همشهری شش و هفت: از آخرین مصاحبهای که با برانکو ایوانکوویچ داشتم، یک سال میگذرد. طی این یک سال محبوبیت مرد «دیسیپلین»دار کروات نزد هوادارانش بیش از گذشته شده است. یک جام برای پرسپولیس به ارمغان آورد و طی یک فصل در عرصه آسیایی نیز برای هواداران قرمزها عزت و غرور خریده است. هر چند در ادامه مسیر، کار پرسپولیس سختتر هم میشود اما برای طیف وسیع هواداران این تیم قدیمی، این روزهای خوش کم از«صبح پادشاهی» نیست. پرسپولیس فصل گذشته زیبا بازی کرد و زیبا هم نتیجه گرفت تا با دست خودش «توقع» جامعه فوتبال را بالا ببرد. با برانکو از صعود تیم ملی به جام جهانی گفتیم که خودش شرایط مشابه همین صعود آسان را 12 سال پیش تجربه کرده بود، از تشابههای فرهنگی مردم ایران و کرواسی و از دوران بازنشستگی که با اکراه درباره آن حرف زد. مرد آرام پرسپولیس پس از پایان تعطیلاتش و برگشت به ایران دعوت ما را پذیرفت، هر چند ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه برای مهیا شدن این گفتوگو یاری کردند!
آخرین مرتبه که با شما صحبت کردم پرسپولیس تشنه قهرمانی بود.آن زمان موهایم هم کمتر سفید بود!
اما این سفیدی موها به قهرمانی شما انجامید. بله! از این بابت خوشحالم و کمتر به سفیدی موهایم فکر میکنم.
کمی به عقب برگردیم؛ شما که بعد از تقریبا یک دهه به ایران بازگشتید، شاهد چه تغییراتی بودید؟ ایران هم مثل سایر کشورهای دنیا در حال تغییر است. اگر بخواهیم در مورد فوتبال بگوییم که خیلی تغییر داشته است؛ چون فوتبال در دنیا موقعیت خاص خودش را دارد. لیگ ایران در این چند سال بسیار بهتر شده، زیرساختها در حال بهتر شدن هستند، ورزشگاهها بهتر از قبل شدهاند. در شهرها نیز زندگی فعالتر است، ساخت و سازهای بسیاری انجام شده و روش زندگی نیز تغییرات خاص خودش را داشته است. اکثر جوانها موبایل و تبلت دستشان است.بهنظرم در ایران هم مثل سایر کشورهای دنیا یک «زندگی جهانی» در حال شکل گرفتن است.
اما با این حال همچنان میشنویم که دو تیم بزرگ کشور و حتی تیم ملی امکانات لازم را ندارند؛ مثلا همیشه داشتن زمین و ورزشگاه اختصاصی از مشکلات این دو تیم بوده است. بله! درست میگویید، بهخصوص که در شهرهای بزرگ به راحتی نمیشود این مشکل را حل کرد. فکر کنم پنج، شش سال پیش ورزشگاه درفشیفر را به پرسپولیس دادند که فقط یک زمین داشت، آن هم زمینی که دائم در آن تمرین میشد. چنین زمینی را به سختی میتوان در حد ایدهآل نگه داشت. «کمپ»های بزرگ دنیا چندین زمین دارند. به همین دلیل کیفیت زمینهایشان همیشه بالاست. اینها مشکلاتی است که استقلال و پرسپولیس دارند. در شهری که 17 میلیون جمعیت دارد، به سختی میشود زمین پیدا کرد بهویژه اینکه قیمت زمین خیلی گران است.
اما یک مساله دیگر هم وجود دارد ؛ اینکه طی این 10 سال هیچ تیم باشگاهی از ایران موفق نشده در لیگ قهرمانان آسیا عنوان قابل ملاحظهای کسب کند. بهنظر میرسد که مشکلات وجود دارند، ولی فقط تا اندازهای تغییر شکل دادهاند. بله! ولی این مساله جداست. تغییر نسل بهوجود آمده است. یکی، دو نسل گذشته نشان دادند که در ایران بازیکنان خوبی وجود دارند که فوتبال زیبا بازی میکنند اما در نهایت بهدلیل مسائل فیزیولوژیک و بالا رفتن سن از فوتبال کناره گرفتهاند. الان نسل جدیدی آمده که خصوصیات خاص و متفاوتی دارد. البته با کیفیت است. همین بازیکنان میتوانند سطح فوتبال ایران را در آسیا بالا ببرند اما مشکلی که وجود دارد این است که همیشه بهترین بازیکنان، از ایران میروند و سخت میشود که یک تیم خوب جمع کرد تا در آسیا بتوان نتیجه گرفت.
