شناسه : ۳۴۶۹۱۴ - چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۵:۱۹
واژه شناسی
تفسیر قرآن کریم به دو گونه صورت می گیرد: تفسیر ترتیبی، که به ترتیب سور و آیات انجام می گیرد . این نوع تفسیر بسیار زمان بر و طولانی خواهد بود . تفسیر موضوعی که با گذشت زمان و مواجهه مسلمانان با مسائل و نیازهای جدید، ضرورت پیدا کرد که در آن، نظر قرآن کریم در باره موضوعی از موضوع های قرآنی استخراج می شود .
تفسیر موضوعی×
تفسیر قرآن کریم به دو گونه صورت می گیرد: تفسیر ترتیبی، که به ترتیب سور و آیات انجام می گیرد . این نوع تفسیر بسیار زمان بر و طولانی خواهد بود . تفسیر موضوعی که با گذشت زمان و مواجهه مسلمانان با مسائل و نیازهای جدید، ضرورت پیدا کرد که در آن، نظر قرآن کریم در باره موضوعی از موضوع های قرآنی استخراج می شود .
«تفسیر موضوعی قرآن » شیوه ای تفسیری است که در آن برای به دست آوردن نظر قرآن در باب موضوعی از موضوع های قرآنی، تمام آیات گرد آوری و بررسی می شود . «تفسیر موضوعی » هرچند اصطلاحی نوظهور است که از قرن چهاردهم بر این روش خاص از تفسیر قرآن کریم اطلاق (1) و به آن توجه ای ویژه شد و روز به روز ابعاد جدیدی از آن در حوزه گسترده فرهنگ اسلامی قرآنی آشکار گردید، اما پیش تر نیز قرآن کریم به این شیوه تفسیر می شده است; یعنی مفسران موضوعاتی را به قرآن عرضه کرده، با جمع آوری آیات همگون، پاسخ خویش را می گرفته اند .(2)
قرآن پژوهان و مفسران برای تفسیر موضوعی تعریف های گوناگونی ارائه داده اند . (3) در اینجا، به اجمال می توان گفت: «تفسیر موضوعی » عبارت است از گردآوری همه آیات مربوط به موضوعی از موضوع های قرآنی و بررسی و استنطاق آن ها برای استخراج نظر قرآن کریم درباره آن موضوع .
چنان که از تعریف مزبور برمی آید، تفسیر موضوعی دارای دو مرحله است:
1 . گردآوری مجموعه آیات مرتبط با موضوع . در تفسیر موضوعی لازم است مفسر تمام آیات مربوط به موضوع مورد پژوهش را جمع آوری کند . در این مرحله مفسر باید از حضور ذهن بالایی درباره قرآن برخوردار باشد تا بتواند به مقدار وسع و تکلیف، همه آیاتی را که نفیا و اثباتا به موضوع مورد بحث نظر دارد، گردآوری کند و مدار را محتوا قرار دهد نه لفظ . (4)
2 . جمع بندی و داوری درباره آن آیات و نیر نتیجه گیری از آن ها . از این رو، اگر در آثاری فقط به جمع آوری آیاتی از یک موضوع در قرآن اقدام شده، نمی توان آن ها را تفسیر موضوعی دانست .
تفاوت تفسیر موضوعی با تفسیر قرآن با قرآن
چنان که اشاره شد، در یک تقسیم کلی، تفسیر قرآن را در دو گونه «ترتیبی » و «موضوعی » می توان جای داد . تفسیر ترتیبی نیز دارای روش های گوناگون است; یکی از آن ها، روش اجتهادی قرآن با قرآن می باشد که در آن، مفسر برای شرح آیات بیش ترین کمک را از خود قرآن می گیرد و از آیات دیگر برای روشن شدن آیه موردنظر استفاده می کند . به رغم این، دو روش تفسیری مزبور (موضوعی و قرآن با قرآن) همگونی صوری با یکدیگر دارند و در هر دوی آن ها مفسر، آیات دیگر را به یاری می طلبد، اما اهداف متفاوت و متمایزی دارند .
در تفسیر قرآن به قرآن، هدف مفسر کمک گرفتن از آیات هم مضمون است تا از آیه مورد بحث ابهام زدایی کند و با کمک دیگر آیات، هر چه بیش تر و بهتر مفهوم آن آیه را روشن نموده، به فهم دقیق تری از آن برسد . (5) با نیل به مفهوم دقیق آیه، نیاز به آیات دیگر مرتفع می گردد . البته در بسیاری از موارد با کنار هم قراردادن چند آیه متناسب، حقیقتی تازه و معارفی نو پدید می آید که بدون این عمل هرگز این گونه معارف به دست نمی آمد . (6) اما در تفسیر موضوعی غرض مفسر این است که آیات مشابه و هم مضمون (از لحاظ لفظ و معنا) را در خصوص یک موضوع به یکدیگر پیوند دهد و از مجموع آیات، به پرسش خود پیرامون آن موضوع پاسخ داده، نظریه قرآن را استخراج نماید . (7) به عبارت دیگر، در تفسیر موضوعی مفسر می کوشد تا برای موضوعی که یا برگرفته از خود قرآن است و یا از نیازهای روز است و قرآن اشاره ای به آن دارد، از آیات مرتبط با موضوع، دیدگاه کلام الهی را بیابد . وی به دنبال ابهام زدایی یا روشن شدن مفهوم آیه ای خاص نیست; زیرا وصول به مفاهیم آیات از مراحل آغازین کار می باشد، بلکه مطلوب نهایی او یافتن نظر قرآن نسبت به موضوع مورد نظر اوست .
بنابراین، با دوگانه شدن هدف، آن دو را نمی توان یک روش به حساب آورد، بلکه می باید دو شیوه متفاوت و متمایز از یکدیگر دانست . تفسیر قرآن به قرآن، از نوع تفسیر ترتیبی است و مقدم بر موضوعی می باشد .