علائم و نشانه ها:
		-غمگین و عبوس بودن،
		-جدا شدن ناگهانی از دیگران،
		-زنده و مفید ندانستن عقاید خود،
		-رویایی فکر کردن و در رویا سیرکردن،
		-ناامیدی و یاس سریع،
		-مشکلات روانی،
		-عدم توان بیان منظور خود به راحتی،
		-کم جوشیدن با دیگران،
		-نادیده گرفتن سئوالات دیگران،
		سعی در عدم برقراری ارتباط با بزرگترها،
		-دارای موفقیت های اندک و شکست های فراوان،
		-خوشحالی و صحبت اندک با دیگران،
		-نگاه نکردن به مخاطب،
		-حسادت و بدبینی،
		-اضطراب و ترس.
		
			عوامل پدیدآورنده:
		-انتظار کاری بیش از توان کودک،
		-نواقص جسمانی،
		-ترس از چیزی،
		-عدم اعمال تربیت صحیح در مورد این گونه کودکان،
		-مورد تایید و تشویق قرار نگرفتن،
		-مورد تمسخر واقع شدن،
		-وجود درگیری و نزاع در خانواده،
		-تنبلی،
		-تنبیه بیش از حد و غیرضروری در مورد کودک،
		-احساس گناه کودک،
		-سخت گیری والدین و مربی،
		-گاهی احساس بیگانگی و جدایی از دیگران.
		
			چگونگی عملکرد:
		-مورد تایید و تشویق قراردادن رفتارها و کارهای مناسب کودک،
		-برخورد مهربانانه و دوستانه با کودک،
		-تشویق کودک به کارهای مختلف گروهی،
		-خودداری از جر و بحث با کودک،
		-در صورت لزوم ارجاع کودک به روانشناسی یا روانپزشک،
		-سعی در ایجاد آرامش برای کودک،
		-گوش دادن به حرفهای کودک و قطع نکردن سخنان او،
		-بذل توجه کافی به کودک و کارهایش،
		-تشویق کارهای مثبت کودک و تقویت اعتماد به نفس در او،
		-خودداری از تنبیه کودک،
		-قائل نشدن تبعیض بین فرزندان،
		-بکاربردن سیستم تربیتی صحیح و منطقی در مورد کودک،
		-آزادی کودک در انتخاب و خرید وسایل و اسباب بازی خود،
		-فراهم کردن نیازهای کودک،
		-افزایش درک والدین از کودک گوشه گیر و یادگیری چگونگی برخورد با او،
		-ایجاد و تقویت مهارتهای مختلف در کودک،
		-استفاده از همسالان و دوستان نزدیک برای کمک به او،
		-تقویت و تشویق رفتارهای درست کودک،
		-تحقیر و سرزنش نکردن کودک در مقابل دیگران.
		
منبع:نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.