگروهی بتوانند برآوردهای دقیقتری از عوامل خطر برای هر روش زایمان ارایه نمایند. مطالعات بعدی کمک خواهند کرد تا مجموعه ثابتی از احتمالات برای انواع پیامدهای ممکن مبتنی بر این عوامل تعیین گردند تا پشتوانهای برای مراقبان سلامتی باشد که وظیفه راهنمایی و اطلاعرسانی به زنان را در تصمیمگیری برای نوع زایمان به عهده دارند. جستجوی مدلهایی از مراقبت بارداری و زایمان که با بهترین پیامد زایمانی همراه باشند و نیز حمایت از محیطهای مناسب زایمان و اقداماتی که به تقویت فیزیولوژی طبیعی زایمان و نه مقابله با آن منجر میشوند، ضروری به نظر میرسد.
منبع:www.salamat.com
/ع