و البته الان برخی از این بازیکنان کلا خارج از فوتبال ایران پرورش یافتهاند.
بله! هماکنون یک تیم ملی کامل در خارج از کشور وجود دارد.البته مشکل پابر جاست؛ چون باز هم بهترینها به خارج میروند و این طبیعی است؛ همانطور که پورعلی گنجی و سردار آزمون رفتند. بازیکنان جاهطلب هستند و دوست دارند هم از نظر ورزشی افتخار کسب کنند و هم انگیزههای مادی دارند. بهنظرم همچنان تقاضا برای حضور بازیکن ایرانی در خارج زیاد خواهد بود.
یکبار دیگر که با شما گفتوگو میکنم، تیم ملی به جام جهانی صعود کرده است. صعودی بیدغدغه و آسان.
باید در اینجا یکبار دیگر صعود تیم ملیمان به جام جهانی را تبریک بگویم؛ تبریک به همه کسانی که سهمی در این موفقیت داشتند.آرزوی موفقیتهای بسیاری برای این تیم دارم.
در دوره قبل هم علاقهمندان به فوتبال انتظار داشتند که بهدلیل صعود بیدردسر به جام جهانی، تیم ملی از گروه مقدماتی نیز صعود کند. این توقع الان هم بهوجود آمده است.
بله! کاملا آن زمان را به یاد دارم و میدانم که هواداران فوتبال چه انتظاری دارند اما راهیابی به جام جهانی خودش یک موفقیت است. هواداران فوتبال همیشه خواهان نتایج خوب هستند و امیدوارم که برای تیم ملی این اتفاق بیفتد که بتواند از گروهش صعود کند؛ چون این تیم هم دانش و هم توانایی لازم را برای صعود به مرحله بعدی را دارد.
سالهای گذشته که از استعدادهای فوتبال ایران با شما صحبت میکردیم، شما معتقد بودید که برای موفقیت، استعداد تنها پنج درصد نقش دارد و 95 درصد باقیمانده، کار و کار است. بهنظر شما هماکنون چه اندازه از 95درصدی که به آن اشاره میکردید، در پرسپولیس و حتی فوتبال ایران مشهود است؟حالا میگویم که 98درصد کار است و تنها دو درصد استعداد! 10 هزار ساعت کار لازم است تا یک بازیکن شرایط مطلوبی داشته باشد. این نکته الان در مورد پرسپولیس صدق میکند.
در دورانی فوتبال را تجربه میکنیم که در تیم ملی بازیکنان جوان بازی میکنند و مرتب به این چرخه بازیکنان جدیدی تزریق میشود. باشگاهها تا چه اندازه در فعال نگاه داشتن این فرآیند نقش مؤثری دارند؟ همانطور که گفتید، چرخه بازیکنسازی وجود دارد. بازیکنان جوانتر میآیند و بازیکنانی که قدیمیتر یا مسنتر هستند باید بتوانند خودشان را با تلاش و کوشش حفظ کنند. مربیها همیشه فهرستی از بازیکنان مورد نظرشان دارند که گاهی اوقات همه آنها را نمیتوانند جمع کنند و بعضی اوقات هم این شانس را دارند که تمامی بازیکنان مورد نظرشان را در دست دارند. حتی بارسلونا و رئال مادرید نیز دوست دارند که همیشه بازیکنان مطلوب خود را در اختیار داشته باشند.
از زمانی که به ایران بازگشتید دو فصل موفق را در پرسپولیس تجربه کردید. یک فصل تا آستانه قهرمانی پیش رفتید و فصل بعدی هم قهرمان شدید. چطور تیم را در این سطح نگه داشتید؟ به بازیکنانم افتخار میکنم. ما خیلی کار کردیم. همه در باشگاه تلاش میکردیم تا موفق باشیم؛ مخصوصا دو فصل قبل که شرایط بسیار سختی داشتیم. از ابتدای آمادهسازی تیم با مشکلات زیادی مواجه بودیم؛ از مرگ مرحوم هادی نوروزی گرفته تا کمبود بازیکن. فقط خودمان میدانیم که چقدر تلاش کردیم. با یک فرمول ساده قهرمان میشدیم، ولی این اتفاق نیفتاد. فصل گذشته هم بسیار تلاش کردیم تا به آنچه حقمان بود برسیم. حتی میتوانم بگویم سختتر از فصل قبل کار کردیم؛ چون قهرمانی را میخواستیم و برای رسیدن به قهرمانی باید حسابی کار کرد و جنگید. قبل از هر چیز ایمان داشتم که بازیکنانم کیفیت دارند. بعد بسیار کار کردیم، اصلاحات زیادی انجام دادیم و طی کار اعتماد به نفسمان هم بالاتر رفت. بازیکنان هم حس کردند که دارند بهتر و بهتر میشوند. البته نتایج بدی هم گرفتیم ولی این بازیکنان بودند که هم به من و کادر فنی و هم به تماشاگران حس خوشبینی را القا کردند. بازیکنان بودند که تلاش کردند تا نشان دهند که لیاقت نام پرسپولیس را دارند.
و این فصل از دو فصل گذشته هم کار شما سختتر خواهد بود.بله! کاملا حق با شماست. کار سختی پیش رو داریم. حفظ قهرمانی از رسیدن به آن سختتر است اما از مسئولیتهایمان عدول نمیکنیم؛ مسئولیتی که در قبال هواداران داریم و همینطور مسئولیتی که در قبال اهدافمان. قطعا امسال کار ما از سال گذشته سختتر است؛ چون قهرمان فصل گذشته هستیم و تیمها با نگاه دیگری مقابل ما صفآرایی میکنند. همه دوست دارند قهرمان را شکست دهند. با این حال، اعتقاد داریم که میتوانیم این قهرمانی را تکرار کنیم.
زمانی که این مسئولیت را قبول کردید، نگران این نبودید که نتوانید با پرسپولیس موفق باشید و این موضوع ذهنیت خوبی را که هواداران از برانکو ایوانکوویچ دارند از بین ببرد؟ بهخودم و کادر فنیام ایمان کامل داشتم. به باشگاه، به هواداران و به روح بازیکنانمان هم ایمان داشتم. طبیعی است که این یک ریسک بود و بهعنوان یک مربی همیشه دوست دارم که ریسک کنم. بدون ریسک نمیشود به نتیجه رسید.
اما گاهی اوقات این ریسکها خطرناک هستند!بله! طبیعی است که خطرناک باشند. کاملا به این ریسک واقفم.
بهخوبی میدانید که هواداری در ایران تابع احساسات است. عملکرد ایدهآل پرسپولیس این توقع را ایجاد کرده که این تیم باید این فصل هم قهرمان شود و اگر قهرمانی اتفاق نیفتد با خشم هواداران مواجه خواهید شد که طبیعتا کار را سخت میکند.این دقیقا سرنوشت ما مربیان است. امروز در اوج هستیم و فردا میافتیم به حضیض ذلت اما با این همه در ایران وضعیت بهگونهای دیگر است. بله! امکان اینکه مشکلی پیش بیاید هست، اما من چیزی در ایرانیها دیدم که خیلی جالب است. ایرانیها برای کسی که برایشان کار کرده بسیار احترام قائلاند. حتی وقتی ایران نبودم و با ایرانیها در کشورهای مختلف دنیا مواجه میشدم، همه از من برای موفقیت تیم ملی قدردانی میکردند. با این حال این را هم میدانم که همهچیز میتواند تغییر کند، اما مطمئن هستم که همچنان به ما احترام خواهند گذاشت؛ بهخاطر کاری که برای فوتبال ایران کردم. این راه را ادامه خواهم داد. به همین دلیل از ثانیه ثانیه هر جلسه تمرین و مسابقه لذت میبرم. هواداران ایران مثالزدنی هستند.
یکی از ویژگیهای بارز شما این است که بهخوبی حاشیههای فوتبال را مهار میکنید. درحالیکه برخی از مربیان بزرگی که به ایران آمدند بعضا اسیر آنها شدند. بله! ذاتا با آنها متفاوت هستم. چون مسائل حاشیهای خیلی مزاحم و دست و پا گیر هستند، تمام تلاشم را میکنم تا آنها را از تیم دور نگه دارم. معمولا مشکلاتی را که فوتبال باشگاهی چه در ایران و چه در کشورهای مختلف دارد، میشناسم و اینجا آمدهام که با دانش و تجربهام این مشکلات را حل کنم. دوست دارم آرامش را تأمین و تضمین کنم و همانطور که پیشتر هم گفتم، کار و کار و کار باید کرد تا موفق شد.
زمانی که برای مرخصی به کرواسی میروید چه اندازه از دنیای فوتبال فاصله میگیرید؟ ما مربیان زمان استراحت نداریم. فصل که تمام میشود تازه کار اصلی ما آغاز میشود؛ یعنی برنامهریزی برای فصل جدید، آنالیز بازیکنان مورد نیاز، ارزیابی بازیکنانی که برای تقویت تیم نیاز داریم، نیازهای تیم برای آمادهسازی بهتر و... بنابراین میبینید که استراحت نداریم.
یعنی بهخودتان هم استراحت نمیدهید؟دغدغه فوتبال همیشه با ماست.
در زمان تعطیلات رسمی چطور؛ باز هم به فوتبال میپردازید؟ فوتبال، فوتبال، فوتبال و فقط فوتبال. همه زندگیام فوتبال است.
مشابهتهایی از نظر رفتاری بین مردم ایران و کرواسی میبینید؟بله! تشابههای خیلی زیادی وجود دارد؛ مثلا تاریخ مشابهی داریم.در رفتارهای مردم ایران و کشور خودم که با دقت نگاه میکنم، متوجه شباهتهایی میشوم؛ مثلا مردم هر دو کشور مهربان هستند و همیشه سعی میکنند که به هم کمک کنند.
چند سال قبل که با شما گفتوگو میکردم گفتید، در کرواسی به 25 سال اول زندگی مشترک دوران نقرهای میگویند و 25 سال بعد دوران طلایی زندگی است. حاصل زندگی شما در این دوران نقرهای که پشت سر گذاشتهاید چه بوده است؟نتایج خوب زیادی چه در زندگی خصوصی و چه در حیطه کاریام گرفتهام.
مدیریت زندگیتان چه اندازه حاصل همکاری شما و همسرتان و چقدر ناشی از حرفه شما بهعنوان یک ورزشکار بوده است؟ نمیتوانم این دو موضوع را از هم جدا کنم؛ چون هیچ کدام بدون دیگری امکانپذیر نبودهاند. بهترین کار ایجاد تعادل و توازن بین کار و محیط زندگی است.
خانوادهتان گلایه نمیکنند که فقط به فوتبال میپردازید؟نه! چون خوشبختانه همه اعضای خانوادهام ورزشی هستند و این مساله را به خوبی درک میکنند.
به دوران بازنشستگی هم فکر کردهاید؟زمانش نزدیک است. زمان خیلی سریع پیش میرود. در فصل پاییز کارم هستم.
در دوران بازنشستگی میخواهید چه کار کنید؟ باز هم به فوتبال میپردازم؛ چون هیچ وقت وارد بازنشستگی نمیشوم و فوتبال را کنار نمیگذارم. فقط کار نمیکنم.
دوست دارید زمانی که بازنشسته شدید در ایران زندگی کنید؟قرار نیست بازنشسته شوم. راستی چرا اینقدر در مورد بازنشستگیام سوال میپرسید؟! (خنده)
من نپرسیدم؛ خودتان گفتید که در فصل پاییز هم پیگیر کارتان هستید!میدانم که دیگر جوان نیستم ولی پاییز همزمان طولانی خود را دارد.